درسته زایمان چه طبیعی چه سزارین سخته
ولی هیچی بدتر از شمادت های ما مادران سزارینی نیست🥲
به من گفتن تو زجر نکشیدی که سزارین شدی راحت
طبیعی خیلی سخته بله درست سخته ...
ولی سختی و استرس سزارین سختره...
فکرشو بکنید تک و تنها میرین به یه اتاق سرد ...
جو اتاق عمل ترسناک ...
نه پدری ن مادری ن همسری کنارته
کسی نیست بهت دلداری بده ...
دستتو بگیره
خودت و خودتی ...
با پاهای خودت میری دراز میکشی رو تخت تا شکمتو هفت لایه ببرن‌‌..
استرس اون آمپول بی حسی ...
وای خدا اون درد و ترس آمپول بازم تو جونمه 🥲😭
پنچ بار بهم آمپول زدن
وای خدا مردم از درد
انقد دلم میخواست مامانم پیشم باشه
دستاشو بگیرم اون سرمو ناز کنه
بگه نترس من کنارتم
اون شب قدر مادرمو بیشتر فهمیدم
که وجودش، دستاش قدرت منه ...
خدایا هیشکی رو بی مادر و بی پدر نکن ...
از عمل تموم شدم بردن ریکاوری ...
چشام همش ب در بود تا مادرم بیاد ...
لرز گرفتم فقط مادرم بهم سوخت...
دستامو گرف آروم شدم
نمیدونم چرا وقتی ب اون شب فکر میکنم دلم درد میکنه
دلم میگره ...
ولی دلم بیشتر از همه ب این میسوزه ک بهم میگن مادر بودن ب زایمان طبیعی بودنه ن سزارینی
تو یه مادر مصنوعی هستی ک سختی نکشیدی 🥲💔

۱۸ پاسخ

ما طبیعی هام تنهاییم مگ دیگه کنار ما کیه. 😂😂😂😂😂مام باید زور بزنیم چشامون بپره بیزون تا بچه ای بیاد هیچیش بهتر و اسون تر از سزارین نیست مث همن

هر دو زایمان سخته و هیشکی نمیتونه ادعا کنه که زایمان چه طبیعی چه سزارین آسونه
کلا مادر شدن سخته این آدمایی که نسنجیده حرف میزنن و دل یه مادر رو میشکنن نمیتونم درک کنم آخه بگو به شما چه که حرف میزنین

اتفاقا سزارین خیلی هم سخته هههههههههه وحشتناک .۷ لایه شکمت پاره میشه بی حسی میزنن تو کمرت بعد با اون حال باید پاشی شیر بدی بچه

هر دو تا رو دیدم طبیعی اولش درد داشتم بعدش حالم خوب شد ولی الان نزدیک ۴ماهه سز شدم کمر درد امونمو بریده

من هیچ کدومو باهم مقایسه نمیکنم هر دوشون بدبختی های خاص خودشون رو دارن دیگه هر کی یه مدلشو ترجیح میده من با اینکه تا اخرین لخظه از همه لحاظ برای زایمان طبیعی تلاش کردم جوری ک هیچ کدوم از باردار های اطرافمون نمیکردن از ورزش پیاده روی کلاس ماما بهداشت دکتر اما اخر سزارین شدم روز قبلش فقط صدای بی جون یه مادر رو شنیدم ک نا نداشت جیغ. بزنه چنان خودمو باختم ک دیدم با اونهمه تلاش بازم من ادم زایمان طبیعی نیسنم اما تا دوهفته بعد سزارین زجر کشیدم هیج جوره نمیتونستم بچمو بغل کنم بخاطر بخیه هام فقط ایستاده پای اپن اشپزخونه بهش شیر میدادم خیییلی اذیت شدمو...

این حرفا یعنی چی اخهههه به کسی ربطی نداره ینفر چطور زایمان می‌کنه این زن ها هم حرف پیدا نمیکنن واسه زدن از هر دری که بگی زر میزنن هرکی هرچی گفت باید بزنیم دهنش که به تو ربطی نداره بشین سر جات تو مادر طبیعی باش مصنوعی نباش😐🫤😑عصبی شدم قشنگ اه

من تجربه هردو رو دارم ومیگم سزارین باهمه دردای بهدش هزارااانننن بار بهتراز طبیعیه.فکر کن ازوقتی دردات شروع میشه نگرانی که حرکتاش کم نشه خفه نشه بعد دردات کم کم شروع میشع که هربارش باید بمیری وزنده بشی پاهات وباید باز کنی جلوی چند نفر هی دست میندازن توت هی زور میزنی نگرانی اگه پی پی کنی ابروت میره اگه نکنی بچت نمیاد😵‍💫بعد چندساعت درد وحشتناک چندتا برش میزنن که قشنگ حسش میکنی چجوری باچاقو میبرن بالاخره نینیت دنیا میاد ولی بعدش بایدزور بزنی جفتت بیاد حالا نوبت بخیست که وحشتناک تراز قبله منکه انگار بیحس نبودم هر سوزنی که فرو میکرد هر نحی که میکشید رو احساس میکردم بعدازاین هم راحت نمیشی جون بخاطر بخیه هات نمیتونی درست بشینی نمیتونی درست راه بری درد داری ممکنه عفونت کنه و....
ولی دومی روسزارین شدم واقعا راضیم😍😍

هرکسی که این حرفو بهت زد بی خود کرد مگه جای تو بود تصمیم گرفته بهتر که اصلا برات مهم نباشن میخواستی بگی مهم بچم بود که اونو به دنیا آوردم تو هم لیاقت داری برو سزارین

من پسر اولم طبیعی بود پسر دومم چند ساعت درد طبیعی کشیدم دردی وحشتنااااااک انگار تمام استخونهای بدنتو دارن خورد میکنن تا عمق وجودت تتر میکشه از درد بعد بردنم سزارین لحظه ای ک آمپول بی حسی رو برام زد همه ی دردام تو یک لحظه رفت انگار مردم روحم جدا شد رفت بالا سبک سبک بی درد اروووووم انگار تو آسمونا بودم آرامشی تمووووم وجودمو گرفت همش منتظر بودم شروع کنن سزارینو یهو صدای گریه بچمو شنیدم بخدا قسم درد سزارین ذره ای به درد طبیعی نمیرسه وللیییییی غلط کرده هرکس این حرفارو زده بسیاررررر آدم احمق بیشعوری بوده مگه مادر بودن به نوع زایمان بستگی داره هرکس گفت بگو دهبار دیگه ام زایمان کنم با افتخار سزارینو انتخاب می‌کنم

سلام
عجب کی این حرفا رو میزنه ؟؟ 🫤😶 یعنی این جملات رو مستقیم بهتون گفتن؟ 🤦‍♀️ چقدر دور از جون جمع بعضیا نفهمن.
سزارین یکی از سخت ترین عمل‌های دنیاست. طبیعی هم خیلی سخته

وای ولی طرفای ما هر کی سزارین بشه بیشتر احترامش میکنن میگن طبیعی همه میزان و روند طبیعت بوده از قدیم تا الان ولی سزارین سخت تره کلا زنی سزارین بشه میگن خیلی بهش سخت گذشته و طبیعی راحته😂😂😂

من هم سزارین کردم(بالاجبار و اورژانسی)هم شیر خشک میدم(اینم چون بچه نخورد که نخورد تو یه ماه اونم ماه اول تا دوم فقط صد گرم اضافه کرده بود،دکتر گفت نداری شیشه بده شیشه دادبم از روز سوم دیگه زیر سینه جیغ زدو نخورد،فقط خدا میدونه من چی کشیدم دنیا برام جهنم شده بود هر روز و شب گریه کردم ،من عاشق شیر دادن بودن ولی قسمتم نشد)،از نظر خیلیا من مادری نکردم و حق مادری به گردن بچه ام ندارم،مخصوصا به خاطر شیر خشک(اون قضیه شیرم حلالت برا من صادق نیست از نظرشون🙃)
خیلی خیلی خیلی بده تموم بچه های فامیل و دوست و آشنا با شیر مادر بزرگ شن و بچه ی تو شیرخشکی بشه💔تقریبا همه معتقدن باید یجوری عمل میکردم که هر دو رو میخورد ولی خدا شاهده ما تمووووم سعیمون کردیم همه چی خریدیم هرچیزی رو امتحان کردیم نشد...

اخ گفتی
ینی دلم‌میخواد اونایی که بهم‌میگن سزارین شدی دردی نکشیدی که یا مثلا میگن اوووه طبیعی اگه میرفتی بهت میگفتم سزارین راحته که طبیعی اینقدر درد داره که گناها از روی شونه ها مادر میریزه
کسافتا ینی دلم میخوا پارشون کنم اینارو😐😐😐
من کیونم صاف شد تا زاییدم تا بلند شدم راه رفتم تا ......

کی گفته؟اتفاقا سزارین بدتره ۷ لایه شکم برش میخوره مگه الکیه
من ک اگ کسی همچنین حرفی بهم بزنه چنان جوابی بهش میدم ک دیگ لال بشه
با جون خودمون بازی کردیم بیان بگن مادر نیستی غلط کردن

آره راست میگی من‌دوبار سزارین شدم خیلی برام‌تلخ و دردناک بود و بعدش واقعا نیاز به همراهی و همدلی بیشتری داشتم از سمت شوهرم . ولی متاسفانه شوهر من همدلی بلد نیست

دقیقا من ریکاوری داشتم یخ میزدم جلو چشمم دخترم اورژانسی بردن آن ای سی یو اوف دقیق ۴ ساعت اخرش لب هام سیاه شده بود زایمان طبیعی بود بقیه بزن بکوب ب رقص من بدبخت مثل سزارینی ها زجع میزدم

اتفاقا چندتا از فامیلا اومده بودن عیادت عمون روزای اول به من میگه سزارین شدی درد طبیعی نکشیدی، بلند تو جمع گفتم آره به خدا مگه شوهرم و بابام میذاشتن من برم زیر دست چندتا ماما چندساعت درد بکشم؟ عین یه پرنسس رفتم بیمارستان خصوصی اتاق خصوصی بچمو دنیا آوردم اومدم
مادرشوهرمم گفت آره والا الان مثل قدیم نیست که درد بکشی همه چی پیشرفت کرده چرا درد بکشه
خلاصه درجا لال شدن😂

چقدر حرفای دلم بود🥲

سوال های مرتبط

مامان فسقلیا🧸🍭 مامان فسقلیا🧸🍭 ۶ ماهگی
وقتی مادر شدم ۱۵یا۱۶سالم بود تک و تنها جای غریب خدا یه توانایی بهم داد دل و جرعت داشتم خداروشکر ۹ماه حاملگی و نفهمیدم درد طبیعی و سزارین و کشیدم ولی خداروشکر کرددم بچم سالم بغلمه درسته همه پیشم بودن ولی نبودشون بهتر از بودنشون بود چه حرفا کع نشنیدم ولی باعث شد رشد کنم ومادر بشم❤️‍🩹 اطرافیانم و شناختم فهمیدم چه الان چه بعدها فقط و فقط خودت و بچت و شوهرت مهمی
سر بچه اولم یک ماه که شد بچم و تنها تو خونه بردم حموم بازم میگم خدا بهم توانایی و جرعت زیاد داده بود از اونموقع ۴ساله بچم و خودم بردم حموم دم شوهرم گرم خیلی کمکم کرد تو بزرگ کردن بچه همه چیزو تنهایی به دوش کشیدم با سن کمم تا رسید دختر دومم بدنیا اومد ۴مین روز با بخیه شکم خودم بردمش حموم هم خودم و هم دوتا دخترام و
با این حال مادرم میگه سومی هم بیار😅 یکی نیست بگه نکه خیلی کمکم کردید یا شما یا خونواده شوهرم!
خودم توانایی آوردن و بزرگ کردنشو دارم ولی تو این ۴سال یبار یکی نگفت یه دقیقه بچه تو بده من تو استراحت کن باورتون میشه میرم خونه مامانم جای غریبم یعنی به حدی پشیمون میشم از رفتنم که به یه هفته نرسیده برمیگردم خونمون چون فهمیدم هیجا خونه خود آدم نمیشه یه دختر سر به هوا خیلی رو پردازی میکردم الانم همینم هیچوقت نمیگفتم ۲۰سالگی قراره زن باشم مادر دوتا بچه باشم زندگی بچرخونم ولی خدا خواست و شد ولی خدا بخواد یچیزی بده قطعا تواناییشو هم میده بهت❤️‍🩹