۷. پس چون ندیدیم و یاد نگرفتیم که چطور اختلافهامون رو حل کنیم!، وقتی بحثی پیش میاد، نمیدونیم بعدش چطور رفتار کنیم!، بنابر این یا وانمود میکنیم که اتفاقی نیفتاده و با بیتوجهی همه چیز رو عادی جلوه میدیم. یا ماجرا رو به دل میگیریم و تا مدتها اون رو بلای جونمون میکنیم...
۸. وقتی تو بچگی به اندازه کافی به ما توجه نشه! و عشق و محبتی که لایقش هستیم رو دریافت نکنیم!، تشنه توجه و تایید میشیم. پس ناخواسته میگردیم هرجا بیشتر به سمت ما توجه روانه بشه به اون سمت قدم برمیداریم، بیتوجه به اینکه این توجه تا چه اندازه میتونه برامون هزینه ساز باشه.
۹. وقتی به طور مکرر قول دادن و بدقولی کردن!، حرف زدن و عمل نکردن!، وعده دادن و ناامیدت کردن، دنیا و آدمهاش به چشمت غیرقابل اعتماد میان و تصور اینکه "همه به دنبال اینن که سرت کلاه بذارن!" اجازه نمیده راحت اعتماد کنی و ترس از آسیب دیدن از شروع هر رابطه متعهدانهای میترسوندت.
و در نهایت ۱۰: وقتی تو بچگی اونقدری کنترلت کردن که حسرت یه زندگی بدون دخالت تو دلت مونده، یا به قدری منفعل رفتار میکنی که همه به خودشون جرات دخالت و کنترل کردن میدن!، یا به قدری به کنترل حساس میشی که با کوچکترین حس کنترل شدن واکنش تندی نشون میدی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.