خانمااا میشه برای ارامش دل دختر داییم دعا کنید . اروزی ارامش گنید براش


از بچگی با هم بزرگ شدیم . همیشه پیش هم بودیم . ازدواج مونم با هم بود . همه رازامونم به هم میگفتیم . اصن انگار یکی بودیم با هم

بعد یکسال باردار شد . دوقولو . یه دخر یه پسر

۱۰ تیر دوقلو ها دنیا اومدن زودتر از موعد

از همون اول رفتن زیر دستگاه کلی وسیله وصل بود یهشون . دکترا گفتن فوقش چند ماه میمونن اونم شاااید ولی زود مرخض میشن

وقتی دنیا اومدن اینقدددد خوشحال شدم . انگاری بچه خودم دوباره دنیا اومد
قل دخترو تونستن عکس بگیرن ببینیم . اینقد گوگولی و فسقلی بود
ولی قل پسرو نداشتن . بخشش هم جدا بود

امروز که با مامانم حرف میزدم یهو یه چی گفت که قلبم هرررری ریحت
یه لجظه همون جور موندم شک شدم
اخه مگه میشه چی شد یهو . واااای دختر داییم چی میشه….
گفتش قل پسر فوت شده …..

هنوزم تو شکم قلبم تند میزنه همش به سیسمونی و چشم انتظاری و دل نگرونی دحتر دایم فکر میکنم . اینهمه چشم انتظاری یکش تهش بشه این …
الانم فکز میکنم دارم خواب میبینم . آره بابا یه خوابه . توهم زدم چیزی نشده که…

دعا کنید برای ارامش دلمون خیلی سختههه

۴ پاسخ

الهی بگردم من ک نمیشناسم اشک تو چشمام جم شد. ان شالله دخترش صحیح وسالم بقل بگیره

انشاالله دخترشو بغل میگیره و آرامش به خونشون میاد

ای خدا🥺😭خدا خودش بهش کمک کنه

خدایا😭همه‌چشم‌انتظارا نینیشونو سالم بغل بگیرن‌الهی خدا به دلش صبر بده

مقالات مرتبط

زمان حرف زدن کودک
سن حرف زدن کودک پسر و دختر | راه‌های تسریع زمان حرف زدن کو...
درمان دل درد نوزاد زیر یک ماه
درمان دل درد نوزاد زیر یک ماه | روش‌های درمان خانگی و دارو...
استفاده از پستانک برای نوزاد و کودک
استفاده از پستانک برای نوزاد و کودک| خوابیدن نوزاد با پستا...
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان گل پسرها و بانو مامان گل پسرها و بانو ۱۳ ماهگی
یه حسی دارم دوست دارم زودتر این چند روز بگذره هم خسته شدم حسابی هم این فسقلی نیومده تو همین چند وقت که بهش مثبت فکر کردم اندازه یه دنیا تو دلم جا باز کرده دوست دارم بهوش که امدم فقط بگم همسرم نگهش داره من بوش کنم صوتمو به صورتش بمالم اخ که قند تو دلم اب میشه ان شاءالله سالم بغلش بگیرم با دل خوش برگردم پیش بچهام همه چی اگه اوکی باشه ان شاءالله هفته دیگه این موقع تو راه برگشتم از بیمارستان با دلای قشنگتون واسمون دعا کنید


بنظرتون توصیه ای چیزی نیازه بگین وسایلا را هم بگین خودم یه ساک دست و پا شکسته بستم ولی بازم سر در گمم نمیدونم چیکار کنم
سزارینم ان شاءالله با بیهوشیه
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان پسرچه🧸 مامان پسرچه🧸 ۱۰ ماهگی
با خاله و دختر خاله ها
خاله های من همشون شمال زندگی میکنن مجرد ک بودیم یا ما شمال بودیم یا اونا مشهد به غیر از دوران مدرسه ها تقریبا میشه گفت ما باهم بزرگ شدیم
بزرگ تر ک شدیم هممون ازدواج کردیم کم کم از هم دور شدیم حالا کمتر همدیگه رو میبینیم ولی اون حس دوست داشتنمون ذره ای کم نشده
ما تقریبا حدود ده تا دختر خاله هم سن و سال همیم
اینجا هم دهه اول محرم بود ک اومده بودن مشهد البته ناگفته نماند یکی از خاله هام همین ک تو عکس هست مشهد زندگی میکنه
دلم برای اون روزامون تنگه🥹
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آرتین مامان آرتین ۱۱ ماهگی
سلام مامانا صبحتون انشالله بخیر باشع
اول یه خدا قوت به مادرایی که بچه های سحر خیز دارن و از صبح زود با بچه درگیرن تا شب که آیا بچه بخابه یا نه
مامانا تو این وضعیت کشورمون و شهرهاش اتفاقات خیلی بدو ناگواری پیش اومده ما تنها کاری که میتونیم بکنیم دعا برای خوب پیش رفتن برنامه های کشورمون برای مقابله با دشمنه.
میدونم سخته برای اینکه بچه داریم و نگرانی اینکه شیر خشک کافی باشه به دور از الودگی باشن خونه زندگیمون از بین نره همه اینا برام قابل درکه
ولی با استرس دادن و اینکه کجارو زدن و چیشده فقد استرس و انرژی منفی دارید منتقل میکنید و هیچ معنایی هم نداره
برای آرامش میهن و مردمانشون دعا کنید تا خودتون هم آرامش بگیرید انشالله دوباره کشور به امنیت و ارامی خودش برگرده
و همه این شلوغی ها و حمله های اونا بخاطر ترس از ایرانه و ابراز های جنگیشون.
و این همه اتفاق موقته و سعی کنید روحیه خودتونو ضعیف نکنید.
امید داشته باشید که انسان با امید آرزو زندس
روزتون‌ الهی ک بخیر بگذره به دور از نگرانی و‌دغدغه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان اسماء خانوم 🤍✨ مامان اسماء خانوم 🤍✨ ۱۱ ماهگی
سلام مامانا 🌻 چشم راست دخترم از وقتی که به دنیا اومده تا الان همش اشک میاد و گاهی قرمز و عفونت می‌کنه دکتر متخصص زیاد بردم قطره و پماد زیاد دادن و گفتن تا یه سالگی خوب میشه ولی هنوز خوب نشده گاهی هم میخاره میخام ببرم چشم پزشکی . چشم پزشکی اطفال با بزرگسالان فرق داره؟؟؟
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان قهرمان مامان قهرمان ۱۲ ماهگی
سلام وقتتون‌بخیر،من بعد کلی وقت اومدم باهاتون درد و دل کنم فقط قضاوتم نکنین،من همیشه ارزوم یود یه دختر و یه پسر داشته باشم از بچگی این احساس رو داشتم و بزرگتر که شدم میدیدم بعضیا دوتا هم جنس دارن پیش خودم میگفتم چرا کاری نکردن که دومی مخالف اولی بشه،دخترم وقتی نه ماهش بود ناخواسته باردار شدم و دیروز انتی بودم که گفت دومی هم دختره،همسرم برای اروم کردن من میگه پسرا ۱۵ ۱۶ سالشون میشه یاغی میشن بهتر که دوتا دخترن اما میدونم اونم دوس داشت دومی پسر باشه میخوام حس بدی که دارم ازبین بره اما با فکر به اینکه خب من دیگه نمیخوام بچه ی دیگه ای داشته باشم با این حس که هیچوقت پسرداشتن رو نمیچشم چه کنم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ماهان مامان ماهان ۱۵ ماهگی
خانوما خواب بچه های شما چطوریه؟
پسر من خیلی بد میخوابه،من از همون موقع که به دنیا اومد با خوابش مشکل داشتم،الانم داره یه سالش میشه ولی خیلی بد میخوابه،شبا هزار بار تا صبح بیدار میشه باید همش بزارم رو پا یا تو گهواره تابش بدم،خسته شدم دیگه😭
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان 👠سیند،رل،لا🎀 مامان 👠سیند،رل،لا🎀 ۱۱ ماهگی
اگر با فاصله یکسال دوباره حامله باشیم بچه دومم هم جنسیتش مثل بچه اول میشه؟علائم چی ؟همون علائم تکرارین؟قیافه هاشونم شکل هم میشه؟
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر
مامان زندگی مامان زندگی ۱۱ ماهگی
بچه ها دارم سکته میکنم پسرم خواب بود یهو با گریه بیدار شد و هر دو تا دستاش میلرزید ولی منو دید لرزش دستش خوب شد شیر خورد و خواببد دوباره چی بود این توروخداا
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان امیرعلی و آسنا مامان امیرعلی و آسنا ۱۴ ماهگی
مامانا بچم سه شب بود توخواب آرومو قرار نداشت دائم روپا بود وروزی هم دائم بهانه می‌گرفت امشب هم یهو آبریزش بینی گرفته ازچیه فکر میکنم لثه هاشم درد داره براش ژل که میزنم آروم میشه حالا بهش چی بدم پیشگیری کنم یه وقت سرما خورده نشه
مامان دردونه مامان دردونه ۱۲ ماهگی
تجربه خرید: کرم مرطوب کننده فیروز
پای پسرم نزدیک چند ماه بود که اگزمای شدید زده بود (ای کاش که ازش عکس داشتم) اندازه یه سکه از اون قدیمی ها بود. برجستگی داشت. و گاهی اینقدر شدید میشد که خون هم میوم ازش. دوبار پیش دکترش نشون دادم گفت پماد هیدروکورتیزون بزن. میزدم مرتب ولی خیلی تاثیرس نداشت. یه مدت هم یکی درمیون وازلین میزدم. خیلی بهتر شده بود ولی از بین نرفته بود‌.
این سری این کرم مرطوب کننده فیروز رو دیدم و تو این یه هفته که بعد از حمام براش زدم کاملا کاملا کاملا از بین رفته و پوستش یه دست شده. امروز همسرم دست میزد و باورش نمیشد. میگفت واقعا فقط همون کرم رو زدی؟ آره واقعا. همونو زدم. یه هفته ای خوبش کرد.
خیلی بافت سبکی داره، خوشبوئه. برای خودمم میزنم شبها.
من که طرفدار فیروز بودم، تجربه خرید بعدیم هم درباره محصولات دیگه فیروزه. ولی با این کرم واقعا دیگه سراغ برند دیگه ای نمیرم.
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان محمدیاسین مامان محمدیاسین ۱۲ ماهگی
سلام من چندروزه خیلی حالم بده با پسر بزرگم خیلی به مشکل خوردم خیلی لجبازی میکنه داد میزنه منم همش دعواش میکنم الانم دادبیداد کرد سر یه لباس داداشش روبیدارکرد منم کلی باهاش بد حرف زدم رفت مدرسه خیلی اعصابم خرد شده احساس میکنم از وقتی این پسرم دنیا اومده ازش دورشدم هم دلم براش میسوزه هم از دستش عصبانی میشم نمیدونم چکار کنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان لاوین مامان لاوین ۱۰ ماهگی
امشب یه دفعه ای یاد یه خاطره ای برای شناسنامه گرفتن برای لاوین افتادم.چون ده سال از ازدواجمون می‌گذشت و بچه دار شدیم به شوهرم شناسنامه ندادن و گفتن باید مادرش بیاد معاینه کنیم. من هم روز سوم به دنیا اومدن لاوین با اون بخیه ها پاشدیم با بچه رفتیم ثبت احوال. یه خانمه منو برد تو اتاق بخیه هامو دید. سینه مو دید که شیر داره یا نه. کلی سوال جوابم کرد که چرا زودتر بچه دار نشدین و آیا مشکل داشتین و ...
خلاصه بعد یه ربع سوال و جواب شناسنامه بچه رو صادر کردن.

برای کسی اینجا این مشکل پیش اومده؟
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان علی و نی نی مامان علی و نی نی ۱۵ ماهگی
دیشب یکی از بدترین شبای عمرم بود
دخترم یه تیکه کوچولو یخ برداشت وگذاشت دهنش و میخواستم با انگشت دربیارم نشد هرچی گفتم تُف کن نداد بیرون وفرار کرد
یهو یخ پرید گلوش وداشت خفه میشد رنگش کبود شد
شوهرم برعکسش کرد ومحکم می‌کوبید پشت قفسه سینش و تا دستشو برمی‌داشت من میزدم دیدم جواب نمیده ورنگش کبوده همینجوری که دادمیزدیم وترسیده بودیم ومیلرزیدیم ومحکم میزدیم پشتش یهو گرفتم پاهاشو بالا وبرعکسش کردم وتند تند تکونش میدادم ومیزدم پشتش دیدم جواب نمیده ودستام بی جونه دادمش دست شوهرم وگفتم از پا بگیرش وبزن و نشستم صورتشو نگاه کردم دیدم انگار رد شده وداره خیلی آروم پلک میزنه ولی رنگش زرشکی رنگه😭
نمیتونستم حرف بزنم از ترس ودهنم باز نمیشد شوهرمم نگاهمو که دید تند تند می‌پرسید برگشت یانه😭
فقط تونستم سرمو تکون بدم وبچمو برگردوندیم یه چند دقیقه رنگش هنوز سرخ بود یهو رنگش سفید شد انگار ترسیده بود وفشارش افتاده بود منکه هیچ وقت به بچه شکلات نمیدم فقط دویدم با پاهای لرزون یه شکلات کوچولو گذاشتم دهنش که از حال نره
الان که دارم مینویسم هم اشک چشم جاری شد😥
واسه ی یه لحظه همه ی دنیا سیاه شد وخیلی ترسیدیم😰😭
خدا همه‌ی فرشته های زمینی رو برای مامان باهاشون حفظ کنه و
به همه ی مامانایی که بچه هاشونو از دست دادن صبر بده واقعا🖤
از دیشب فقط دارم صورتشو نگاه میکنم وخداروشکر میکنم که دخترمو دوباره بهم بخشید❤️
شکر واسه بودن فرشته هام🤲🏻
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان نیک 🩵 مامان نیک 🩵 ۱۲ ماهگی
برش‌هایی_از_زمان_برای_فرزندم:

بعد از تقریبا یه ماه بابایی رو دیدم. انگار صد سال ندیده بودمش.
حالم زیاد خوب نبود، ولی حس های قشنگی رو تجربه میکردیم.
وقتی رفتیم سونوگرافی بهمون گفتن یه دختر کوچولو تو راه داریم. همه جای خونه تصورت میکردیم. با بابا راجع بهت حرف میزدیم و رویا میبافتیم.
-اسمشو بذاریم دیلا؟
+لیا هم قشنگه.
-به نظرت شبیه کی میشه؟
+شبیه تو باشه.
همه ی هوش و حواسمون پرت بود، پرتِ تو، پرتِ بودنِ تو.
وقت سونوی آنومالی شده بود. بزرگترین استرس اون روزای من بین اون همه حس شیرین.
ولی بازم لطف خدا شامل حالمون شد و همه چی خوب بود. سالم سالم بودی. خدایا شکرت.
همه منتظر خبرهای خوب بودن.
به همه زنگ زدیم: «نگران نباشید، همه چی خوبه، سونو عالی بود، بچه سالمه. فقط یه چیزی… باید دنبال اسم پسر باشیم…»
چه روزایی بود. خوشحالم که دارمت آبنبات من.
یه چیزی بگم بین خودمون بمونه، گاهی دلم برای لیا بودنت هم تنگ میشه مامان🫠
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان گرشا👼🏻🤍 مامان گرشا👼🏻🤍 ۱۱ ماهگی
مامانا چشم پسرم ۲ هفته ست هی قرمز میشه خوب میشه دوباره هی می‌ماله با دستاش قرمز میشه نمیدونم چیکار کنم
دکترش یدونه گفت چیزی نیست آلودگی رفته تو چشمش یه پماد و یه قطره داد همون روز اول زدم خوب شد ولی باز هی میاد ..
و اینکه دیگه اصلاااا نمیذاره قطره بندازم حتی تو خواب
چیکا کنم به نظرتون ؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر