سللام
مامانا ما مشکلی ک این چندماه اخیر داشتم تقریبن از اوایل ماه پنجم شدیدشد اضطراب جدایی بچم بوده من هرگز نتونستم ائلمان حتی باباباش یکساعت تنهابزارم یابسپرم به خواهر مادر ونزدیکانم هردفعه ک برای کاری تا ماه پیش میراشتم پیش خواهرم بعد از ۱۰ دقیقه با شدت گریه حالش بدمیشد ولرمیگشتم حالا این مقاله رو خ ندم درارتباط با بچهایی ک تواین دوره هستند
مطالعه گنید تا بهتربتونیم مدیریت کنیم این دوران ب راحتی پشت سربزاریم


منه مادر میدونم این علائم ها همگی طبیعی ونشانه دلبستگی عاطفی وسالم بچه به مادرش خست
من تواین مدت حرفهای زیادی شنی م ازهمین خانواده خودم ک بچت نشکل داره ترس داره برو دعابگیر خیلی حرفای بی ربط دیگه که واقعا من باور کرده بودم ک فقط بچه من اینمدلیه ولی وقتی این مطالب ورو خوندم وتحقیق کردم وبا مشاوره درمیون گزاشتم ب این نتیجه رسیدم که هم طبیعی هم واقعا این حس خیلی قشنگ وشیزین بجای ناراحتی وافسردگی الان دارم لذت میبرم ازاینک بچم تواین سنش اینجوری به من وابستگیشو نشون میده.

۱۲ پاسخ

ختر من از سه ماهگی اینجوریه کلا نشده یه ساعت برم جایی
کلا از وقتی کوچیک بود میرفتم دستشویی هم گریه میکرد
من بابت این موضوع خیلی خوشحالم خودمم از قبل دوست نداشتم بچم و دست به دست کنن هی بازیش بدن الان دخترم بغل هیشکی نمیره جز خودم

در بیشتر موارد، اضطراب جدایی زمانی بروز می‌کند که شما کودک را ترک می‌کنید تا به سر کار بروید یا در خارج از خانه کاری را انجام دهید. کودک شما می‌تواند اضطراب جدایی را شب‌ها، یعنی وقتی در رختخواب خوابانده شده است و شما در اتاق کناری هستید نیز تجربه کند. اضطراب جدایی معمولاً وقتی کودکان به دو سالگی می‌رسند کاهش پیدا می‌کند.

اضطراب جدایی مرحله‌ای طبیعی از رشد عاطفی کودک است و زمانی شروع می‌شود که کودکان کم‌کم تشخیص می‌دهند که افراد و اشیا حتی زمانی که حضور ندارند همچنان وجود دارند که این مفهوم را «اصل پایداری شیء» می‌نامند.

اگر از دیدگاه علم تکامل به اضطراب جدایی نگاه کنید نیز منطقی است، زیرا یک کودک بی‌دفاع به طور طبیعی از جدا شدن از کسی که از او مراقبت و محافظت می‌کند ناراحت و آشفته می‌شود. از بسیاری جهات،‌ رویکردهایی که به کودکان و اضطراب وجود دارد مبتنی بر فرهنگ است. کشورهای غربی تمایل دارند که از همان سن پایین روی استقلال کودک تأکید کنند اما در بسیاری از دیگر فرهنگ‌ها، کودکان در سال اول زندگی‌شان به ندرت از مادرشان جدا می‌شوند.

ریشه و منشأ این مرحله از رشد هرچه که باشد، اضطراب جدایی برای والدین و کودک هر دو ناراحت‌کننده است اما نکتهٔ مهم و آرامش‌بخش این است که اضطراب جدایی گذراست و شما می‌توانید کارهایی برای کنترل و مدیریت آن انجام دهید، پس در این مقطع زمانی بهتر است‌ سعی کنید به جای غصه خوردن، از این حس شیرین و خوشایند که شما برای کودکتان مهم‌تر از هر کسی هستید لذت ببرید.

سن وقوع اضطراب جدایی در کودک

کودکان می‌توانند علائم اضطراب جدایی را از شش یا هفت ماهگی هم نشان دهند، اما برای بیشتر کودکان این اضطراب در فاصلهٔ ۱۰ تا ۱۸ ماهگی به اوج خود می‌رسد و تا سه سالگی هم می‌تواند ادامه یابد.

دختر من از دو ماهگی بهم چسبیده و جدا نمیشه.شاید بگین توهم.ولی واقعا از دوماهگی بهم وابسته شد و اینو وقتی خانواده ها کنارم بودن متوجه میشدم. اگه از نقطه دیدش فاصله میگرفتم چنان گریه ای میکرد که هیچکی نمیتونست آرومش کنه.پیش کسی نمیمونه. فقط گاهی در حد یکی دو ساعت پیش پدر مادرم میمونه. اونم چون از وقتی به دنیا اومده پیششون هستیم.همیشه بهم چسبیده میخوابه.هیچ جوره نتونستم جای خوابشو جدا کنم.اگه بیدار بشه و منو نبینه کلی گریه میکنه...

ادامه مبحث اضطراب جدایی👇

کنار آمدن با چسبیدن کودک به والدین

اضطراب جدایی می‌تواند برای والدین هم سخت باشد، به‌ ویژه اگر وقتی کودک را ترک می‌کنند او هیستریک می‌شود یا به نظر می‌رسد که یکی از والدین را به دیگری ترجیح می‌دهد. شما ممکن است از اینکه کودکتان را پیش کس دیگری می‌گذارید احساس گناه کنید و وقتی جدا هستید نگران او باشید. اگر هم کودک بخواهد دائماً به او توجه کنید ممکن است کلافه و فرسوده شوید یا حتی احساس خشم کنید. داشتن این احساسات طبیعی است، پس مرتب به خودتان یادآوری کنید که:

اضطراب جدایی طبیعی و موقتی است.

کودکتان دارد یاد می‌گیرد که به شما اعتماد کند.

کودک در حال کسب مهارت‌هایی است که او را از شما مستقل می‌کند.

هرچند ممکن است خیلی کلافه شده باشید اما به یاد داشته باشید که اضطراب جدایی نشانه‌ای از دلبستگی عاطقی و سالم کودکتان به شماست.

خیلی مفصل من فقط خیلی مختصر از سرفسل این مبحث رو ارسال کردم

پسرمن هم خیلی به خودم وابسته ست جوری که وقتی من باشم حتی نزدیک بقیه هم نمیره همش بغل خودمه روزا خیلی اذیتم می کنه نمی‌ذاره هیچ کاری بکنم همش بهم چسبیده ست تا بلند میشم میزنه زیر گریه وای وقتی منو نبینه وپیش کس دیگه ای باشه یکم آروم میگیره اما تا صدامو می‌شنوه یا حتی از پشت خودمو یا دست وپامو میبینه میزنه زیر گریه که بیا خودت منو بگیر

والا خوبه که 😁
حالا دختر من صفر تا صد زحمت و بازی و ... با خودمه ولی خواهر و مامانم رو به من ترجیح میده ...

عالی بود

عزیزم بازی دالی بازی باهاش زیاد بکن یعنی بفهمه وقتی شما نیستی زود برمیگردی

دست گلت درد نکنه
عالی بود

ممنونم از این ک به اشتراک گذاشتی گلم

سوال های مرتبط

مامان Delarose🎀🫧 مامان Delarose🎀🫧 ۱۲ ماهگی
مامانا شما از روازای اول زایمانتون خاطره خوب دارید یا بد 🤕!!!
من خودم روز زایمانم خیلی قشنگ بود خیلی حس خوبی بود برام
جوری ک دوسدارم هر روز تجربش کنم حسی قشنگتر از اون لحظه من تو زندگیم ندیدم و همیشه دلتنگ اون روز هسم 🫧🤍
ولی….. فردای اون روزی ک اومدم خونه..
امان از آدمایی ک هیچ درکی هیچ فهمی هیچ شعوری ندارن…
یادمه وقتی اومدم خونه اطرافیان ک عیادت میومدن از دخترم ایراد میگرفتن ک وای چرا بچه اینقد ریز و لاغره وای تیره پوستش
برای منی ک اولین باااره مادر شدم اولین تجربه زندگیمو خراب کردن قشنگترین حس مادرانمو ازم گرفتن منی ک شب و روزم شده بود گریه بعد از رفتنشون حتی دلم نمیخواس ب بچم نگاه کنم
یادمه یکی از آشنای شوهرم ک مثلا تحصیل کرده بود میگف
وای نگاه کن چرا اینقد درازه ،پاهاش دختر بچه بزرگ بشه سایز کفش براش چی
بعد این حرف دیگ بغضمو جلوی مامانم شکوندم زدم زیر گریه ب هق هق اوفتادم مامانم همینجوری با من گریه میکرد میگف نمیبخشم این آدم و ک اینجوری دل بچمو شکوند ک اولین بااره مادر شده
من تا اونجا رسیدم ک ب مامانم میگفتم ب شوهرم میگفتم بچه رو از خونم ببرین من نمیخوامش دیگ 🥲