۱۵ پاسخ

نه تا حالا چنین کاری رو نکردم از بچم سیر نشدم این کارو کنم ، همین چند روز پیش اون پسر بچه رو توی رشت دزدیدن کشتن

منم چند روز میبرم کوچع ولی خودم باهاشم با دوچرخه بازی میکنه اگه بچه ی همسن باشه باهاش دوست میشه به نظرم زمونه ی بدی شده حتما باید پیش بچه ها باشین اون خبر رو شنیدم حالم بد فرقیم نمیکنه دختر پسر جونشون در خطره

عجب دلی داری هنو یه هفته نشده به پسره تجاوز کردن کشتنش تازه اون ۱۰سالش بود بزرگ شده بود میفهمید😶😐

هیچوقت بچتو تنهایی سوپری چیزی نفرس چن روز پیش تو شهر ما یه فروشگاهیه تجاوز کرده بود به بچه ۵ساله صاحب مغازش

اصلا تنها نمیذارم بره

مثل پسر منه فقط دوست داره بیرون باشه من هر ده دقزقه سر می زنم بهش و به بچه های بزرگ تر می گم مراقبش باشن همه شون رو می شناسم تو هم میزاری بره حتما بسپرش به یکی

نه اجازه نمیدم جامعه الان خیلی خرابه هرکاری از دستشون برمیاد اگه بخواد بازی کنه ساعت میذارم براش همون ساعت خودمم میرم تو کوچه بازیش که تموم شد باخودم بیاد خونه برای سوپرمارکت هم خودم میبرمش ولی عقب میمونم تا خودش خریدشو انجام بده ولی تنهانمیفرستمش

نه دوس ندارم بره و اجازه نمیدم بهش چه کوچه بره چه سوپرمارکت. انقدم بهس گوشزد کردم الانم من از صب سرکارم تا ظهر دخترمم خونه مادرمه. حتی نمیره کوچه

اره ولی خودمم میرم پیششون
البته من برادرشوهرام همسایه مونن با دختر عموهاش بچه م بازی میکنه
شده جاریم نمیاد میدونه من میرم پیششون
البته قبلا بیشتر الان خود زهرا هم زیاد نمیره عصرا پويا برنامه ها قشنگه میبینه

ن من ک اصلا نمیزارم اگ عادت کرد دیگه نمیتونی نگهداری تو کوچه هم پر از بچهای ک معلوم نیس چجور تربیت شدن من نهایت میرم جلو در دوتاشون میرن دوچرخه بازی

نه اصلا پسرمم خودش علاقه ای نداره
باهم برید خرید یا بیرون بشینید شما پسرتون بازی کنه

من نمیزارم بره، گاهی اوقات شبا با باباش میره پارک سر کوچه یا میریم با ماشین یه دور میزنیم، من حتی سوپر مارکت سر کوچه هم تنها نمیزارم بره

اگر خودت میری وامیستی ببرش همین چندروز پیش ی بچه تو کوچه بازی میکرده بردنش کشتنش

یک ماهی هست که تو کوچه ی ما بچه ها بازی میکنن.دخترم از تو بالکن با حسرت نگاشون میکرد.....منم چند روزی هست که ساعت ۷ تا ۸ میبرمش...خییییییلی بهش خوش میگذره از ته دل میخنده و خوشحاله.وقتی میایم خونه چون خسته میشه خیلی بهتر غذاشو میخوره....ولی تحت هر شرایطی منم اون یک ساعت کنارشم....اصلا تنها نمیذارم بره...

ن من نمیزارم .با وجود اینکه شهرمون خیلیم کوچیکه .ولی نمیزارم. فقط شبا بعده شام باهم میریم پارک .باهمم برمیگردیم. از صب تا شب دخترعمه های بچه هام تو پارکن و از خونه ما هم دیدس .ولی دخترم میدونه نمیزارم چیزی نمیگه.

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
سلام خانما خوبین خیلی حالم بده حالم گرفتس تورخدا بیان بگین چ کار کنمپسرم یه دوست داره همسن خودش همسایمونن بعد پسرم همیشه عشق فوتبال همش دوست داره فوتبال بازی کنه .چشم گوشش کلا بستس تااینکه این دوستش میاد باهم بازی میکنن پسره همش میگ بریم تو تختت پسرم میگ بیا فوتبال اون فوتبال دوست نداره یکی دوبار تو تخت شک کردم بهشون نزاشتم برن تواتاق بازی کنن تا پسره میومد میگف بریم تواتاق درهم ببندیم من نمیزاشتم امروز خودم زدم ب خواب ببینم چ میکنن امدن گوشی بردن ازخودشو عکس گرفتن پسرم رمز گوشی بلد نیس فقط دوربین روصفحع هست امد گف مامان گوشی باز کن تو نبین من شک کردم گوشی باز کردم رفتم تو گالری دیدم پسره شلوارش دراورد واینکه پش هم دیدن میگن امپول بازی .خیلی حالم بد شد امروز سه نفر بودن یکی دیگ هم پیشش بود خیلی حالم بده پسرم کلی دعوا کردم اونا انداختم بیرون پسرم کلی گریه ک ب بابام نگو میکشم .من قصدپ این ب باباش بگم ولی ن جلو خودش خیلی حالم بده چ کارکنم زنگ مامان پسره میزنم میگ کمال سنشون داشتن امپول بازی میکردن ولی باباش میگم خودمم دعولش میکنم .