تجربه زایمان سزارین پارت دو
بردنم توی بخش و اتاقم من ساعت۱۲و ربع زایمان کرده بودم و ساعت۱و نیم اوردنم توی بخش حس خیلی عجیبی بود بچه گریه میکرد من داروی بیهوشی توی بدنم بود پرستار اومد کمکم کنه شیر بدم صدای جیغ جیغش پیچیده بود تو اتاق خیلییی حس خوبی بود خلاصه تا ساعت سه شب بچه لخت روی بدن من بود و شیر میخورد یعدش مامانم لباسشو عوض کرد خوابیدیم تا ساعت۷دکترم اومد بالا سرم باهام صحبت کردوگفتش ک هرچی زودتر بتونی راه بری و دستشویی بری زودتر مرخص میشی منم ساعت۸صبح خودم پا شدم راه رفتم همونموقع هم زفتم دستشویی ببین اصلااا با اون چیزی ک میگن درد داره و بده زمین تا اسمون فرق داره شاید برامن اینحوری بود از ۱۰۰درصد ۱درصد بود درد پاشدن از تخت و راه رفتن خیلی خوب بود واسه من خلاصه اومدن و دیدن راه رفتم ابمیوه و اینا شروع کردن بهم دادن و ظهر غذا دادن و گفتن دکترت گفته هفت مرخص بشی‌درکل از تجربه ام بگم بنظرم سزارین خیلی بهتر طبیعی من سزارین و اصلا نفهمیدم چیشد بعدشم درد نداشتم حتی انقدر خوشحالم ک پمپ درد نگرفتم چون‌واقعا بکار نمیومد واسم شیافت هم نزدم خیلی تجربه خوبی بود دکترمم ندانیازی واقعا حرفه ای و بهترینه توی کار خودش اخلاقی رفتاری سبک بودن دستش همه چی عالی بود من خیلیی زاضی بودم ازش بیمارستانم عسگریه بودم از اونجا هم راضی بودم با اینکه میگقتن اتباع هست وخوب نیست اما یهه اتباع هم نیود و ما ندیدیم و اینکه هز نیم ساعت میومدن زیراندازتو عوض میکردن حتی خودشون شیافت میزدن واست خیلی تمیز و خوب بود درکل من از زایمانم راضیم خیلی انشالله هرکسی بچه نداره خدا بهش بده و مامان های باردار هم بع خوبی فارق بشن 🩷😘

۱۵ پاسخ

بسلامتی عزیزم
منم دکترم ندا نیازی هست
بیمارستان عسگریه با چه بیمه ای شد۲۰تومن؟کل هزینه انقدر شد یا فقط سزارین .؟

منم دکترم ندا نیازیه ..... راضی ام ازش .
چطوری سزارین شدی ؟ اختیاری ؟ زیر میزی گرفت ازت ؟

بیمارستان غرضی

دقیقا من هم دکتر نیازی بود وبرخلاف دخترم که بیچاره شدم اینو بدون هیچ مشکلی خودم رفتم دستشویی وبعدش هم درد زیادی نداشتم بخیه هامو که کشیدم تقریبا همه کارای بچه رو خودم انجام می‌دادم ورو دوم وسوم هم برای ا مایش وشنوایی سنجی خودم رفتم وبیمارستان غرَی بودم خیای راضی بودم خصوصا با م میگم از کارم هم اخلاق خوبه هم کارش هم رسیدگیش وبرخوردش

عزیزم میشه بگی دکترت کی بود؟

عزیزدلم مبارکت باشه،ایشالا به سلامتی،ایشالا پا قدمش پر از خیر و برکت باشه❤️😘

تروخدا برا منم دعا کن
برسم به هفته های بالا بچم دستگاه نرهامپول ریه زده بودی؟

خداروشکر
بهت گفته بودم ک قطعا روز قشنگی،میشه برات و همینم بود

خداروشکر عزیزم میشه بگی زیر میزی دکتر و هزینه ی بیمارستان چند شد؟؟

بسلامتی عزیزم خدا حافظ بچت باشه
انشالله منم زایمان خوبی تجربه کنم اولی طبیعی بودم اینا میخام سزارین شم

منظورت عسگریه اصفهان؟منم زایمانم اونجاس با دکتر مهدی پور
میشه از هزینه هام بگید لطفا

الهی شکرررر ک بسلامتی و خوبی زایمان کردی گلم برا ماهام دعاکن همینطوری ک نی می رو شیر میدی

به سلامتی عزیزم خوشحالم که زایمان خوبی داشتی وزن دختر نازت چقدر بود ؟

دست راستت روسر من انشالله منم زایمان راحتی داشته باشم انقد میترسم .

منم ۱۰ روز از زایمان میگذره.زیر ناف بالای خط بخیه به اندازه ۴ انگشت بی حسه.توهم همینطوری؟نمیدونی کی میره؟اصلا میره؟بعضیا میگن همیشه بی حسه😭😭😭الان میگم که کاش،طبیعی میاوردم😭😭

سوال های مرتبط

مامان آترین🤍 مامان آترین🤍 ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت اخر
خلاصه رفتم توی بخش و یکسری از دوستامو و اشناها تایم ملاقات اومدن بهم سر زدن منم حالم خیلی بود میگفتم میخندیدم و اصلا سردرد و گردن درد نشدم بااینک خیلی حرف زدم دیگ گذشت پرستار ساعتای ۷-۸ب اومد گفت باید بچرخین از حالت طاق باز امبولی نکنین و راه برین که بازمم برای من هم قسمت راه رفتن و هم قسمت چرخیدن اسون بود بخصوص.راه رفتن بقیه خانما اذیت میشدن میدیم من اولین نفری بودم پاشدم رفتم و قدم زدم و برای خودم حتی شرت و نوار گاشتم نذاشتم کسی باهام بیاد دیگ هیچی شب خابیدیم فردا صبحشم شکمم کار کرد دخترمم شکمش کار کرد ساعتای ۱۰برگ مرخصیو شوهرم گرفت و مرخص شدم
خلاصه بخام بگم اصلاا اذیت نشدم اصلاااا و عمل فوق العاده راحتی برام بود از دکترم عمیقاااا راضی بودممم بیمارستانم خوب بود رسیدگیاشم خوب بود رو هم رفته زایمان و سزارین خیلی تا خیلییی از تصوراتم که از تجربیات اینجا خونده بودم اسون تر بود برام 🤭❤️
سوالی داشتین بپرسین بهتون جواب میدم عشقا
مامان پسریم مامان پسریم ۱ ماهگی
تجربه سزارین #پارت اخر
نی نی داشت گریه میکرد همه گفتن گشنشه منم تازه در اومده بودم پامو نمیتونستم تکون بدم که بچرو گذاشتن بغلم سینمو دادن به بچه با سختی اونقدر گشنش بود ول نمی‌کرد، از یطرف بی حسی داشت کم میشد درد داشتم یخورده که پرستار اومد بازم ماساژ رحمی داد این دفعه یکم دردش بیشتر بود ولی قابل تحمل بود، 8 ساعت گذشت من اصلا سر درد نگرفتم هی میگفتن حرف نزن سر درد میگیری که پرستار گفت دیگه تا الان سردرد نگرفتی بعدشم نمیگیری و نگرفتم گفتن یچیزی بخور باید راه بری خرما کمپوت بهم دادن بهیار اومد بلندم کنه خیلی هولم کرد بلند شدن وحشتناک بود جیغ کشیدم گفتن بخیت میپره هر قدم که برمی‌داشتم از شدت درد از چشام اشک می‌ریخت سخت‌ترین قسمتش که خیلیم سخت بود همین راه رفتنه بود من کلا یروز هربار که راه میرفتم چشمام از درد سیاهی میرفت پمپ درد اصلا تاثیری رو من نداشت فرداش میرفتم دستشویی از درد غش کردم آوردن مسکن بهم زدن بعدش خیلی بهتر شدم دیگه راه رفتن راحت‌تر از قبل شد ولی هنوزم یکم سخته راه رفتن
مامان دلوین🐣🪄 مامان دلوین🐣🪄 ۲ ماهگی
پارت دوم
وقتی به هوش اومدم یه درد پریودی شدید زیر دلم داشتم بهم گفتن
پمپ درد رفتی داخل بخش بهت وصل میکنن دیگه شوهرم صدا زدن اومد بردنم داخل اتاق لباسامو عوض کردن شیاف زدن برام و پمپ درد وصل کردن
پمپ درد واقعا معجزه بود حتی یذره دردم نداشتم دیگه شوهرم فرستادن دنبال بچه خدشون شیرش داده بودن اومدن اموزش دادن چطور سینه امو بزارم دهنش گفتن از ساعت ۱ شروع کن با مایعات یواش یواش من با نسکافه شروع کردم ولی من شیر نداشتم بچم خیلی اذیته سینه امو نمیگیره
فردا صبح ساعت ۷ اومدن گفتن بلند شو راه برو🥲🥲
شوهرم اومد کمکم اول کامل تختم دادم بالا همه وزنم رو شوهرم بود نشستم لبه تخت
درد داشتم ولی رفتم تا دستشویی ولی سرگیجه داشتم دیگه شوهرم چن بار اب زد صورتم تا ۵ دقیقه بعد یکم به خودم اومدم یکم راه رفتم دراز کشیدم نیم ساعت بعد بازم راه رفتم دوباره نیم ساعت دیگه بازم راه رفتم دیگه دراز کشیدم باید حتما مدفوع کنی تا مرخص بشی و میگن هر چی راه بری برات بهتره
دیگه تا ساعت ۳ دنبال کارای مرخصی بود شوهرم و مرخص شدیم سوند رو هم همون شب نصف شب اومدن در اوردن ازم همین
بخام کلی بگم هر نوع زایمان دردای خواسته خودش رو داره
و هیچ کدوم راحت نیستن ولی من واقعا تحمل از لحاظ روحی روانی طبیعی رو ندارم اصلا بهش فکر نکرده بودم تو این چن ماه
راضی بودم الانم روز دوم هستش دراز کشیده ک اصلا دردی ندارم یکم راه رفتن برام سخته ایشالله ک همگی زایمان های خوبی پیش رو داشته باشین و بچه هاتون بسلامتی بغلتون بیاد
مامان قلمبه🐣👶🏻(حامی) مامان قلمبه🐣👶🏻(حامی) ۲ ماهگی
سزارین پارت پنجم📌
توی ریکاوری هم حالم واقعا اوکی بود پاهام که خب طبیعتا حسی نداشت و زودتر دوست داشتم برم بخش.انگار یک ساعت و نیم توی ریکاوری بودم
دیگه توی همون بیحسی دوبار شکمم رو فشار دادن.درد خیلی کمی حس کردم که قابل تحمل بود. دیگه هم نیمدن فشار بدن.
بعدش رفتیم بخش اون قسمت که همسرم بچه رو دید اونم یه تراژدی بود برای خودش😁

تا چند ساعت بی حس بودم اثر بیحسی که رفت درد دلم شروع شد.اینم بگک من دکترم مخالف پمپ درد بود و من پمپ دردی نداشتم❌❌❌
اولین تزریق رو زدم که مرفین بود و چند ساعتی اوکی بود بعدش شیاف گذاشتن و یکی دوبار دیگه باز تزریق کردن.
من پنج صبح دردم به اوج رسید که اخرین و قوی ترین مرفین رو زدن که من یک روز کامل خوب خوب بودم.
اولین راه رفتن سخت بود اما شدنی.درد داشت اما نه که نتونی از پسش بربیای.

الان روز سوم من دردی ندارم اما موقع بلند شدن و راه رفتن خیلی سختمه که اونم طبیعیه هفت لایه شکم بریده شده و قرار نیس بی درد باشه

بیمارستانمم بیمارستان نیکان اقدسیه بود که من راضی بودم از رسیدگی

اگر سوالی دارین همین پست بپرسین📌🩷
مامان هایلین مامان هایلین ۱ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت 3
بعد از تموم شدن عمل منو بردن ریکاوری نمیدونم چرا میلرزیدم انگار از هیجان بود از ی طرفم سردم شده بود پرستار اومد یه لوله گذاشت زیر پتوم که گرما میداد و بهترشدم یکی دو ساعتی تو ریکاوری بودم که بعدش ک اومدن ببرنم بخش پرستار اومد و ماساژ رحمی داد که اصلا درد نداشتم چون هنوز بی حس بودم اصلا از ماساژ رحمی نترسین واقعا هیچی نبود راستی اینم بگم ک من پمپ درد هم گرفتم اولش نمیخواستم بگیرم ولی دکتر پیشنهاد داد ک بگیری بهتره منم پمپ درد گرفتم اما با وجود پمپ درد هم ی کوچولو درد داشتم ک قابل تحمل بود حالا نمیدونم اگر پمپ درد نمیگرفتم دیگ چه حد دردی داشتم.بعد از ماساژ رحمی منو بردن بخش و دخترمم اوردن پیشم دیگ اون لحظه هیچی از خدا نمیخواستم چون خدا بزرگ ترین نعمتشو بهم داد و من فقط دعای روی لبم اینه ک خدا ب همه چشم انتظارا این لحظه رو هدیه کنه و توی اتاق عملم این دعارو کردم.اینم از تجربه ی من از زایمان سزارین ک کاملا راضی بودم و تا اینجا راضی هستم اگر سوالی دارین درخدمتم شاید نکته هایی باشه ک من جا انداخته باشم بپرس ازم