یه مسئله ای هست خیلی رفته تو مخم

دو سه بار بعد ازظهرها ک حسنارو میبرم پارک ، خب شلوغه نسبتا ، چندتا چیزه رفته تو مخم و واقعا ناراحتم ، نمیدونم من حساسم یا نه

خب همه سن بچه تو پارک هست دیگه ، اونایی ک بزرگ ترن سرسره رو برعکس میرن ، دم میله ای که بچه ها صف وای میسیتن و بچه ها کوچیک ترن بارفیکس میزنن با پاهاشون میزنن به بچه های کوچیک تر

بعد از این بهم میریزم ک ماماناشون هیچی بهشون نمیگن ، بهشونم ک تذکر با زبون خوش یا اصلا گوش نمیدن یا ماماناشون قیافه میگیرن😐😐د عاخه چراااا



بعد امروز دخترم رو بردم پیرهن تنش کردم 😐زنه میگه میشه ازش عکس بگیرم ، بعد بچرو گرفته سفت سفت ماچ میکنه. ، یعنی قشنک روانی شدم و برگشتم 🚶🏻‍♀️😫😭

من اخرین بار پارک رفتم پسرم شیش روز تب کرد دیگه نرفتم ولی کلا محیط های شلوغ این اتفاقا عادین من خانه بازی می‌برم پسرمو ازبن اتفاقا میفته باید تذکر بدی خودت مراقب باشی خیلی از مادرا اصلا براشون مهم نیست

جاهای شلوغ نبر ، من پارک کوچمون میبرم ، اصلا اجازه بوس و عکس نمیدادی ای کاش

من باورت میشه فقط بالاشهر مشهد میرم پارک واقعا واقعا باادبن اصلا تربیتشون با بقیه بچه ها فرق داره

متاسفانه ی عده از مادرا میان پارک که به خودشون خوش بگذره و به قرارو مدارا و تلفناشون برسن و اصلا تربیت بچه هامون در حد جنگل هست

اینکه مادذ اون بچه ها هیچی نمیگن واقعا رو‌مخه، ولی من اصولا تو این مواقع تا جایی اسیب جدی دخترمو تهدید نکنه به بقیه چیزی نمیگم، اجازه میدم بچه ام بره جلو خودش روبرو شه با این چیزا خودش دفاع از خودشو یاد بگیره بره ببینه تو جامعه چخبره و فقط تو خونه میتونه لوس باشه، راجب اون خانمم دیگه اصلا اجازه نده به بچه ات نزدیک بشن، سریع بچه رو بردار تو بغلت بگیر بگو دختر من عکس دوست نداره یا هرچیزه دیگه

من تو شلوغی نمیبرم اصلا

صبح ها ببر خلوتتره کلا

الان دختر منم بارفیکس میزنه، من هربار میگم ک کار اشتباهی ولی گوش نمیده ک
یبارم ی خانواده تو پارک کنارمون نشسته بودن اومدن پناهو بردن بغل کردن،هنوز حرص میخورم ک چرا لال بازی درآوردم نگفتم نه نمیشه و اینا

شوهر منم خیلی بدش میاد بچه ها رو ببرم پارک میگه بعضی بچه ها بی ادبن ممکنه بچه رو حل بدن و اینا.... دیروز از بس دخترم اسرار کرد مجبور شدم ببرمشون یه بچه بود واقعا داغون بود اصلا هیچی نمیفهمید میدی بچه هنو بلند نشد از سرسره این محکم خودشو سر میداد جف پا میومد تو کمر بچه ها آخرم کیانو نداخت سرش خورد به گوشه سرسره اعصابمو بهم ریخت هم من دعواش کردم هم یه خانم دیگه ای دست بچه اونم چنان بد لگد کرد من دردم اومد یعنی

برا مورد اول خب جامعه همینه او این سن اینطوریه که بچه ها اینجورس میکنن ،بعدا تو مدرسه هم همینجوره
ما خودمونم همینجور بودیم ولی باید بچه یاد بگیره که مواظب باشه اسیب نبینه
مورد دومم
محبت اطرافیان اگر دوست نداری میتونی با احترام و روی باز بگی نه عکس نگیرید

ببخشیدمیپرسم چرا دوسندارید از بچه عکس بگیرن؟

یه بار یه خانمه هم همین مدلی بچشپ دزدیدن گفتن چقدر خوشگله بده عکس بگیریم ازش . سریع سوار موتور شدن و رفتن خیلی وایرآل شد. نمی‌دونم آخرش چی شد. کلا به هیچ‌کس اعتماد نکنید .حالا که این دفعه بخیر گذشت. گاهی ویروس تبخال دارن اون بدتره

من بچه های بزرگتر رو که برعکس برن روی سرسره با لحن محکم توضیح میدم چون با کفش میرن. میگم لباس بقیه کثیف میشه.

مامان حسنا جون متاسفانه من اتفاق بدی برای دخترم افتاد تو همین پارک ها.عید سلین رو بردیم پارک همون لحظه ای که داشت از سرسره میومد پایین یه دختری یه دفعه برعکس دویید روی سرسره و با دختر من خوردن بهم و لب سلین پاره شد.بماند که چقدر گریه کرد و من با مامان بچه دعوام شد و اونم اصلا اشتباه بچه ش رو قبول نداشت.الان یه چالش با سلین پیدا کردم انقدر ترسیده شده از سرسره که وقتی پارک میریم بچه ها رو میبینه میترسه و گریه میکنه و تا بالای سرسره منو هم میبره با خودش.دائم میگه نی نی پیشم نیاد درصورتی که سلین بی نهایت اجتماعی بود و عاشق بچه ها بود ولی متاسفانه ترسیده شده از همه بچه ها.و خدا لعنت کنه اون زن رو که حتی یه عذرخواهی هم نکرد درصورتی که دخترش بزرگ بود و عقلش میرسید کارش اشتباهه و بچه من کوچیکه