۹ پاسخ

می‌دونی چرا ب حرفت گوش نمیده ...چون با خانواده همسرت ی جا هستی چ خواهر شوهر باش چ جاری چ مادرشوهر

خونه ی اونارو برای پسرت بعنوان تنبیه در نظر بگیر،هر موقع حرفت رو گوش نداد شیطونی کرد بگو اگه اینکارو کنی میفرستمت خونه ی عمت،آخه بچه ها برعکسن منعشون کنی بیشتر حریص میشن

سلام،حسابی توخونه سرگرمش کن،

دختر منم اینطوری میدونی چیه چون ما حوصله بازی نداریم اون بچه ها باهم بازی میکنن و کیف میکنن، دختر من از نوه های خواهرم هرچی فحش و کار بده یاد گرفته حالا هی من خودمو هلاک کنم تربیت بدم با ۵ دقیقه بازی همه چی یادش میره

عزیزم یه مدت نزار بره کوچه ببرش پارک خانه بازی
اون همبازی میخواد حوصله اش سر میره
یا هم در رو قفل کن تو‌خونه تنفگ ابی بده دستش تو‌حموم بازی کنه
خمیر بازی کنه
خلاصه انرژیش رو تخلیه کن

منم با مادر شوهرم همسایه ایم،ولی پسر من حرفمو گوش میده میگم نرو نمیره ،خواهرای شوهرم خیلی اخلاقای گندی دارن

عزیزم تو خونه احتمالا زیاد بهش گیر میدی بکن و نکن زیاد میکنی و همه چیز با قانونه ولی اونجا با این ک دعواش میکنن ولی قانون های خونه رو نداره و همبازی هم داره پسر منم همینه

من با مادر شوهرم تو یه ساختومنیم بعد یه خواهر شوهر دارم همش اینجاس ینی دوهفته میمونه خونش سر کوچی تا می‌ره یسز میزنم خونش دوباره میاد اونم دوتا پسر داره پسرش همش میومدمیکف زندایی بیام خونتون بازی کنم منم ک نمدونستم ن بگم میری میکف ب رستا گفتم اومد میگی من بازی نمکنم یا میک بیا حیاط میک ن فقط بعضی موقعیت باباش حیاط باشه بازی کنن بگم سریع بیا میاد باره حیاط با باباش میک بالکن عزیز نری ها میبینیم اون پایین حیاط نشسته

منم نتونستم کاری کنم ...دقیقا چیزایی ک گفتی شرایط پسر منه با دختر عمو و پسرعموش...

سوال های مرتبط

مامان آوین مامان آوین ۴ سالگی
سلام‌ خوبین خوشین انشاالله
مامانا من‌ دخترم تو مهدشون ناهارمیخورن و مهدشونم مهد خیلی خوبیه بعد چن روز پیش ک از مهد اومد بهم گف ک مامان منو دوستم غذای مونده بقیه بچه هارو خوردیم من تعجب کردمو با دخترم حرف زدم ک درست نیستو اینا امروز با مدیر مجموعشون صحبت کردم و گفتم ک حواستون باشه ب بچه هاو بهداشتی نیس اینکارو من بچمو ب شما سپردم اعتماد دارم بهتون گفتن ک امکان نداره همچین اتفاقی افتاده باشه گفتن ما ب تعداد همه بچه ها غذا سرو میکنیم و بعد بچه هارو صدا میکنیم بیان سر میز و ممکنه چند نفر غیبت کنن غذاشون رو میز میمونه و حتمااز اون خورده و ما ب بهداشت و اینا وسواسی عمل میکنیم و ازاین حرفا ک واقعا تمیز هم هست مهدشون..بعد گفتم باشه و گفتمم ک کلا دوبار برا دخترم نریزن غذا و ی دفعه بخوره کلا چون یکم اضافه وزن داره..خلاصه الان باز از دخترم پرسیدم گف نه مونده غذای بچه ها بود ک یکم تو بشقابشون مونده بود و اینکه بقیه مربیاو بچه ها رفته بودن ی اتاق دیگه دخترمنو یکی دیگه از بچه ها با اشپز سر میز بودن ک دخترم میگه خاله ک خانوم اشپزه حواسش نبود ب ما ندید و دوستم گفت ک بیا این پلوهارو بخوریم منم خوردم کسی ندید مارو..دخترم طفلکی گفتم‌اون غذاها دهنی بود شوک شد اصلا چون از رو ندونستنو حرف دوستش اینا این کارو کرد بقیه باید حواسشون میبود..حالا بنظرتون من مدیرش پیام بدم‌بگم ک واقعا همچین اتفاقی افتاد و انقد با اطمینان نگه و حواسشون بیشترجمع باشه