سلام مامانا میخوام تجربه ازشیرگرفتن پسرمو براتون به اشتراک بذارم
پسرم شیرخودمو میخورد وعادت داشت زیرسینه بخوابه
اول اومدم یک هفته شیر میان وعده هاشو حذف کردم وفقط شیر قبل ازخواب ظهر وشب موند
هفته بعدش روز جمعه رفتم یه امامزاده اونجا سوره یاسین خوندم به آب انار فوت کردم وبعدا بهش دادم خورد(دراصل باید اناردون شده باشه ولی من آب انار فریز داشتم همونوبردم)وسوره یاسین روهدیه کردم به حضرت علی اصغر وخواستم پسرمو صبورکنند که راحت بتونم ازشیر بگیرمش نمازاستغاثه حضرت فاطمه هم خوندم وخواستم هم خودم هم پسرم صبورباشیم تااین مرحله به راحتی بگذره
اونجا واسه آخرین بار ازهردو سینه بهش شیر دادم
اومدم خونه روی سینه ام چسب برق زدم وگفتم اوف شده
و۳شب اول نصف شب فقط از یک سینه بهش شیرمیدادم یعنی یه شب سینه راست یه شب سینه چپ
توی این چندروز غذاهای شیرافزانخوردم ومریم گلی هم دم میکردم میخوردم
سینه هام سنگین شدن ولی بعد ازشب سوم دیگه خالی موندن
واسه خوابش هم ظهر ها که فعلانمیخوابه خواب شب هم چندشب میگفت شیر نگاه می‌کرد میدید نمیتونه بخوره ناامید میشد هرشب یه مدل خوابید یه شب توبغلم واسش شعر خوندم یه شب روی پاتکونش دادم یه شب توبغل گرفتمش راه رفتم ولی الان چندشبه خودش می‌خوابه
غذا خوردنش خیلی خوب شده خوابش هم بهترشده نصفه شب یه بار بیدارمیشه توی بغلم میگرمش یکم تکونش میدم دوباره می‌خوابه
قبلا ساعت ۷ ۸ صبح بیداربود الان می‌خوابه تا ۹ونیم ۱۰
خداروشکر هیچکدوممون اذیت نشدیم واین مرحله هم که فکر میکردم خیلی سخته وپیه همچیو به تنم مالیده بودم بی خوابی گریه شبونه و...گذشت

۳ پاسخ

حتما باید انار باشه؟

الهی تنش سلامت باشه.. ان‌شاءالله از تجربه تون کمک میگیرم و ماه بعدی هم من برای از شیر گرفتن اقدام میکنم. پسر منم خیلییییی به شیر وابسته ست .. مخصوص برای خواب.. الهی که برای ما هم به راحتی ، این مرحله طی بشه

خداروشکر ک راحت تونستی از سیر بگیریش.واقعا خوشحال شدم.ایشالا بچه ات تنش سالم باشه

سوال های مرتبط

مامان رونیکا مامان رونیکا ۱ سالگی
سلام خانما . روزتون خوش
خواستم تجربه از شیر گرفتن رونیکا رو باهاتون اشتراک بزارم شاید به درد بخوره

رونیکا خیلی خیلی به سینه وابسته بود صبح تا شب
شل تا صبح سینه دهنش بود واسه همین تصمیم گرفتم از شیر بگیرنش . حتی خواب هم زیب سینه میخوابید و میترسیدم از شید بگیرمش دیگه نخوابه ولی ...
رفتم حرم و انار بردم روش یاسین خوندم تو حرم شیر بهش دادم و بعد انار خورد و دیگه بهش شیر ندادم .صبر زرد از عطاری گرفتم یه کوچولو به نوک سینه زدم تلخ . یه بار. گفت ممه بهش دادم گفت تلخه تلخه دیگه نیومد سمتش
اگه گاهی هم میومد خودش میگه نه تلخه

واسه اینکه سینه خودم درد نگیره هم تا یه هفته شب ها زمانی که خوابش عمیق بود بهش شیر میدادم و روز ها اصلا
دیگه شیر سینه خشک شده و اونم شب بیدار نمیشه واسه شیر
آیت روش نه خودتون اذیت میشین نه بچه .
واسه خوابش هم شب اتاق رو تاریک میگنم کنارم دراز میکشه ده دقیقه باهاش صحبت میکنم نازش میکنم میاد تو بغلم خودش خوابش میبره

گفتم بهتون بگم شاید لازمتون بشه
مامان یزدان مامان یزدان ۱ سالگی
تجربه من برای قطع شیردهی(شیرمادر)
الان دقیقا شد یک هفته که پسرم لب به شیر نزده
امروز برای اولین بار وقتی داشت تلویزیون میدید خوابش برد
این برای من این نشونه بود که یاد گرفته مستقل خوابیدن رو
شبا هم که میاد بین منو باباش انقد وول میخوره تا خوابش ببره
من دو سه هفته اخر سعی کردم هی وعده هاشو کمتر کنم مثلا یزدان عادت داشت تا از خواب صبح بیدار میشد شیر بخوره ازش نیم ساعت بگذره بعد صبحانه بخوره هفته های اخر تا میومد درخواسته کنه میگفتم پاشو بریم صبحانه خیلی گرسنمون شده این وعده کامل حذف شد چند شب سعی کردم بدونه سینه بخوابه داستان بگم نازش کنم ولی دیدم نه نمیشه هر جوری شده تقاضای شیر میکنه و کلا چه خواب روز چه خواب شب بدون سینه اصلا نمیتونه بخوابه تو این مرحله به بن بست خوردم
پس وقتی تعداد وعده هاش شده بود سه تا یکی قبل از چرت روز یکی قبل از خواب شب و یکی توی خواب حدود ساعت ۷ صبح تصمیم گرفتم قطع کنم
شبای اول خیلی اذیت میشد چون اصلا بلد نبود بدون شیر بخوابه میبردیم تو ماشین میچرخوندیم تا بخوابه دیدم خب نمیشه عادت سینه از سرش میوفته عادت میکنه به ماشین که دیگه شب چهارم ماشین هم نبردم و انقد نازش کردم تا خوابش برد تا سه شب توی خواب بهش دادم بعدش بیدار میشد گریه میکرد بغل میکردم راه میبردم دوباره میخوابید
مامان 🫶آقا علی🫀 مامان 🫶آقا علی🫀 ۲ سالگی
پارت اول :تجربه من در گرفتن شیر از پسرکم
علی شیر خودمو خورده و حالا میخوام بگم چجوری پسرم از شیر گرفتم واسه مامانا که ایده بگیرن
من از یکسالگی به بعد شیر رو بردم روی روزی سه بار قبل خواب شب و ظهر و صبح زود توی خواب یعنی بعد که از خواب بیدار میشد دیگه شیر نمیدادم صبحانه میدادم تا ۱۸ ماهگی
از ۱۸ ماهگی به بعد اول فقط قبل خواب شب و ظهر شیر میدادم بعد وقتی که دیگه میخواست خوابش ببره سیر شده بود ازش سینه رو میگیرفتم میذاشتم روی پام گاهی بیدار میشد دوباره شیر میخورد گاهی هم راضی میشد بخوابه
گاهی هم توی خواب اب یا در حد ۲۰ سیسی اب قند میدادم که دلش اروم بشه یا تشنگیش رفع بشه
بعد که عادت کرد به روی پا خوابیدن اومدم موقع خواب ظهر شیر ندادم ، باهاش حرف میزدم بازی میکردم گاهی بهونه میگیرفت میذاشتم کمی شیر بخوره اما بازم توی هوشیاری ازش میگیرفتم و رو‌پا میخوابوندم بعد که کلا به نخوردن شیر برای خواب ظهر عادت کرد اومدم برای خواب شب هم همین کار رو کردم و همین پروسه رو طی کردم
مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان کوچولو🤩 مامان کوچولو🤩 ۱ سالگی
تجربه ار شیر گرفتن:
ارمان عادت داشت قبل خواب حتما شیر بخوره و بخوابه و همچنین نصف شب ۲ بار بیدار میشد هم شیر و هم اب میخورد من از یک ماه پیش تصمیم گرفتم شیر خودنش رو کم کنم تا کم کم قطعش کنم
اوایل شب درمیون کردم اما نصف شب که بیدار میشد فقط شیر میخاست نه ابمیوه نه اب نه کیک فقط شیر میخورد
منم مجبوری بهش میدادم
برا شیر نخوردن قبل خوابش هم فقط تا ۳،۴ شب همکاری کرد بعد اون انقدرررر گریه میکرد تا خوابش ببره نصف شب هم حداقل ۵ بار بیدار مبشد و زار میزد تا شیرش بدم دیدم اینجوری نمیشه پریشب قبل خواب به سینم سرکه ژذم و وقتی بهانه جی جی گرفت دادم بخوره خودش بدش اومد و رفت کنار یکم گریه کرد بعدش ارومش کردم و خوابید دیشب هم قبل خواب کلی باهاش بازی کردم و هسته شد زود خوابید نصف شب بیدار شد اب خورد و گفت جی جی گفتم جی جی اه شده نباید بخوری یکم بهانه گرفت ولی بعدش خوابید باز ۶ صبح بیدار شد کلی گریه که جیجی میخام منم بهش کیک و ابمیوه دادم خورد و یکم بازی کرد با باباش بعد خودش بالشت اورد گذاشت رو پام خوابید

خلاصه اینکه روش تدریجی که این بلاگرا و مشاورای تو اینستا میدن همش چرته مال بچه های زیر ۱ سال و ۶ ماهه بچه های بالای ۱سال و نیم زرنگ میشن دیگه نمیشه به این روش این کار کرد
من یک ماه تمام این بچه رو زجر دادم و دهن خودم سرویس شد من کردم شما نکنین