تولد یکسالگی بچه هاتون چیکار کردین
اتلیه بردین
مهمون گفتین
شوهرم میگه خودمون بریم شام بیرون
حالا یک کیک هم بخریم خونمون سه تایی

حرف شوهرتو گوش کن منم اگه برمیگشتم عقب ،میگفتم تنهایی بگیرم..بردیم خونه بابام گرفتیم جشن ساده ای بود در حد وسعمون ولی براهمونم بعد پشت سرمون چیزایی گفتن از این به بعد فقط خود بچمو میبرمش پارکی یا شهربازی با یدونه کیک کوچیک که حرف و حدیثی پشتمون نباشه

منم‌ماه بعد تولد دخترم هست ..میخوایم یه تولد خانوادگی بگیریم با تعداد مهمون محدود ..اتلیه هم میبرم و کیک میگیرم ..ولی من میگم‌شام‌ندیم شوهرم گیر داده میگه شام بدیم زشته 🤐

سه تايي كيك گرفتيم تو خونه اتليه هم بودمش

قصد داریم قبل محرم دندونی و تولد و باهم بگیریم
و شوهرم میخاد شام بده و نزدیک 100نفر مهمون دعوت کنه

من براش خونمون تم زدم و عصر مهمون دعوت کردم عصردنه دادم و شب هم اقایون اومدن و شام دادیم،چند روز بعدشم رفتیم اتلیه

رفتیم شام بیرون خوردیم بعدشم روزش یه کیک گرفتیم توی پارک بین خودمون تجلیل کردیم
به بچها هم خوش گذشت

آتلیه بردم عکس‌گرفتم خونه خودمونی بود گرفتم ساده دورهمی

تولد نگیر اصلا واقعا اذیت میشی و بچتم اذیت میشه من گرفتم با اینکه حدود ۱۵ نفر بودیم ولی پسرم خیلی اذیت کرد

احتمالا سه تایی بریم کافه ای جایی

دقیقا همسرمنم همینو میگه خودم میخاستم مهمونی بگیرم ولی همسرم میگه کیان اذیت میشه خودتم خسته میشی فعلا موندم تو دوراهی

من شام مرغ و سالاد ماکارانی دادم ۲۰ نفر مهمون داشتم ولی خیلی اذیتم شدم با بچه سخته

من میخوام ی ۲۰ نفری دعوت کنم کیک وعصرونه

ما تولد گرفتیم
با پدر شوهرم و خواهرشوهرم
مادرم و برادرم و زن داداشم همین
کلی هم خوش گذشت
فقط اینکه زود گرفتیم که بچه کلافه و اذیت نشه

سلام عزیزم
پسر منم ۲۳ همین ماه تولدش ، نمی‌دونم چیکار کنم 🥰