مادر که میشی تمامت میشه بچه مخصوصا دو سال اول
هیچوقت فکر نمیکردم روری بشه که صبح تا شب وقت نکنم حتی موهامو شونه کنم
همیشه برای خودم تنبلی میکردم که ناهار درست کنم ولی الان واسه بچم با عشق درست میکنم حتی اگه نخوره
با تمام خستگیم وقتی به صورتش که داره بهم لبخند میزنه نگاه میکنم نمیتونم اخم کنم نمیتونم خستگیمو بروز بدم تمام وجودم میشه عشق بهش
خدایا شکرت بابت نعمتی که به خونمون دادی
خودت توان بزرگ کردنش رو بده بهم

ای جانممم چه قشنگ بیانش کردی مادر بودنو

دقیقا من همیشه خودم مرتب خونه زندگیم مرتب
ولی الان ۲۴حواسم به پسرم حتی اگه توی طول روز هم نخوابم ولی بر پسرم انرژی دارم

وای آرهههه من چقدر به خودم میرسیدم الان وقت شونه کردن موهامم ندارم بعضی وقتا سرویس میخوام برم یادممم میره ولی خداروشکررر

انشالله