۸ پاسخ

بهتره بگیم خداخواسته😍من میگم خداخواسته ولی خداروشکر که خداواسم خواست

بهتر از همش خداخواسته هست

مال من که اول خدا بعدخودم تصمیم گرفتم بجه دوتا داشته باشم و فاصلشون زیادنباشه اشتباه بزرگی بود ناشکری نباشه البته من دلیل داشتم ولی الان به حرات میگم فاصله بین دوتا بچه زیر۸سال آسیب بزرکی به مادر میزنه. بچه داری خصوصا دوتا بافاصله کم واقعا سخته چون مسئولیتش باخود والدمخصوصا مادر وسهم مسئولیتاشم کمتر نمیکنه به هیج وجه چه خواسته چه بقول شمابرنامه ریزی نشده

می‌دونم عزیزم من پیامو در جواب مامان نورا ارسال کردم

اگر خدا نمی‌خواست قطعا نمیشد عزیزم ، خیلی ها هستن همیشه تلاش میکنن تا بچه دار بشن ولی خدا تایمی که بنده تلاش می‌کنه بچه نمیده
یهو میبینی کسی که حتی چند بار کاشت داشته جنین سقط میشه ، ولی بعد یه سال دو سال خدا به لطف خودش و بدون دخالت علم پزشکی به بندش بچه میده
اینو دیدم که دارم میگم ، دوست من یکی دوبار کاشت انجام داد ولی نشد که نشد یکدفعه بعد گذشت چند ماه باردار شد به خودی خود
یکی از اقوام دورمون هم نزدیک 14 سال تلاش کردن بچه دار بشن درمان انجام دادن کلی هزینه کردن خونه آنچنانی داشتن فروختن ، راهکارهای پزشکی رو انجام دادن اما نشد که نشد
دو ماه پیش متوجه شدیم بعد اینهمه سال خدا بهشون بچه داده اونم بدون دخالت علم پزشکی
تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمیافته

وا وقتی حدس میزنیم کسی بدون اینکه خودش بخواد بچه دارشده میگیم خداخواسته باردارشدی؟

من معمولا میگم خداخواسته
هانیسا خانمم خدا خواسته بوده

دقیقا منم خیلی از کلمه ی ناخواسته بدم میاد و حس بدی میگیرم

سوال های مرتبط

مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
۷. پس چون ندیدیم و یاد نگرفتیم که چطور اختلاف‌هامون رو حل کنیم!، وقتی بحثی پیش میاد، نمی‌دونیم بعدش چطور رفتار کنیم!، بنابر این یا وانمود می‌کنیم که اتفاقی نیفتاده و با بی‌توجهی همه چیز رو عادی جلوه میدیم. یا ماجرا رو به دل میگیریم و تا مدت‌ها اون رو بلای جون‌مون می‌کنیم...

۸. وقتی تو بچگی به اندازه کافی به ما توجه نشه! و عشق و محبتی که لایقش هستیم رو دریافت نکنیم!، تشنه توجه و تایید میشیم. پس ناخواسته می‌گردیم هرجا بیشتر به سمت ما توجه روانه بشه به اون سمت قدم برمی‌داریم، بی‌توجه به اینکه این توجه تا چه اندازه می‌تونه برامون هزینه ساز باشه.

۹. وقتی به طور مکرر قول دادن و بدقولی کردن!، حرف زدن و عمل نکردن!، وعده دادن و ناامیدت کردن، دنیا و آدم‌هاش به چشمت غیرقابل اعتماد میان و تصور اینکه "همه به دنبال اینن که سرت کلاه بذارن!" اجازه نمیده راحت اعتماد کنی و ترس از آسیب دیدن از شروع هر رابطه متعهدانه‌ای می‌ترسوندت.

و در نهایت ۱۰: وقتی تو بچگی اونقدری کنترلت کردن که حسرت یه زندگی بدون دخالت تو دلت مونده، یا به قدری منفعل رفتار می‌کنی که همه به خودشون جرات دخالت و کنترل کردن میدن!، یا به قدری به کنترل حساس میشی که با کوچک‌ترین حس کنترل شدن واکنش تندی نشون میدی
👇👇👇👇👇
مامان محدثه مامان محدثه ۲ سالگی
💠هفت رفتاری که فرزندت را با آن فلج میکنی

✅ دستش نباشید

🔸از همون بچگی عادتش بدین که چیزی رو دستش ندین و روی میز یا جای دیگه ای بزارین تا خودش بیاد برداره اگر نمیاد نزدیکش بذارید تا اینجوری مسئولیت‌پذیر بشه.

✅ زبانش نباشید

💥به جاش سلام نکنید، خداحافظی نکنید، شعر نخونید و اجبارش نکنید که این کارا رو انجام بده و اگه دوست نداشت انجام بده، سرزنشش نکنید.

✅ حامی افراطی نباشید

🔸درسته که بعضی مواقع باید از کودکان حمایت کنیم ولی اگه همیشه و همه جا بخواهیم این کار رو بکنیم خیلی اشتباهه؛ برای این که یاد بگیره از حقش دفاع کنه با بازی و نمایش بهش یاد بدین.

✅ بلندش نکن

🔸وقتی زمین می خوره یا یه آسیب خیلی کوچیک می بینه فوراً بلندش نکنید و بذارید خودش تلاش کنه و از جا بلند شه ولی باهاش همدردی کنید.
(البته اگه به شدت زمین نخوره)

✅ کنترلگر نباش

🔸اگه همه کارا و رفتارهای کودک‌ مثل بازی کردن، تمیزی اتاقش، رفت و آمدش و.... رو بیشتر از حد کنترل کنید از خودش ناامید میشه.

✅ پاهاش نباش

🔸بچه بالای دوسال رو نباید مرتب حمل کنید و اینطرف و اونطرف ببرید بلکه باید به راه رفتن تشویقش کنید.

✅ به جاش تصمیم نگیر

💥توی نیمی از تصمیم گیری ها اجازه بدین کودک انتخاب گر باشه مخصوصاً کودک بالای ۳ سال؛ مثلاً میتونی تو انتخاب غذا و رنگ لباس و.... از کودک نظرخواهی کنید.
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
من نمفیهمم چرا وقتی رابطشون خرابه یا اول رابطه هستن دوست دارن فرتی تولیدمثل کنن؟ 🙄 اون بچه طفل معصوم چه گناهی کرده که به این دنیاش میارید وقتی هنوز خودتون باهم میجنگید؟ 🙄 کلا هیجانی تصمیم نگیرید مخصوصا وقتیکه بحث پای جون یک انسان وسط باشه
یه پیج تو اینستا دارم مطالب مفیدی راجب بچه ها میذاره
حالا داستان زندگیشو چیه؟
میگفت من رفتم یه کلاس ورزشی مربیش یه پسر جوون جذاب بود که من همون لحظه دیوونش شدم و یک هفته بعد رفتم اسمشو رو مچ دستم تاتو زدم! اینقدر بهش محبت کردم که پسره هم بهم توجه کرد و باهم دوست شدیم . تو سه چهارماه دوستی از پسره خواسته بوده که ازدواج کنن! پسره هیییچی نداشته حتی با خانوادشم قطع رابطه بوده و عملا بی‌کسوکار بوده . پسره میگیرتش بعد دوماه عقد به پسره میگه یه بچه الان رابطه منوتورو قشنگ میکنه! پسره میگه بیخیال ما تازه عقد کردیم دختره بازم اصرار میکنه پسرهم قبول میکنه! بعدش که حامله میشه به خانوده‌ش میگه اونام خونشونو با تمام وسایل میذارن واسه اینا و میرن یه شهر دیگه زندگی میکنن
الان بچه‌ش دوسالو سه ماهشه از عید اومده اعلام کرده ما داریم طلاق میگیریم! عشق واسه ساختن یه زندگی کافی نیست!😕🙄😑
میگه ما از اول باهم مشکل داشتیم!!!! خو مگه مرض دارید یه بچه رو به این دنیا میارید؟ واقعا حس میکنم مغز بعضیارو باز کردن 💩 توش!
یا یکسریا میان میگن منو همسرم خیلی باهم بدیم من ناخواسته باردار شدم! دیگه نگهش داشتم الان بعد یک سالگی بچه داریم جدا میشیم!🙄
از نظر من حاملگی ناخواسته نداریم قطعا کرم از مرد بوده
خدایی نکنید اگه مشکل دارید اگه اعصاب ندارید اگه بی پولید اگه افسرده اید اگه .... بچه دار نشید. این ظلمو درحق این موجودات پاک کوچولو نکنید
ادم میبینه این چیزارو دیوونه میشه😤