مامانا بچم سه روزه میزاشتم زمین گریه میکرد می‌گرفتم بغلم اروم میشد بازورم میخوابودندم هر جا میرم میخوابه فقط خونه خودمون بیقراری میکنه نمیخوابه النم که از خونه مادر شوهرم امدم از ۱۰یریز داره گریع میکنه همه کار کردم حتی تو بغلمم نمیمونه
همه کارم کردم داروهاشو دادم
اسفندو صدقه اصلا نمیدونم چشه بخدا ماساژو نبات داغ دیگع زد به سرم احساس میکنم مادر شوهرم دعا گرفته خونمون نمونه چون خونشون زیاد نمیرم چون حیلی دخالت میکنه تو بچه داریم بچمو بهم نمیدهدانگار خودش زاییده نه من میخواد بی قراری کنه من برم بمونم اونجا

اول با منطق حل کن
هوای خونتون گرم نیست؟ سرد نیست؟ بچه ب سرما و گرما خیلی حساسه.‌تبادل هوا هست؟ هوای تازه تو خونتون جریان داره؟‌لباس راحت تنش کردی؟ جنس الیاف داخل تشکش، اذیتش نمیکنه؟
ب همه ی اینا فکر کن. در نهایت یه سرکتاب هم باز کن. من اعتقادی نداشتما. ولی مامانم برای من انجام داد، خیلی بهتر شدم. خواهرمم بعد از زایمانش خیلی ترسو شده بود اصلا نمیخوابید، برای اونم مامانم سرکتاب باز کرد، خوب شد.

تو خونتون بزار ياسين پخش بشه با صداي بلند

راش ببر خیلی شده ۲ساعت همش را ببر اروم میشه

دختر منم این مدلی بود از بیرون میومدیم خونه خوب نمیخوابید
جایی هم میرفتیم یهو میزد زیر گریه
کم کم خودش خوب میشه از بیرون میای لباس و پوشک و اینارو عوض کن تی وی رو روشن کن یکم سرر وصدا باشه یهو ساکت میشه همه جا خوششون نمیاد

رو شکم بخوابونش سرش ب پهلو

وای عجب ادمی

من بچه دختر عموم اینجوری بود تا میزاشت زمین یا بهش دیت میزد گریه میکرد بعد فهمید تو زایمان طبیعی کتفش در رفته یه چک بکن

سپنج دود کن سوره جن یاسین بخون فوت کن توی خونه

نه بابا اینجوری فک نکن بچه ی منم همه جا میریم خوابه تا می‌رسیم خونه عین جغد بیدار میشه یه سره گریه میکنه
حالا اگرم شک داری یه قرآن آب بکش بریز سر خودتو بچت وگوشه خونت

هیچی از هیچکس بعید نیست من دیگه به هیچکس اعتماد ندارم از همه هرکاری بر میاد