۳ پاسخ

ولا من زجر عالم کشیدم ولی زودی سرپا شدم و بعدا هم میرم طبیعی😁

زایمان طبیعی فقط امادگی. میخواد
هم ذهنی هم. جسمی
اگه اینا باشه واقعا بهترین روش زایمانه

من پنج. روزگی. اومدم خونه خودم
از همون بیمارستان هم تمام. کارهام و خودم انجام دادم

تمام. هم. اتاقیام سزارین بودن همش. میگفتن خوش به حالت

تا صبح صدای نالشون میومد..

بهترین زایمان رو داشتم..
هردو زایمان سختی داره
فقط باید دید بدن با کدوم زایمان سازگارتره

بله درست میگی زایمان طبیعی نسبت به سزارین خیلی بهتره.
من دوتا درد رو کشیدم.
طبیعی خیلی راحت بود.
ولی سزارین مردم زنده شدم خیلی درد کشیدم

سوال های مرتبط

مامان سید احسان مامان سید احسان ۴ ماهگی
تجربه سزارین (پارت۲)
صبح مایعات رو شروع کردم با نسکافه. چقد چسبید بعد اون همه ناشتایی😬
بعد هم که گفتن پاشو راه برو. خیلی درد داشت خیلییییی. تا حدود سه روز بعد هم ادامه داشت هر دفعه که پامیشدم. البته هم اتاقی من میخواست راه بره اندازه من درد نداشت بخاطر همین میگم شاید برای هر کسی متفاوت باشه ولی برای من خیلی بد بود. درد بخیه ها هم تا دو هفته خوب شد. الانم یکم گاهی سوزش داره ولی دیگه خوبه.
من بعد از عمل سرمو تکون ندادم و حرف نزدم و بالش هم نذاشتم اصلا سردرد نگرفتم. هر چقدر هم بیشتر راه بری زودتر خوب میشی. یه نفر هم تا ده روز باید کنارتون باشه وگرنه خیلی سخته. بعد ده روز هم بخیه هامو کشیدم که هیچ دردی نداشت و خیلی راحت بود.
در کل بخوام بگم از سزارین راضی بودم و با وجود اینکه بعدش درد داری و سخته بازم خوشحالم ک سزارین شدم چون بالخره زایمانه درد داره دیگه. حس میکنم طبیعی ممکن بود برام سخت تر باشه با توجه به شناختی که از خودم دارم.
امیدوارم مفید بوده باشه اگه سوالی هست خوشحال میشم کمک کنم
مامان دیاکو💙 مامان دیاکو💙 ۳ ماهگی
یه چیزی که من کفش کردم😂 و خواستم باهاتون درمیون بزارم اینه که من وقتی حامله بودم خیلی روحیم ضعیف شده بود و با این که زایمان اولم هم طبیعی بود اما همش به خودم تلقین میکردم که من نمیتونم و بیشتر شبا گریه میکردم از این که من نمیتونم درد طبیعی رو تحمل کنم ،خواستم برم سزارین اختیاری اما خانوادم نزاشتن و بنظرشون سزارین وحشتناک بود 😕درحالی که من حسرت اونایی که سزمیشدن و می‌خوردم همش میگفتم خوشبحالشون که درد طبیعی نمیکشن 🥺وقتی تازه دردام شروع شده بود من وحشت کرده بودم و همش گریه میکردم چون میدونستم این دردا قراره چندین برابرشه و آخرم هم روحیه ی ضعیفم کار خودشو کرد و طبیعی نتونستم و سز اجباری شدم ،وقتی زایمان کردم همسایمون که دوتا بچه طبیعی آورده و الان بازم حامله بود اومد و حالشو برام گفت درست مثل من بود همش میگفت طبیعی نمیتونم به دردا فک میکنم وحشت میکنم و...دیروز رفته طبیعی نتو نسته اونم سز اجباری کردن،خواستم بگم اونایی که می‌خوان طبیعی زایمان کنن خیلی باید روی خودتون کار کنید چون زایمان طبیعی روحیه ی خیلی بالایی میخواد
مامان پناه مامان پناه ۴ ماهگی
#تجربه سزارین
خانمایی که میرن برای سزارین حتما شیاف دیکلوفناک بگیرید ببرید با خودتون خیلی ارومتون می‌کنه دیگه پمپ درد هم خیلی خوبه من که خیلی راضی بودم قبل از ماساژ شیکمی و راه رفتن فشارش میدادم راه میرفتم خیلی دردم کم میکرد تازه من ست لباس بردم با دخترم عکس بگیرم
ولی درد داشتم پمپ درد خواب آلودم میکرد اصلا حوصلم نشد عکس بگیرم
نمی‌دونم این بلاگرا چه جوری عکس ست میگیرن مرخص شدم اومدم خونه
شب موقع خواب دوباره درد اومد سراغم که مسکن گذاشتم و اینم
بگم بعدش سخته من نمی‌تونستم از این پهلو به اون پهلو بشم خیلی سختم بود از روی تخت پاشم به سختی می‌تونستم
روزای اول اینجوری بود رفته رفته هر روز بهتر میشدم
من تا ده روز مسکن و شیاف استفاده میکردم
بعد از ده روز دردم کم شد
خیلی مراقب باشید بخیه هاتون عفونت نکنه
برای من جذبی بود و زیبایی بود جاش خیلی کم موند دکترم یه کرم داد
گرفتم زدم جاش خیلی خیلی کم شد ولی ترک شیکمی دارم
اینم بگم روزای اول خیلی مراقب باشید که یبوست نگیرید که وحشتناکه دردش بعد از ده روز برای من همه چی خوب شد
دیگه همین
اینم از تجربه من براتون آرزوی بهترینها رو دارم
آرزو دارم به خوشی‌ و سلامتی کوچولوهای قشنگ تون بغل کنید ❤️
مامان آهو مامان آهو ۱ ماهگی
تجربه اولین پریودی بعد زایمان 😍
من پریودی هام شدیدا دردناک بود جوری که هر ماه بیمارستان و کلینیک میرفتم سرم و آمپول میزدم اینقد میرفتم دیگه این چند سال آخر همه عادت کرده بودن کسی همرام نمیومد و اینقد اذیت میشدم گریه میکردم همسایه ها هم متوجه میشدن که پریود شدم 😐🫠 حتی بخاطر این موضوع کلاسهای فوریت های پزشکی رفتم و دیگه آمپول می‌گرفتم خودم به خودم میزدم 😶😵‍💫یه وقتایی هم باز شدید میشد فایده نداشت آخرش میرفتم بیمارستان تو مسیر بالا میوردم تا بعدشم همینطور و همش هم تو سرویس بهداشتی بودم خیلی وقتا تحمل میکردم میگفتم ببینم تا کجا میتونم تحمل کنم دکتر نرم سرم نزنم آخرش دردهارو می‌کشیدم سرم هم میزدم و تا یکی دو روز هم غذا نمی‌خوردم اشتها نداشتم مثل یکی که مریض بشه هر ماه مامانم انگار نیومد عیادتم کیک و آبمیوه به دست بود چون فقط اینارو می‌خوردم اون دو روز خلاصه خیلی بد بود🥲یکی از آرزوهام این بود که خوب بشم دیگه درد نداشته باشم حتی از خدا هم کینه می‌گرفتم میگفتم همیشه تو دلم که حتما خدا جنسش مرد هست اینو برا زنها گذاشته خودش مرده که اذیت نشه😃😅🫡این مدت هم استرس اولین پریودی رو داشتم چون طبیعی بودم و کلی بخیه خوردم خیلی اذیت شده بودم خلاصه آقا زایمان طبیعی کردم و امروز سومین روز پریودیمه باورم نمیشه پریود شدم و اصلا متوجه نشدم 🥺😍لباس زیرمو دیدم تا متوجه شدم اینقد خوشحالم و خدا رو شکر میکنم اینقد حالم خوبه حسم خوبه نسبت به این موضوع خستگی زایمانمو شست و برد 🥺خدایا شکرت 💖🥹 این آرزوی محال من بود 🌸💓