حالم خیلی بده مامانایی که بچه دومشونو باردارن بچه اولو چجوری تنها گذاشتید رفتید زایمان بچه من سه سالشه خیلی وابستمه همش دارم گریه میکنم

من پسرم ی سال ونه ماهشه ی ماه واندی تاریخ زایمانمه همش بش فک میکنم با اینکه میدونم همه پیششت ولی باز دلم نمیاد خیلی بارها گریه کردم خیلی دارم غصشو میخورم نمیدونم چکار کنم همش عذاب وجدان دارم

واای منم خیلی فکرم درگیر این موضوع هست دخترم میشه ۲و ۹ماه اما من چطور طاقت بیارم دوروز نبینمش و بدون من چکار میکنه خیلی گریه میکنم دلم میسوزه واسش

خداییش حس بدیه..منم همش نگران دخترمم

حالا من پسرم 9سالشع البته تااالان ازمن جدانبوده

ذهن خودم واسه همین موضوع درگیر واقعا نمیدونم چیکار کنم

اخ اخ منم تموم فکرذکرم دخترمه چطورتنهاش بذارم برم بیمارستان خیلیی وابستمه☹️

منم دقیقا ی پسر سه ساله دارم

عزیزم منم زایمان دومم که بود دختر اولم سه سالش بود و همش بی قراری میکردم که چطوری بذارمش و برم اما قبلش از چند ماه جلوتر باهاش حرف میزدم بهش میگفتم مامانی می‌ره فقط یه شب نیستش صبح زود میای دنبالم میایم خونه با نی نی و تنها با پدرش موند خونه براش هم هدیه خریده بودم از طرف خواهرش گریه نکرد ولی همیشه اون شب رو یادش هست

من پسرم ۲۱ ماهشه من چی بگم🥲

منم دخترم ۳سال و نیمشه خیلی تو فکرشم خیلی بهم وابستت
واقعا خیلی سخته

دختر منم سه سالشه 20 روز پیش زایمان کردم پیش باباش بود همش زنگ میزد کی آجی رو میاری وقتی بهش بگی میخوام برم نی نی بیارم برات گریه نمیکنه