۸ پاسخ

عزیزم حتما برای چکاپ تا سه ماهگی هر ۱۵ روز بچه را دکتر ببر شاید شیر خودت براش کمه یا رفلاکس داره
برای خودت هم وقت آرایشگاه بگیر بچه را بسپار به همسرت یکساعت برو ارایشگاه نزدیک و برگرد
با آرامش بهش یاد بده عزیزم ببین این شیشه شیر این پوشک اگر هم پی پی کرد با دستمال مرطوب تمیزش کن تا من برگردم

من چون شوهرم خودش بچه خیلی دوست داشت از اول خیلی کمک کرد حتی بچه رو خودش پوشک می‌کرد می‌خوابوند اروغ میگرفت الانم کارای بچه رو انجام میده ولی خیلی هم تو تربیت من دخالت میکنه و همش از من ایراد میگیره و اصلا وقت برای بیرون رفتن نمیزاره حتی بچه رو هم کم میبره همش میگه خودت ببر میگم ای کاش اینکارا به عهده خودم بود ولی تو مسائل دیگه درکم می‌کرد اصلا دیگه به من توجهی نداره درست کمک میکنه ولی بیشترین مسئولیتش با منه من یک شب درست حسابی تا الان نخوابیدم بگم آخیش چقدر خواب بهم چسبید مردا هر جور هم کمکت باشن باز تو خسته ای انشالله کم کم بهتر میشه الان دوران سختی برات اگه میتونی از دیگران کمک بگیر که یکم استراحت کنی

باور کن همه مردا همینن
من بچم دو ماه کولیک شدید داشت هر شب از گریه نفسش میرفت دو ماه تموم بقران من چشم رو هم نزاشتم شوهرم جای خوابشو جدا کرد صدا اذیتش نکنه
من با شکم بریده شده بچه زردی داشت چند روز هی میزاشتم دستگاه برمیداشتم
یکبار کمک نکرد

تو بهداشت داشتم کارای بچه رو انجام میدادم، همسرم با کلافگی اومد در اتاقو زد که پس کی میای بچه نمیمونه.
دکتره گفت متاسفانه هر مردی اومده اینجوری بوده و اصلا بچه رو نگه نمیداره بین این همه ادمی که میرن و میان فقط یه نفر دیدم خیلی به خانومش کمک میکنه...
میخوام بگم یعنی انگاری همشون همبنن و زن بودن و مادر بودن سخته کلا

عزیزم به حرف دوستت گوش نده ما توی دورهمی زنونه که داریم همه خانوما میگن شوهرمون اصلا به بچه توجه نمیکنه اصلا تو بچه داری کمک نمیکنه شوهر منم همینطوره دیشب بچه از اینور گریه میکرد شوهرم از اونور داد میزد که چرا بچه نمیخوابه 😬 بابا همه مردا اینطورن سعی کن بعضی روزا بچه بسپاری به مامانت بری بیرون مستقل شو انقد وابسته شوهرت نباش به حرف بقیه هم گوش نده همه مردا اینطورن

بچه داری همبنه گلم الان اولشه سختته به حرف دوستت گوش نده تو یه مادری چرا بایدزده بشی ،یکم که بچه بزرگتر بشه راحت میشی ،همه مامانا بخدا همینن تنهان وشوهرشون کمک نمیکنه مگر اینکه ببینی چه خوش شانس باشی شوهرت کمکت باشه ،من خودم که تو تهران هیچکیو نداشتم ازخستگی روهوا خواب میرفتم ولی به امید خدا گذشت ،توام سعی کن بابچه استراحت کنی تا وقتی بیداره جون داشته باشی ،به همون پدرشوهرت اینا بگو بیان خونت یاتو برو اونجا یزار کمکت کنن یکم سبک بشه کارت

عزیزممم میفهمم خیلی سخته باهاش حرف بزن با دعوا نه هروقت دیدی شرایط خوبه راجب مشکلی ک داری باهاش بشین صحبت کن انشالله که. خوب میشه عزیزم

عزیزدلم تو بهترین مادری
کجای تهرانی عزیزم

سوال های مرتبط

مامان فندوق کوچولو مامان فندوق کوچولو ۲ ماهگی
یک لحظه بیاین لطفا🥲





کیا بعد از بدنیا اومدن بچه زندگیشون صد و ۸۰ درجه تغییر کرده؟
خداروشکر میکنم که گل پسرم هست ناشکری هم نمیکنم.
اما از وقتی بدنیا اومده دیگه همسرم اصلا بهم توجه نمیکنه انگار که مت کلا تو خونه وجود ندارم،🥺 همیشه میومد سمتم محبت و فولان و ..... اما از بعد بدنیا اومدن بچه حتی بهونه گرفت و جای خوابش رو از ما جدا کرد. الان نزدیک سه ماه هست که جدا میخوابیم و این خیلیییییییییییییی بده چون بیشتر داره سرد میشه انگار🥲
هر چی تلاش می‌کنم و بهش توجه میکنم انگار نه انگار، انگار فقط بچه هست و تمام. صبح بیدار میشه میدوعه سمت بچه میخواد بره اصلا از من خداحافظی نمیکنه میگه خدافظ بابایی. و بیدار میشه بچه میخواد بخوابه بچه میخواد بره بچه بیاد بچه. رسما منو زده کنار. و من افسردگی داشتم و خوب شدم اما انگار منم دارم سرد میشم و بی تفاوت و دلم نمیخواد اینجوری بشه.😭😭😭😭 با اینکه هر چی تلاش میکنم برای محبت و توجه و بهش خوبی میکنم و اینا فایده نداره.
واقعا خداروشکر از وجود گل پسرم، اما حقیقتا دلم خیلیییییییییییییی برای زمان بدون بچه تنگ شده انگار همه چی خیلی خوب بود. چرا یهو اینجوری شد واقعا😭