تجربه سزارین در بیمارستان صارم
مامانا من ۸ساعت ناشتا بودم از ۶صبح رفتم بیمارستان دنبال کارای پذیرش و فیلمبرداری عکاسی
یک پک کامل واسه قبل عمل و یک پک کامل واسه بعد عمل بهم دادن هزینش ۹۰۰ تومن بود
بعدشم رفتم برای آزمایش ادرار و خون و چک گردن ضربان قلب بچه و فشار خودم ، بعدشم اومدن دنبالم و رفتیم اتاق عمل
بی حسی از کمر بودم و اصلا درد سوزن اسپاینال رو حس نکردم انقدر دستشون سبک بود 🤌🏽 جو اتاق عمل عالی بود و همه حسابی پرانرژی بودن جوری که اصلا استرس نداشتم
گذاشتن و برداشتن سوند هم واقعا دردناک نبود
ساعت ۱۰:۳۰ رفتم اتاق عمل و ساعت ۱۰:۵۵ پسرم به دنیا اومد
همسرم اومد اتاق عمل و بند ناف رو برید تمام لحظه ها هم فیلمبرداری داشتم👀 بعدشم رفتم ریکاوری شکمم رو فشار دادن برای تخلیه خون و جمع شدن رحم که کاملا بی حس بودم و نفهمیدم هیچی
در آخر اومدم تو بخش ، پمپ درد داشتم و تا همین لحظه خداروشکر درد وحشتناکی نداشتم
از رسیدگی بیمارستان و پرسنل خیلی راضیم د به امید خدا فردا مرخص میشم❤

۱۹ پاسخ

خب خداروشکر ک همه چی اوکی بوده …. بسلامتی مرخص بشی آقا پاشا رو بیاری رو‌تختش بخوابونی 😋🫠❤️

بسلامتی گلم خداروشکر ریماپری رو همه بیمارستانهاانجام میدن؟

پمپ درد رو چند گرفتی خودت باید به دکتر بگی یا نه بعد از چه موقه خوبه و برای چی

خداروشکر ، مبارکتون باشه امروز بیمارستان پیش دکترمون وقت داشتم همش به یادت بودم
چه حس و انرژی خوبی دادی🧿💚

خداروشکر ک هر دو صحیح و سلامتیت ، امروز کلا تو فکرتون بودم عزیزم :)
قدمش خیر باشه

خداروشکر عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه🥺💙

عزیزم درخواستمو قبول کن

خداروشکر که راضی بودید؟دکترتون کی بود؟من ؛ سال پیش صارم زایمان کردم و راضی نبودم! رسیدگیشونم صفر! چاپیدن الکی هم که ۱۰۰
الان بارداری دومم هستم تا ۱۲ هفته اومدم صارم اونم ب اصرار شوهرم چون نزدیکمونه! غربالگری اولم ازمایشم اشتباه شد! صارمم گیر که احتمالا همینه و بچه مشکل داره! جواب غربالگریمم ۱۲ ساعته دادن! که همین ریسک اشتباهو برد بالا! گفتم سلفری بدم قبول نکردن گفتن حتما آمینوشور و هرچیم بشه باید قبلش بنویسی گردن خودت چون احتمال پارگی کیسه اب وجود داره که من دکترمو عوض کردم و سلفری دادم و دکترم قبلش کفت جواب زود دادن هنر نیست! یه سری تست ها باید اصلا داخل دستگاه ۳ روژ بمونه ج بده اینا میانگین بندی کردن زود جوابو بدن اینجوریه لازم نیس سلفری هم بدی گفتم نه بدم استرسم کم شه که همه چی نرمال بود و من کلا زده شدم از صارم🥲 خداروشکر برای شما خوب بوده! من دکترم نیک نفس بود

بیمارستان صارم کجاس؟؟ خودت انتخابش کردی یا دکترت اونجا بود؟

مبارکه عزیزم

چقدر خوب کاش ماهم پول اینطور چیزا داشتیم فعلا ک توی پول طبیعیش موندیم😂

خداروشکر عزیزم انشالله سزارین منم خوب باشه. فقط اینکه میگن بعد سزارین تا چند روز باید آمپول بزنیم تا خون لخته نشه درسته؟

و اینم بگم خدا شاهده از صبح چشم انتظارتم که خبر سلامتی خودت و پاشا عزیزم رو بدی😍😅ذوقم جوری بود انگار خودم میخوام برم برای زایمان

ستایش قشنگم اول از همه که به سلاااامتی عزیز من 💖 و چندتا سوال و راهنمایی هر زمان که تایمش رو داشتی ممنون میشم 🙏 اتاق vip گرفتین ؟ از قبل رزرو کردین؟ اتاق خالی داشتن؟ دکور و دیزاین هم با بیمارستان بود؟ از عکاس و فیلمبردار راضی بودین؟

خداروشکر که راضی هستی پاشا کوچولو چند کیلو بود عزیزم اگه دوست داری بگو ممنون میشم

قدم نورسیده مبارک عزیزم به سلامتی

چشم و دلت روشن عزیزم 🤍🦢
از دیزایین اتاقت عکس داری؟؟
و هزینه ای عکاسی بدون فیلم برداری چقدر شد؟

مبااااااارک خدا رو شکر بیمارستان خوبه منم صارم میرم 🥹🩷

خداروشکر .قدم نو رسیده هم مبارک عزیزم.چه ازمایشی هم ادرار هم خون براچی

سوال های مرتبط

مامان پسری مامان پسری روزهای ابتدایی تولد
مامان آرن👶 مامان آرن👶 ۱ ماهگی
سلام دوستای قشنگم
من اومدم از تجربه عمل سزارینم و تجربه بیمارستان بگم بهتون امیدوارم به دردتون بخوره ❤
اول اینکه ۳۸هفته و صفر روز بچم به دنیا اومد با وزن ۲۹۰۰
الکی خودتونو خسته وزن گیری نکنید همش ژنتیک هست من بهترین تغذیه رو داشتم باز با این حال وزنش بیشتر نشد .
😅مامانای عزیز من اصلا شب قبل عمل نخوابیدم تو راه بیمارستان به همسرم میگفتم من تو اتاق عمل میخوابم انقد که بیخواب بودم خانوادمم به مسخره کردن من میگفتن حتما با استرس اتاق عمل میخوابی به همین خیال باش😑رفتیم پذیرش شدیم تو لابی منتظر موندیم و اومدن دنبالمون با همسرم تا جلو در بلوک زایمان بودیم بعدش من رفتم داخل و همسرم پشت در بود کل لباس در اوردن لباس اتاق عمل دادن و یه سری سوالات پرسیدن و سرویس رفتم و رفتم رو یه تخت دراز کشیدن فشارم و گرفتن و از بچه ان اس تی گرفتن و همه چی خوب بود قرار بود من اولین نفر اتاق عمل دکترم باشم و ده دقیقه دیقه برم اتاق عمل اما به دکترم بیمار اورژانسی افتاد و یه ساعت بعد بردنم اتاق عمل،قبل اتاق تو اون یه ساعت😅من خوابیدم تو بخش یه عالم مریض دیگه ام بود که وقتی پاشدم فقط یه نفر بود و پرستار گفت تو توابتو اوردی و چه ریلکس خوابیدی😑😑بعد از خوابی که کردم یواش یواش باید اماده رفتن میشدم و قبل عمل یه قسمت خیلی بدی بود به اسم سوند ،فک نمیکردم انقد درد داشته باشه یه درد خیلی بد و با سوزش شدید کاش میشد این سوندو تو بی حسی زد 😓😓
بعد سوند سوار ویلچر کردن و بردن تو بخش اتاق عملا روی تخت و منتظر اماده شدن اتاق عملم بودم که برم برا عمل و دکترمو دیدم و و یه سری پرستار سوال میپرسیدن
مامان معجزه مامان معجزه روزهای ابتدایی تولد
تجربم از عمل سزارین

فوق العاده عمل راحتی بود
انقد نظرات منفی بود ک واقعا ترس افتاده بود ب جونم
اول رفتم با نامه بستری پذیرش شدم تو بیمارستان
منو منتقل کردن به بخشی که قبل رفتن ب اتاق سوالات پزشکی پرسیده میشه پرونده کامل میشه لباس عمل پوشیده میشه و بعد منتقل میکنن به اتاق عمل
دراز کشیدم رو تخت و بردنم ب اتاق عمل
اصلا جای ترسناک و عجیبی نبود
گذاشتنم رو تخت اونجا همه باهام سلام کردن و خوسرو بودن احساس ارامش دادن
بعدش گفتن بشین و نفس عمیق بکش و اسپاینال انجام دادن
فوری پاهام گرم شد و دیگه حسشون نکردم
یکم تهوع گرفتم حین عمل ک گفتن بخاطر اسپاینال افت فشار داریم و سریع برام دارو تزریق کردن تو سرم و خوب شدم
از دکتر بیهوشی پرسیدم عمل شروع شده ؟؟ گفت اررره دختر دیگه داره بچت بدنیا میاد😍😍 و بعد ۲ دقیقه صدا گریشو و خودشو دیدم و میتونم بگم بهترین اتفاق دنیاااااا بود

بعدش مارو بردن ریکاوری حدود ۱ ساعت اونجا بودیم
و بعد هم رفتیم بخش
وقتی تو ریکاوری بودم کم کم داشتم درد رو حس میکردم ولی در حد پریودی بود شکمم رو ماساژ دادن و رفتیم بخش
یکم دردا بیشتر شد ک برام هی شیاف میزاشتن و کاملا قابل تحمل بوود

فرداش هم مرخص شدم و اومدم خونه ازون روز خودم خیلی کارای دخترمو میکنم با اینکه مامانمم هست ولی خودمم سرپا هستم
و میتونم بگم کاملا راضیم از سزارین👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻
مامان فندقم🤰🏻💙 مامان فندقم🤰🏻💙 روزهای ابتدایی تولد
شروع تجربه سزارین با دکتر سروگل شهریور بیمارستان پیوند:
من یک هفته قبل از سزارین رفتم آخرین چکاب و پرداخت دستمزد دکتر برا عمل تاریخو بهم داد برا ۱۴۰۴/۶/۳ یک هفته گذشت و گفتن که ساعت شش صبح بیمارستان باش ما هم دوشنبه ساعت شش صبح با یه استرس وحشدناک رفتیم بیمارستان فرستادن بخش زنان برا کارهای پرونده اینا رفتیم اونجا تا تماهنگی ها انجام شده و سنو ها و پرونده رو تشکیل دادن و گفتم برید داروخونه پک زایمانو بگیرین بعد لباسش رو پوشیدم و فرستادن تو یه اتاق ک اونجا نوار قلب گرفتن و سرم وصل کردن و میخواستن سوند ادرار رو وصل کنن ک اونجا اجازه ندادم چون از قبل به دکتر گفتم بعد بیحسی بزنین برام بعد یه حدود نیم شاعت اینا با ویلچر بردن بخش اتاق عمل وای که نگم از استرس وحشدناکی که داشتم اونجا تو اتاق انتظار گفتن باید بمونی نوبتی برید عمل دو نفر بودیم عمل اول تموم شد و منو صدا زدن بردن اتاق عمل نگم از ویوی قشنگ اتاق عمل و فضای بیرونش حس خوبی داشت بعد نشستم رو تخت میخواستن سوزن بیحسی رو بزنن یه مرد بود تو اتاق عمل و بقیه همه خانم بودن داشتن با بتادین کمرم رو ضد عفونی میکردن یه لحظه حس کردم که کمرم گرم شد گفتم کمرم داغ شد که گفتن مال بیحسیه گفتم مگه زدین سوزنه رو گفتن اره مگه نفهمیدی و گفتن سریع دراز بکش یه دو دقیقه موندن و سوند ادرار رو گذاشتن برام که دیگه بیحس شدم و حالیم نبود