زندگی برامون....
زنجیر بی پایانی از....
مشکلاته....
ما مجبور شدیم عادت کنیم .....
.
.
.
.
.
.
.
عصر گرم تابستونی خونه ی من....
عطر خوش نان گردویی که کل خونه رو پر کرده....
این نان رو دستور اصلیش رو از خاله عزیزم یاد گرفتم....
قدیم ها تو فرهایی که رو گاز میزاشتن آماده میکردن....
فرهای بزرگ دو تکه....
بعد میشستیم تو ایوون و زیر بارون قشنگ شمال با چای می خوردیم...
بعد مدتها آماده کردم عطرش منو برد به سال ۸۲ یا ۸۳....
دیدید یه بو ...
یه غذا....
یه آهنگ...
یه اسم.....
و....
ما رو پرت میکنه به یه خاطره؟
چشمامون رو میبندیم و انگار تو اون لحظه داریم باز زندگی می‌کنیم....
چه خیال خام دل پذیری...
اگه الان یه انتخاب داشتی حاضر بودی برگردی به چند سالگیت؟
خودم اول بگم....
با وجود اینکه دلم برای همسرم و دخترم تنگ میشه....
دوست دارم برگردم به سال ۸۰....
یه دختر بچه ۱۰ ساله....
و پدرم رو بیشتر بغل کنم ....
بی دغدغه...
بدون فکر و خیال....
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

تصویر
۵۱ پاسخ

تو ماهی یدونه ای
خوش بحال دختر و همسر و خانوادت ک نگینی ب اسم یکتا دارن ‌

بسیار با شعور و فهمیده هستی
ب آشنایی باهات افتخار میکنم 🙏😉

خیلی خانومی❤️

یکتا جان خوش قلب ❤
منم دوست دارم برگردم به زمانی که بابام بودش

دلم میخواد برگردم سال ۸۸

فک کنم اینایی ک میخندن از آشنا هات هستن 😐😕

نوش جان منم یه لحظه برم برگردم سال 76و84 همین لحظه هم حس خوبی دارم خداروشکر هی میگم یه جوری میشد لحظه هارو با دست نگه داشت

عزیزم الهی دلت خوش ولبت همیشه خندون باشه.... توروخدا دستورشو بزاریا..یادت نره...یقینا باید خیییییلی خوشمزه باشه...

دلم کنارخودت رو خوااااست

چه حس قشنگی بهم دادم تایپیکت منم به یادقدیم هاخیلی فکرمیکنم دوست دارم تواون دوران زندگی کنم چون واقعا دغدغه هاخیلی کم بودخوشحالتربودیم🥲

هنرمند و با سلیقه😍

خسته نباشی عزیزم👏نوش جانتون

عزیزم یسوال داشتم کاملا بی ربط به تاپیکتون میشه بپرسم ازتون؟

انرژی مثبت خالصی
خیلی دوست دارم

راستی یکتا جان اون جا روغنی چند گرفتی .منم خواستم بگیرم‌ گفتم بینم خوبه راضی هستی

نوش جان .دستورش میزاری بانو .بهترین کار می‌کنید بی محلی و ندید گرفتن .هر چند اصلا نمیدونم قضیه چیه

همه چیزتون واقعا به آدم حس خوب میده،خونه زندگی تون آشپزی تون حرفاتون واقعا همشون انرژی مثبت😍
من خودم دوست داشتم برگردم به سال ۹۰دوران مجردی خیلی خوب بود کاش میشد برگردیم قدراون روزهارو بیشتر میدونستیم اما افسوس.....😔😔

وقتت بخیر خوشی عزیزم به به نوش جانت، منم دلم میخادبرگردم به وقتی که حدودا یه 10سالی داشتم اخرهفته هاخونه مامان بزرگ بودیم هممون شب برف زده بودصبح باصدای که بچه هابلندشیدببینیدبیرون چه برفی زده بیدارشدیم باکلی شوق پریدیم توحیاط کلی بازی کردیم یادش بخیر 🥺دورازهراسترس فکری بودیم💔

عزیزم
خسته نباشی هنرمند🥰🥰🥰🥰🥰
خیلی دوستتتون دتذم یکتا جان

به به عطرش تا اینجا اومد

طرز تهیه اشم بگو یکتا جونم .... راست میگی که ادم یاد گذشته میوفته با یه سری بوها اون اویایل تازه نامزد کرده بودیم سوهرم یه عطری میزد که یه مواقع ای که تو حیاط دارم حالا یاغذا یا حیاط میشورم یکی رد میشه بوی اون عطر که به بینیم میخوره یاد اون موقع ها میوفتم شوهرم یه دسته گل خریده بود یا دش بخیر الان دیگه از‌اون کارها نمیکنه 😂😂😂😂🤣🤣🤣 واسه همین هی یادش میوفتم

نوش جونتون هنرمندجون

یکتا جووون
الهی که همیشه سالم و تندرست باشید

عزیزممم چقد تو انرژیت خوبه دختر❤️🥹خداحفظت کنه

سلام عزیزم درخواست دوستی میدی اون اکانتم مسدود شده

خودم دوست دارم به ۱۴سالگی برگردم واقعا زندگی اون موقع خیلی شیرین بود

نوش جان
اون سرویس چاقو. رو میبینم یاد زنداییم میوفتم اونم مثل خودت مهربون بود طلاق گرفت 🥺

اوووع عزیزم چقد خوشحالم پیدات کردم من اسمتونو نمیدونستم کلعا یادم رفته بود من شمارو از مطبخ قشنگ صورتیت میشناسم چقد دوست داشتم پیدات کنم

چقد من دوست دارم🥺😍

برگردم به دوماه پیش که همسرم میرفت شرکت و کار داشت ...

چقد انرژی مثبتی یکتا جونم🙂میدونی منم با اینکه دلم خیلی برای همسرم و بچم تنگ میشه ولی دلم میخاد بگردم به ۱۲ یا ۱۳سال پیش تو اوج کودکی بیخبر از همه چیز و همه جا و اینکه قدر اون روزا بهتر میدونستم🙂

دقیقا
من هروقت مربای به میخورم یاد مامان بزرگم می افتم چون همیشه اون بهترین مربا به رو درست میکرد 🥹💔

به به چه خوشمزه

یکتای عزیزم💓

نوش جون گل من باسلیقه جان

خدا پدرتو بیامرزه یکتاجان ،دستورشو میگی برامون؟
واقعا گاهی یه چیزایی آدمو می‌بره به خاطرات شیرین که بایادآوری یه لبخند میشینه گوشه ی لبمون🥺😍

سلام عزیزم.تاپیکاتو دیدم.حس خوبی از خونه ت گرفتم.پراز آرامشه

خوش سلیقه وخوش ذوق الهی همیشه سلامت باشی❤️

من دلم نمیخواد هیچوقت برگردم عقب چن هیچوقت خوشبخت و خوشحال نبودم ولی عمیقأ دلم میخواد تو همین زمان حال همه چی برام مثل معجزه درست بشه و از ته دلم بخندم

مثل همیشه باسلیقه

میشه عکس از اشپز خونت بدی معلومه خیلی با صفاست

نوش جان.چ خانمی چ باسلیقه

عزیزم دستورشو محبت میکنی

من برگردم سال ۹۳

نوش جانتون باشه
خانمی وقت کردین دستورش بزارین

عزیزم درخاست میدی لطفا

نوش جونتون
من دوست دارم برگردم به ۵ تا ۱۰ سالگیم
اگر نشه برگردم به اوایل زندگی مشترکم تا بیخودی زندگی رو به خودم زهر نمیکردم الان میفهمم که اون موقع خوش بخت بودم ولی بلد نبودم زندگی کنم

من همیشه بوها برام خاطرات رو زنده میکنن

نوش جون یکتا جان

سلام یگتا جان خوبی عزیز جان؟؟؟میشه بیای خصوصی یه لحظه

💖 💖✨️✨️

سوال های مرتبط

مامان سلدا💜آسیه مامان سلدا💜آسیه ۱۴ ماهگی
دختر عزیزم لحظه هایی که صدای خنده های تو، تو خونه مون می پیچه انگار دارم از خوشحالی پرواز می کنم. می خوام همیشه شاد ببینمت عزیزم و برای شادی تو هر کاری می کنم

هر روز که از خونه بیرون می رم به این فکر می کنم که چه کاری می تونم انجام بدم که تو خوشبخت تر باشی، تمام تلاشی که می کنم برای اینه که تو بهترین ها رو داشته باشی

هیچ وقت حتی ذره ای از این حس عاشقانه ای که به تو دارم کم نمیشه عشق همیشگی من تو بزرگ ترین بهانه ی زندگی هستی

دختر مهربونم، لبخندت تمام خستگی های دنیا رو از بین می بره

وجود تو دخترم منو به زندگی دلگرم می کنه

عزیزترینم تمام احساسات خوب دنیا را زمانی تجربه کردم که تو به دنیا اومدی

شادی و خوشبختی من، قلب من برای تو می تپه، تو مفهوم زندگی منی

ممکنه سال ها بگذره، من پیر شده باشم و تو بزرگ، اما چیزی که هیچ وقت تغییر نمی کنه عشق من نسبت به توئه دختر قشنگم

بمونه به یادگار 1404/3/7
خدای خوبم بخاطر وجود دختر قشنگم سلدا پرنسس کوچولوم آسیه شکرت😘🌿
مامان علی مامان علی ۱۳ ماهگی
علی جان دلم، اولین تولدت مبارک عمر مادر...🎂❤️🎂❤️🎂
پسرکم باورم نمیشه که یکسال گذشته...
یکسال از اولین لحظه ای که صدای گریه ات رو شنیدم،اون لحظه ای که دنیا ایستاد و تو شدی همه زندگیم
علی جانم❤️تو فقط یه بچه نیستی...
تو دلیلی هستی برای نفس کشیدنم،برای بیدار شدن،برای ادامه دادن...
با اومدت قلب من شکل تازه گرفت
پر شد از چیزی که هیچ وقت با هیچ کلمه ای نمیتونم تعریفش کنم،یه عشق خالص،یه وابستگی بی مرز،یه آرامش عجیب که فقط و فقط وقتی توی بغلمی میتونم حسش کنم.
یکسال پر از لحظه هایی بود که با اشکم با لبخند قاطی شد...
وقتی اولین بار خندیدی،وقتی اولین بار بهم نگاه کردی،وقتی اولین بار دستت رو دور انگشتم حلقه کردی...
تو بزرگ شدی جان دلم ولی منم با تو بزرگ تر شدم ،قوی تر شدم،عاشق تر شدم...
نمیدونی هر شب قبل خواب چقدر میبوسمت و تو به این کار عادت کردی و با بوسه های من خوابت میبره،چقدر بعد خواب نگات میکنم و از خدا تشکر میکنم که تو رو بهم داد...
که صدای نفس هات شد امن ترین موسیقی شبهام...
که بوی تنت شده آرامبخش تمام خستگیهام...
علی کوچولوی من❤️
امروزم تولد توئه🎂
اما انگار هدیش رو من گرفتم
خودت رو،وجود نازنینت رو،عشقی که تا همیشه توی قلبمه
تولدت مبارک پاره تنم😍
هر سال،هر روز،هر لحظه بیشتر از قبل عاشقت میشم و دوست دارم

بمونه به یادگار با یک روز تاخیر
چون من و علی جانم دیروز سخت مریض بودیم و امروز بهتریم
خداروشکر
مامان پسریم مامان پسریم ۱۶ ماهگی
مامانیا
چندنفرتون تجربه کردین؟
من وقتی با همسرم حرف میزنم یا شوخی میکنیم یا همو بغل میکنیم با شادی و یا میگیم و میخندیم یا وقتی میزنیم به دست هم و میگیم بزن قدش ،پسریم هرجاای خونه باشه خودشو میرسونه میشینه یه گوشه با فاصله با ذوقی شدیییید درحالی که نیشش بازه و زل زده به ما شروع میکنه به خندیدن یا یه سری ادا اصول درآوردن همراه با ذوووووق یا میاد حتماااا دستشو میزنه تک تک به هردومون به نشانه بزن قدش و کلییییی میخنده،قشنگ میفهمیم دیدن ما بهش انرژی میده بعدشم میپره وسطمون🥹🥹🥹🥹

مامانیا
دیدن بچه تو این حال حتیییی وقتی قراره ماها فیلم رابطه خوبو بازی کنیم یا اغراق کنیم تو حال خوبمون، قشنگه
تو رو خدا ازشون دریغ نکنیم اونا جز ما یعنی جز مامان و باباشون کسی رو ندارن تو دنیا که کنارشون احساس امنیت کنن هاااا یا کسی که بادیدن ذوقشون ذوق زده بشن🥺🥺مامانیا اونا جز ماها هیچکسو دوست ندارن تو قلبشون یابهتره بگم هیچکسو اندازه ماها دوست ندارن