۸ پاسخ

آیس بگ هست

شما محرم ها عزا داری نمیکنید؟؟؟

مامان من دیابت داره از اینا تو کیف انسولینش هست که جایی رفتنی انسولین گرم نشه خراب بشه

اره من دارم دوتا یکیش از بغلش ترکید خراب شد 4سال پیش خریدم .ولی میدونی اینا ژله ایی هستن بنظرم نباید تو فریزر بزاری باید تو یخچال باشه فقط در حد خنک باشه من اینطوری فکر میگنم

اره

یسریاشم بعد عمل دماغ میزارن رو چشم و صورت ورمش بخوابه

دماغمو عمل کردم مدل عینکیشو بهم دادن
گذاشتم زیر چشمم
البته پیچیدم تو دستمال

ارههه خیلی خوبههه من واسه واکسنای دخترم استفاذه میکنم

ما تو دندون پزشکی داشتیم بعد جراحی می‌دادیم ب بیمار که بزاره روی لپش ورم نکنه منم چندتا آوردم خونه اصلا خراب نمیشه
ولی اصلا استفاده نکردم چون خیلی سرده تحمل ندارم

سوال های مرتبط

مامان mamansho21 مامان mamansho21 ۴ سالگی
امروز دخترم تا من رفتم پسرمو بخوابونم نمکدون رو بداشته بود کلی نمک به غذاش زده بود درحالی که نمک غذا عالی بود و این یک شیطنت به تمام بود
من نا آگاه:وای اینچه کاریه بی عرضه وای غذا حروم کن نخور اصلا
من دانا : در نهایت قاطعیت ولی ارامش تو سکوت بهش نگاه کردم تنها چیزی که اون لحظه به ذهنم رسید این نیاز نبوده این کنجکاوی بوده از نوع مخرب و اقتضای سن اما غذای منم زده بود و هر ان ممکن بود بترکم از اعصبانیت سریع بلند شدم و در سکوت یک غذای دیگه برای خودم ریختم خوب برنج فقط به اندازه همسرم مونده اشکال نداره براش یه پیمانه میذاری خوب چرا اینکار رو میکنه ، چرا غذای من ، یهو اومد دنبالم مامان من کار اشتباهی کردم این غذارو نمیشه خورد 🙃 ته دلم میخواستم بغلش کنم اما به جدیدت ادامه دادم غذایی که ریختمو خوردم یه دور زد اومد گفت من هنوز سیر نشدم یکم غذا هست من بخورم همچنان سکوت کردم یهو گفت چرا باهام حرف نمیزنی اروم برگشتم جلوش چشم تو چشم بهش چی گفتم از اینکه غذام خراب شده من مجبور شدم غذامو دور بریزم و ادمهایی تو دنیا هستن که گرسنه ان ناراحتم ، عذر خواهی کرد ، منم قابلمه برنج که چند تا قاشق تهش مونده بود حلوش گذاشتم و گفتم اینو بخور تا شب شام ، اونم حرفی نزد و خورد اینم بگم عصرانه که همیشه شش میاوردم زودتر اورذم چای و میوه ، این دوتا شکلات جایزه مادریه که احساسات منطقیشو قوت داده تا بچه اش رو سرکوب نکنه ،
سخته اما خیلی از اشتبهات بچه ها احتیاج به فریاد نداره ، برای منی که از ۸/۵ صبح سرپام چندتا مشاوره داشتم درعین حال منزل برق میزنع و نوزاد کولیکی واقعا دوباره گذاشتن حتی یک پیمانه برنج ینی اضافه کاری اما این شرایط انتخاب منه من تصمیم به فرزند جدید گرفتم پس باید پاش واستم نظر شما چیه
مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
نمایش نگو نمیشه
داستان بر اساس حکایت های قدیمی هست. (زمان کودکی ما)
قصه بچه موشیه که، دمش کنده میشه و یه سفری رو شروع میکنه، تا بتونه دمش رو بدوزه.
نمایش موزیکال و شاده. اما یه جاهایی در حد یکی دو دقیقه غصه خوردن بچه موش رو نشون میده که از نظر من اصلا چیز بدی نیست. ولی میدیدم که بعضی بچه ها، از جمله دختر من، بغضشون می‌گرفت که البته سریع جو رو عوض میکردن که باز هم میگم چیز بدی نیست و لازمه بچه ها آشنا بشن.
نمایش برای بالای ۲ ساله ولی به نظر من زیر ۴ سال حوصلشون ممکنه سر بره چون کمی روند داستان طولانیه. زمانش رو نوشته ۴۵ دقیقه، ولی دیروز که ما رفتیم حدودا ۱ ساعتی شد. ضمن اینکه شخصیت های متعدد داره و همین ممکنه باعث به هم خوردن تمرکز و یا گیج شدن بچه های زیر ۴ سال بشه.
بازیگران بسیار هنرمندانه اجرا و عروسک گردانی کردن.
از لباسهای رنگارنگ، عروسک های جذاب و دکور سازی ساده ولی متعدد، استفاده کرده بودن.
محتوای پیام نمایش به نظرم این بود که وقتی برات مشکلی پیش میاد، میتونی با صبر و حوصله و پشتکار از بین ببری و حلشون کنی.

اجرای نمایش در فرهنگسرای شفق در خیابان یوسف اباد هست.
متاسفانه امروز اجرای پایانیشونه. ساعت ۵ و نیم. امیدوارم که باز هم تمدید بشه.
میتونید از تیوال، بلیت تهیه کنید.
در کل نمایش خوب و جذابیه و میتونه در کنار خانواده یه خاطره ی خوشگل برای بچه ها ثبت کنه😍😍😍😍😍