۹ پاسخ

عزبزم خونه بشینی بدتره،ببرش پارک خانه کودک، کلاس مادر کودک شرکت کن، وقتی کار بدی میکنه با جدیدت، نه دعوا کردن دستش بگیر بگو نه، شده صد بار، فقط دعوا نکن، هر کار خطرناکی مبکنه بگو ما نبابد این کار بکنیم همش تکرار،پسر من از یک سالگی به شعله ها دست میزد چند ماه طول کشید که دیگه بیخیالش شد

و یه چیز دیگه اضافه بر دوستان گفتن با عشق باهاش هم بازی شو بخند
هر کار خوبی انجام داد انعکاس نشون بده تشویقش کن
بچه ها عاشق توجه ان
به کار داره خطرناک میخواد کنه حواسش پرت کن
بهش بگو بیا بریم بازی بهش بگو برو فلان چیز بیاره اورد با ذوق ازش تشکر کن

بچه ها آینه درون خودمونن
خودمون از درون جنگیم

عزیزم کاملا درست میکنم منم تو شهر غرببم و هیچکسو ندارم.. ماشاءالله پسر منم فقط کارای خطرناک..لوازم برقی. گاز ..فندک و اینجور چیزا همش بازی می‌کنه..اصلا با اسباب بازی ها یا تلویزیون سرگرم نمیشه...ف
واقعا کلافه میشم از دستش...ی مدت بود خیلی دعواش میکردم و سرش داد میزدم..رسماً داشت افسرده میشد ...هر موقع کار ناجور کرد دستاشو بگیر بشین و آروم بهش بگو بشین میخام باهات حرف بزنم...بعدم در حد فهمش بهش بگو که کارش خطرناکه..باور کن جواب میده..شاید چند بار اول گوش نده..ولی وقتی ببینی کاملا جدی هستی بهت گوش میده..

هم دردیم عزیزم

منم همینم هنو که تو شهر غریبم مامانمم نیستن که حداقل هفته ای یک بارم شده برم اونجا
کلاتنهام و خودم بچمو میبرم پارک

وای منم همینطورم احساس تنهایی میکنم هیچ جا هم نمی تونم ببرمش چون همش باید غر بشنوم و دنبالش باشم

می‌دونن چی میگی ولی توجه نمیکنن
موندم این همه انرژی رو از کجا میارن ماشاالله

ماشالله به شیطنتشون واقعا از پا در میاره هم جسمی هم روحی. قشنگ حرف میفهمه ها ولی گوش نمیده روحی امروز قد ی سال پیرم کرد

هم دردیم عزیزم

سوال های مرتبط

مامان نلین مامان نلین ۲ سالگی
نلین جدیدا عاشق رنگ صورتی شده فقط دنبال هر چیزی هستش که رنگش صورتی باشه و هر چیزی که بادکنک داشته باشه هستش بردمش برای انتخاب کیکش اینقدر گفت بادا بادا کیک بادا هیچی دیگه کیک تولدش شد بادا رفتیم کافه از قبل هم کافه صورتی دیده بودم میدونستم حتما خوشش میاد ولی خانم خانمها اصلا برای عکسهای تولدش همکاری نکرد اومدم بادکنک و عدد ۲ بذارم یه چند تا ازش عکس بگیرم خودشو پرت کرد روی صندلی منم کلا راحت بودن نلین برای من مهمه قید بادکنک اینها رو زدم شد عکسی که ملاحظه می کنید که پایین میذارم با موهای بهم ریخته نلین رو حتی یکبار بردیم برای عکاسی توی فضای باز اونجا که اصلا یه وضعی بودش در کل برای عکس اصلا همکاری نمی کنه باز توی آتلیه دو تا عکس همکاری می کنه ولی سر سومی قشقرقی راه می اندازه بیاین ببینید خدا روشکر تولد دو سالگی دو تا عکس دارم که بردمش آتلیه با اینکه حسابی خوابش می کنم اصلا خسته نیست غذاشو خورده البته منم خیلی اذیتش نمی کنم چون برام راحتی نلین اولویت هستش نه عکس یعنی هر جایی ببینم نلین اذیته نمیرم اگه جایی برم ببینم اونجا باعث میشه نتونم به غذای نلین برسم نمیرم حتی خونه ی مامانم در کل اولویتم فقط راحتی نلین هستش خدا روشکر همسرم هم از این لحاظ همکاری می کنه وگرنه برام سخت میشد
حالا مامانها بیاین بگید تا کی اینطوری توی عکس همکاری نمی کنند بچه ها ما یکدونه عکس خانوادگی با نلین درست حسابی نداریم یعنی امید داشته باشم برای سه سالگی 😅😅😅
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
خواهشا کسی نیاد اینجا نصیحت بنویسه راجع به چیزی که میخام بگم امشب پسرم رو برده بودیم پارک یه پارک تو یه منطقه ی بالا شهر همه بچه ها تو قیمت وسایل بازی خوشتیپ بودن و تمییز و مرتب پسر من افتاده بود دنبال بدتیپ ترین بچه ی دنیا والبته شلخته ترین و نچسب ترین که یعنی واقعا خواستنی نبود من اصلا به ایناش کار ندارم خیلی چرک بود و کفش نداشت جورابم نداشت فقط این یه دونه بچه تو پارک اینطوری بودپسر من ثانیه ای ولش نمی‌کرد مدام دنبالش میرفت هر کاری اون میکرد اینم میکرد با همون پاهای برهنه مثلا دویید رفت تو دشویی پارک که شوهرم بدو بدو رفت پسرم رو گرفت ما جفتمون خیلی مایه شدیم ولی من چیزی نگفتم بغلش کردیم رفتیم نگم چه اشکایی می‌ریخت واس اون بچه چون مطمئنم پارک نمیخاست اصلا بازی نکرد فقط چسبیده بود به اون رفتیم یه پارک دیگه که از دلش دراد مطمئنم باورتون نمیشه اینجا هم رفت نچسب ترین و نخواستنی ترین و کثیف ترین بچه رو انتخاب کرد ما شُکه شدیم شوهرم خیلی خیلی ناراحت شد گفت لابد بزرگم شه میخاد بره دنبال آدمای به درد نخور این بچه هایی که میگم دقیقا اونایی بودن که پدرومادراشون تو پارک ولشون کرده بودن واصلا نمیدونستن کجا هستن من بارها از پسرم وقتی میبرمش بیرون این حرکت رو دیدم ولی به شوهرم نگفتم ولی واقعا فکرم رو مشغول کرده چرا باید بره دنبال بچه های کثیف اونایی که کسی کاری باهاشون نداره شلخته هستن و......