نمیدونم چرا اینجوری شدم فقط گریه میکنم، احساس می کنم مادر خوبی نیستم برای بچم،نمیتونم همه کاراش تنهایی انجام بدم 😔😔😔

گلی تا ۲ماه یکم سخته
بعدش قلق بچت دستت میاد
برات راحت ترمیشه
این حس رو همه ی مادرها دارن ، توتنها نیستی

منم اینجوریم..تنهام همش گریه میکنم ب بچم نگاه میکنم حس میکنم مادر خوبی نیستم براش

منم همینم فقط زار زار میخوام‌گریه کنم،سر اولی هم‌دو سه ماه اینجوری بودم بعد خوب شدم

عزیززززم طبیعیه تازه زایمان کردی معلومه که هیچ مادری نمیتونه به این زودی خودشو جمع کنه . من زایمان کرده بودم ۱۸ روز تمام کارامو مادرم میکرد بعد ۱۸ روز رفتم خونه خودم نمی تونستم هیچ کاری کنم . بعد کم کم یاد گرفتم . الانم دو قلو دارم همش پیش خودم میگم تو می تونی تو می تونی 😅😅😅

تازه من مادرمم فوت كرده و ده روز اول مادر شوهرم اومد خونمون بعدش ٢ روز رفتم خونه دايم و الان ٣ روزه اومدم خونه مادرشوهرم و فعلا دارم ميچرخم تا يكم حال روحيم بهتر بشه

تنها نیستی🥲
اما میگذره این حسها

عزيزم منم دقيقا همين حسو دارم🥺🥺
همش حس ميكنم مادر خوبي نيستم براش
احساس ميكنم نميتونم از پس كاراش بربيام برهمين هنوز نرفتم خونه خودم☹️☹️☹️

معلومه که سخته
هیچکسس تنهایی از پسش برنیومده
اصلا همین که بهش فکر میکنی یعنی انقدر در حد خودت کافی هستی...
واقعا نوزاد و بچه داری خیلی خیلی سخته..
نه شما نه هیجکس ابرقهرمان نیستیم...
اگر میتونی باگ های ذهنتو خالی کن
همون کاری که داری میکنی رو ببین فقط بیشتر ازاون...
حساب کن یه ۹ ماه رو پشت سرگذاشتب حالا چالش های جدید خب مغز و بدن مگه چقدر توان داره🥲🥲
هرکاری الان داری میکنی یعنی توان بالای خودت...
اصلا دست کم نگیر...
درست میشه همه چیز❤️

از یکی کمک بگیر عزیزم این دوران تنهایی ادمو کلافه میکنه