سلام خانوما خیلی ناراحتم دخترم اصلا وابستگی عاطفی نداره بهم ،اصلا طرفم نمیاد همش میگه بابا،ارزو دارم طعم وابستگی فرزند ب مادرو بچشم واقعا آرزو دارم ،اما اصلا اسممو نمیاره صبح تا شبم نباشم ، چیکار کنم
اما جاریم می‌گفت دخترم تو ی سنی بهم وابسته شده بود زیاد ،چ سنی هست ،قطعیه یا ن ،من با این حسرت چ‌کنم ،دارم اذیت میشم

رابطه ات باهاش چطوره بازی میکنی به اون چیزایی که دوست داره اجازه میدی؟؟یا اون جاهایی رو‌که دوست داره میبری بهش دعوا نمیکنی؟؟

بدم میاد یسری میگن عه خجالتی یکی فک میکنه عصبیه یکی میگه شیطونی نمیکنه منم جلوشون وایمیسم چون دختر من هیچکدوم اینا نی شیطونی هم داره

دختر من ب شدت ب من وابستس تو هیچ جمعی از بغلم نمیاد پایین یا از رو پام کنار نمیره کلی حرف می‌شنوم ک خودت اینجوری کردی دیگه کمر و گردن برام نمونده تو تهران هم تنهام کمک ندارم تازه شوهرم میگه تو باید بری خرید خونه بچه گریه میکنه مثلا تو چرا تو مهمونی چایی خوردی ناشکر نباش خاهرم واقعا سخته از بچه و بچه داری متنفرم

وابستگی دختر من به قدری اذیت کنندس که آرزو دارم یه بار تو خونمون با آرامش گلاب به روتون دستشویی برم😑 کافیه جلو چشمش نباشم خونه را میذاره سرش...البته من شاغلم دخترم بیشتر به خاطر اضطراب جدایی اینقدر حساس شده

وابستگی به پدر تو سن ۲تا۳سالگی هست و باگذشت دوره ش رفع میشه. پسرمنم تا پدرش باشه منونمیخاد

البته نمی‌دونم چرا دوست داری وابسته باشه چون مشکلات زیادی داره بعدش

بچه ها به کسی وابسته میشن ک باهاشون مثل خودشون باشه

وابستگی هم اذیت داره
الان حداقل راحته

واااا از خداتم باش الان بیاد بچسبه بهت گریه کنه راضی میشی
من نزدیک ۲۶ساعت شایدم بیشتر کلا پیش دخترم نبودم ی شهر دیگ رفتم بیمارستان همراه داداشم
دخترم پیش پدر و مادرم بود باهاشون غذاشو خورده خابیده رفته بیرون دورشو زده نگفته مامانم کوو