پسر قشنگم این عجیب نیست تمام تلاشمو میکنمکه سر ساعت مشخص شام تو بخوری شیرتو بخوری جاتو عوض میکنم تا سر وقت بخوابی و وقتی تو میخوابی انگار جهان من متوقف میشه دلتنگیم برای تو مثل تیک تاک ساعت تو سکوت شب میزنه و من هزار بار دست و پاتو و صورتو میبوسم و بوت میکنم....
خدا رو شکر میکنم برای بودنت برای شیر زبونیات و غلط و غلوط حرف زدن حتی برای جیغ زدن و غر زدنات ..خدا رو شکر میکنم انگیزه همه چیزهای قشنگ شدی تو زندگیم و با هر قطره اشک و بغزت قلبم مچاله میشه جان مادر
هزاان بار شکر خدایی که تو رو به من هدیه داد و ازش میخوام لحظه ای ازت چشم برنداره و همیشه و همه جا کنارت باشه و تو هیچ وقت بد نیاری بد نبینی بد نشنوی بد نگی و حال جسم و روحت عالی باشه نویانم🥹😍
این دلنوشته از یه مامان خسته اما سرپا شوق و عشق برای پاره تنش به یادگار بمونه
و امیدوارم همه مامانا با همه سختی های بچه داری قدر روزهای طلایی بچه شون و بدونن 🤚❤️❤️❤️

تصویر
۶ پاسخ

عزیزم چقدر قشنگ نوشتی

قشنگ بود اما حقیقتا وقتی میخابه جهان من شروع میشه😁 سکوت شب و چایی و فیلم

خیلی غلط نوشتی😁😂

بغض😁😁

ایجانم خداحفظتون کنه برای هم♥️

واقعا خدا قوت ب همه ی مادرا👏❤️

سوال های مرتبط

مامان نیکی مامان نیکی ۱ سالگی
امشب رفته بودیم مراسم...
دخترم بغل پسرعمه اش بود، اون ۱۲ سالشه، یهو وسط کوجه پای پسرعمه اش رفت تو یه چاله و بچه بغل خورد زمین😭😭😭
نیکی من بغلش بود...
فقط دیدم نیکی با پشت سر خورد رو آسفالت... بچم پهن شده بود رو آسفالت😭😭😭
نفسش از گریه بالا نمیومد...
مادر نبینه چیزی که من دیدم😭😭😭😭
مردم اومدن بردنش داخل خونه ینفر آب زدن سر و صورتش...
خیلی ترسیده بود ولی حالش خوب بود...
من تمام بدنم میلرزید.... گریه میکردم فقط سرمو گرفته بودم...
این وسط شوهر من به من چشم غره میره ... چپ چپ نگاه میکنه😭😭😭
من دارم سکته میکنم... دارم میمیرم از ترس به من نهیب میره😭😭😭
خداروشکر حال نیکی خوبه، دو سه ساعت بیدار نگهش داشتیم باهاش بازی کردیم ولی من مرگو به چشمم دیدم...
بی محلی شوهرم به ناراحتی و حال بد و گریه های من حالمو از همه چیز به هم زد...
حالم خیلی بده... خیلی بد...
نگران بچه....ناراحت و ناامید از همه چی...
برای نیکیم دعا کنید بچم چیزیش نشه... الان خوابید دعا کنید تو این شب عزیز فردا که بیدار میشه خوب باشه 😭😭😭
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱ سالگی
مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
سلام 🌹
کاش میشد اینجا فیلم گذاشت من همه حرفامو فیلم بگیرم بزارم 🥺
اگه بخوام امسالم رو تویه جمله توصیف کنم میگم هرچیزی که انتظارشو نداشتم اتفاق افتاد و قشنگ رفتم تو دلش زندگی کردم 💔داشتم به عکسای قبلا نگاه میکردم چه قدر تواین سن ۲۵ شکسته و بد شدم داغون افتضاح شدم این عکسای پایین از خودم برای روزهایی که هنوز بچه نداشتیم و من دقیقا همون روزها تو دل خوشبختی بودم و نمیدونستم خدا مارو خیلی دوست داشت بچه نمی‌داد میخواست ما بدون بچه زندگی کنیم صلاح مارو قشنگی زندگی مارو تو نداشتن بچه میدونست خدای رحیم ولی ما قدر ندونستیم و پاگذاشتیم رو حکمت و مصلحت خدا گفتیم خدا بده خیلی بده با حکمت خدا جنگیدن الان قشنگ میفهمم که خدا چه قدر مارو دوست داشت وما خودمون رو بدبخت کردیم و....... بگذریم خواهش میکنم خواهرا چندنفر هستن تو بدترین حالم میان یه حرفایی برام مینویسن توروخدا اون چندنفر درک کنین دیشب یه دوستی می‌گفت کاش بررسی می‌کردید شما آزمایش نرفتید خب خواهر عزیز شما تاپیک های منو با دقت چرا نمیخونین مگه من مرض دارم هم ازدواجم فامیلی هم تو خانواده مادری مشکلات ژنتیکی داریم بچه مریض بعد من بیام بدون دکتر ژنتیک رفتن بچه بیارم من مریضم آیا بیام همه اینارو بدونم و بدون دکتر و بدون بررسی بچه مریض بیارم خب من برای همه این مشکل ها قبل بچه دارشدن دقیقا دوسال بعد ازدواجمون رفتیم دکتر ژنتیک حالا این کوتاهی این بررسی نشدن های زیاد از جانب دکتر بوده واین بلا سرمن اومده من الان گناهم چیه اینجا توروخدا درک کنین نزنین یه سری حرفا رو به من ، من هرروزم با گریه با نگاه کردن به بچه مریضم که یه تیکه گوشت فقط می‌خوابه هربار نگاه میکنم بغضم میگیره و اشکام می‌ریزه