الان چرا جاهای حساسشو نزاشتییییی😬😂تو خماری موندم
بدو بدو بقیه شو بذار حساس شد😁😁😁😁
ای باباجاهای حساسشوتندتندبزارپووف توحس بودم کوبقیش خا
توروخدا ولمون کن ،سر ظهری خواستم بخوابم چه تاپیکی گذاشتی😐😕
من چند تا رو جا گذاشتم اومدم اینا رو میخونم دیگه طاقت نداشتم امیر برادرشه؟🤔
پارت ۲۱۷
نگار هیپنوتیزمم کرده بود..
خم کرد سرشو زمزمه کرد..:نفس عمیق بکش..
کاری که گفت و کردم..
خیلی مالیم روی لبمو بوسید..
باز یه نفس عمیق دیگه کشیدم..
بوسه بعدی رو طوالنی تر نشوند روی لبم..
حاال ریتم نفسام با بوسه های امیر هماهنگ شده بود..
نوازش دست گرمش روی سینم..
بوسه های مالیم و با صبر و حوصلش..هر لحظه داشت حریص ترم میکرد..
حاال نفسام تند شده بود..
دستام دور گردنش حلقه شد و حریص میبوسیدمش..
بعد از چند ثانیه به خودم اومدم دیدم اون..منو نمیبوسه و من حریص دارم لباشو
میبوسم..
یکم خجالت کشیدم..
اروم ازش فاصله گرفتم..
بی صدا داشت میخندید..
کنار گوشم گفت..:دیگه به من نگو چالغ..
هیییییییع..!
چشمام گرد شد..
پسره عوضی..
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.