سلام شبتون بخیر.‌تجربه ی من از روز اول از شیر گرفتن پسرم و خواستم باهاتون اشتراک بزارم و هم بمونه ب یادگار. ساعت ده و نیم صبح ی فیلم گرفتم و شیرش دادم و دیگه تمام . اوایلش خوب بودم خودم همسر برادرمم که پسرم و خیلی دوست داره تمام مدت سرگرمش میکرد. ولی کم کم خودم دلتنگش شدم. حس کردم ازم دور شده چند بار اومد سراغم گفتم بوف شده نازش کرد بوسش کرد نگاشون کرد . دوباره بازی بازی دورش میکردیم . از ده صبح تا یک و نیم شب نخوابید چون فقط با شیر عادت داشت بخوابه . همه جور تنقل مفید و غذا هم دادم البته کم و بیش خورد. برای اخر شبشم معجون درست کردم . بلاخره روی پام با شعر در قندون لب خندون😁خوابید . من تدریجی نتونستم بگیرم چون شب تا صبح سینم میبایست تو دهنش میبود و روزا هم اصلا نمیخوابید بدون شیر و هرجا میرفتیم باید میخوابیدم شیرش میدادم . خوراک خوبی هم نداشت. و نگران دندوناش بودم. حس میکنم از هم جدامون کردن . خیلی ناراحتم. تا ی گوشه گیر میارم میزنم زیر گریه .دلم برای بوش تنگ شده . دلم میخواد بغلش کنم بچسبونمش ب خودم . خیلی دلم گرفته . کاش یجوری بود خودشون میگفتن دیگه نمیخوریم . الان ک خوابیده انقد گریه کردم سر درد گرفتم و چشام پف کرده.شاید ب نظرتون مسخره باشه ولی واسه من خیلی جدیه. حس. میکنم ی روزه مرد شد و شبیه پسر بزرگم شده . 😭

۷ پاسخ

عزیزم کاملا میفهممت خیلی سخته ولی سختیش اولشه کم کم هردو عادت میکنید باز پیش همین باز مثل قبل باهم بازی میکنید
فقط وابسته شیرت نیست قشنگ میخوابه غذاشو میخوره یکم مستقل میشه

حالتو درک میکنم❤

با پوست وگوشت واستخونم درکت میکنم من یکماهی دیگه میگیرمش و پیشاپیش غصه میخورم واشکم میاد واینم اضاف کنم پسرم وابسته ترین به سینه وشیرم😭

وای گریم گرفت منم پسرم نزدیک دوسالش هنوز نگرفتم چند روز وقتی بهش فک میکنم افسردگی میگیرم نمیدونم چکار کنم

منم ۲ماهی میشه شیر رو از دخترم گرفتم چسب زدم امروز یکسره گریه میکرد شیر میخواست ی لحظه عصبی شدم که چرا زود ازش گرفتم

کامل درکت میکنم چی میگی 😢

گریم گرفت

تنش سلامت باشه عزیزم به این فکر کن که وابستگیش بهت کمتر میشه و بیشتر غذا میخوره آخه الان دیگه شیر مفید نیست براشون

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱ سالگی
سلام مامانا
لطفاً راهنمایی کنید چیکار کنم
دیشب شام به بچه هام الویه دادم ساعت ده شب تموم شدن ....یازده هم ماست پرچرب دادم با چهار شیره ... یازده و نیم خواستم بخوابونم تا 12.15 دخترم خوابید و 230تا شیر خورد..... خوابش نمی‌برد و شیر میخواست ...تو تاپیک قبلی گفتم همش بهونه میگیره .... از 4عصر هم بیدار بودن... 12,15خمابید دوباره 2.20بیذار شد گریه میکرد شیر میخواست ....آب دادم گریه کرد گفت شیر ..‌انقد گریه می‌کنه اشکاش میاد و داداشش رو هم بیدار می‌کنه .... بعد دوباره چهار بیدار شد .... و بعد ساعت هشت صبح .... شبا چی می‌دیم به بچه هاتون چی می‌دین که سیر میمونن...غذای برنجی هم دخترم زده شده خیلی نمیخوره...کلا غذا زیاد نمیخوره...شربت اشتها هم تازه یوروویتال شروع کردم براش هنوز تاثیری. ندیدم ...بنظر خودم غذا زیاد نمیخوره و شبا گرسنش میشه... دیگه تا صبح پوشک هم یبار عوض کردن بودم ...انقد شیر خورده بود نه صبح با گریه بیدار شد لباسش خیس شده بود نشون میداد .... از اونور هم پسرم چندبار بیدار شد شیر میخواست 😞😞
مامان شاهان مامان شاهان ۱ سالگی
💞💕تقدیم مامانای گل..
میخوام چنتا تجربه بگم..
پسرم تا ۱۷ ماهگی شیر خودمو خورد. از یکسالگی خیلی کم میخورد. ب مرور دیگه نخورد و از ۱۷ ماهگی من شبا یا گاهی هم در طول روز بهش شیرخشک میدادم.
تا اینکه رسید ب ۲۰ ماهگی. دیگه شیر خشک هم ندادم. شیر پاستوریزه ک میدادم نمیخورد، انگاری طعم شیر خشک رو نمیداد. برای چند هفته کلا دیگه هیچ شیری ندادم بهش.
تا از دیشب گرم میکنم و داخل شیشه شیرش میریزم و میخوره. طعم شیرخشک رو فراموش کرد طی این هفته ها.
و اینکه ی مدت میرفت داخل تختش و هی دراز میکشید. میدیدم ک علاقه نشون میده، میبردمش. تا امشب بردمش و شیرش رو اونجا خورد و کلی بازی کرد و شاید نیم ساعت بیشتر شد ولی بالاخره تونست داخل تختش خودش بخوابه.
من ادم خیلی صبوری نیستم ولی برای اینکه شاهان این هارو یاد بگیره خیلی صبوری میکنم. تا قبل این هم خودش مستقل کنار من میخوابید .بماند ک یکماهی وقت گذاشته بودم.
برای پستونکش هم سرشو قیچی کردم خیلی کم میخوره. بیشتر یر گرمش میکنم. همونم ب مرور کوتاهتر میکنم و انشالله تا سر سالش دیگه نمیخوره..
شماها هم با صبوری انشالله موفق باشید..🫠🫠🫠