۱۰ پاسخ

منم مثل شما از زایمانم خیلی راضی بودم همیشع میشینم مرورش میکنم

از چند هفتگی شروع به ورزش کردید و از چند هفتگی ماما همراه داشتین؟

منم میخوام زایمان طبیعی داشته باشم.امیدوارم منم همین حس قشنگ و تجربه کنم.خداروشکر که حس خوبی و تجربه کردی

عزیزم همه چی که به ورزش و آمادگی روحی نیست من خیلی ها رو دیدم با روحیه و ورزش اما خیلی اذیت شدند شما حتما خوش زا بودی چند ساعت کلا درد کشیدی؟

منم از اول بارداری همش به خودم میگم ک میتونی طبیعی زایمان کنی . هرکس میگه سخته ته دلم میگم برای من سخت نیست . امیدوارم همین قدر خوب پیش بره برام

دقیقا همینطوره
من هم با آمادگی کامل زایمان طبیعی رو انتخاب کردم مامای همراه گرفتم و دائما ورزش کردم و پذیرفتم ک روند زایمان طبیعی همینه و بدن من خیلی آگاه و هوشمنده
خداروشکر پسرم با وزن ۳۹۰۰ به دنیا اومد

خداروشکر عالی پیش رفت و اگر باز بخوام زایمان کنم قطعا زایمان طبیعی انتخابمه

چه حس خوبی دادی🩷
منم طبیعی رو انتخاب کردم. امیدوارم مث تو قوی باشم.
چند هفته ورزشات رو شروع کردی؟؟

همراهی یه مامای ماهر و دلسوز خیلی مهمه منم از ماما همراهم راضیم خداخیرش بده

دقیقا ، موافقم
با امادگی و انرژی مثبت و خوشحال بری بلوک زایمان ، خیلی راحت تر میگذره

چقدر قوی
تبریک میگم گلم
چه حس قشنگی داش این متن

سوال های مرتبط

مامان همتا مامان همتا ۱ ماهگی
(پارت آخر تجربه زایمان طبیعی)
در آخر بگم که تنفس درست واقعا به کار میاد خانمهایی که می‌خوایم طبیعی زایمان کنین
دوم اگه به حرف ماما گوش کنین خیلی زود کوچولوتون و بغل میکنین اما هرچقدر بخواین کار خودتون و بکنین و گوش نکنین به حرفشون طول می‌کشه
سوم اینکه اگه شرایطتون مثل من نبود بنظرم دردا رو خونه بکشین خیلی بهتره چون فضای بیمارستان کلا به آدم استرس وارد می‌کنه
چهارم اینکه درداتون که بیشتر شد اگه ماما همراه نداشتین از تخت بیاین پایین و خودتون ورزش کنین چون رو تخت خیلی دیر تر میگذره روندش کند تر پیش می‌ره
پنجم اینکه قبول کنین که در زایمان طبیعی قراره خیلی در بکشین اگه با این موضوع کنار بیاین خیلی راحت تر میشه واستون من خودم من خودم تصورم خیلی فرا تر از این دردا بود خدایی
در حین اون انقباض ها هم بلند با خودتون صحبت کنین که من میتونم طبیعی زایمان برای خودتون انرژی مثبت بفرستین به بعدش فک کنین که کوچولوتون و میزارن رو شکمتون صحیح و سالم از افکار منفی واقعا جلو گیری چون فقط خودتونین که اذیت میشین
من واقعا راضی بودم از اینکه طبیعی و انتخاب کردم هرچقدرم برگردم عقب انتخابم همینه شاید باورتون نشه وقتی که دخترم مامانم آورد تا شیرش بدم با خودم گفتم دومی رو هم حتما میارم (می‌دونم خیلی پوست کلفتم 😂😂😂)
این از تجربه من امیدوارم بدردتوت بخوره
مامان نورا و نخودچی مامان نورا و نخودچی ۳ ماهگی
#تجربه_زایمان_طبیعی
*قسمت دوم*
پنجشنبه صبح که رفتم زایشگاه فکر میکردم هنوز همون دو سانتم ،بعد معاینه ماما پرسیدم ازش ،گفت چهار سانتی من باورم نمیشد ،چون موقع زایمان اولم من از همون یکی دو سانت درد داشتم و خیلی تعجب کردم که با وجود چهار سانت باز شدن دهانه رحم هنوز درد ندارم ، من که کلی استرس داشتم به خاطر سلامتی جنین و فکر و خیال بابت مدفوع نکردن (دفع مکونیوم) ، این رو یه پالس مثبت گرفتم و گفتم ان شاالله که خیره ، اجازه بدید یه گریزی بزنم به زایمان اولم وقتی وارد زایشگاه میشید و دفعه اول تون هست که میخواهید زایمان طبیعی کنید این چیزایی که میگم رو با دقت بخونید حتی با خودتون بارها تکرار کنید تا آمادگی لازم برای روز زایمان خودتون رو داشته باشید، خوشگلا تا میتونید توی بارداری تون از شنیدن حرف های منفی از قبیل خاطرات تلخ زایمان دوری کنید، روز زایمان هم وقتی وارد زایشگاه میشید فرقی نداره دولتی یا خصوصی ممکنه با آدم خوش اخلاق یا بداخلاق مواجه بشید پس نباید این چیزا ذهن تون رو بهم بریزه شما با همه خوب برخورد کنید ، ممکنه اون ماما بداخلاق از کس دیگه ای ناراحت باشه و با شما بد رفتار کنه ولی وقتی شما بسیار محترمانه و خوب برخورد میکنید ، در رفتار های بعدی اون آدم با خودتون می‌بینید که چه قدر اثر گذار هست و اون آدم در ادامه رفتار بهتری با شما خواهد داشت و این به نفع خودتون هست ، روز زایمان نباید هیچی چیزی باعث بهم ریختن روان تون بشه! ❌

.
.
.
.
.
ادامه دارد....
مامان آقا مهدیار💚 مامان آقا مهدیار💚 ۵ ماهگی
پارت آخر:و من بالاخره زایمان کردم،جوری که حتی فکرشم نمیکردم
کاملا فیزیولوژیک در کمترین زمان حتی وقت نشد برام مسکن بزنن،واقعا زایمانم برای خودم ایده ال بود،۱۲ شب بستری شدم و سه صبح بچم بغلم بود
واقعا همه رو از لطف خدا میبینم،خداروشکر میکنم تجربه ای خوبی برام بود،واقعا لذت بردم هرچند سخت
بچه ها من کلی خوراکی و موزیک و وسیله مخصوص آماده کرده بودم ولی هیچ کدومش استفاده نشد فقط دوتا خرما و دو تا لیوان آبمیوه در طول زایمان خوردم،کلی ورزش یادگرفتم که نشد انجام بدم
به نظر خودم اینکه موقع دردا ،کلا در ژول زایمان استرس نگرفتم،خیلی کمک کننده بود.
اگر بخوام پیشنهادی بدم نوع زایمانتون با اگاهی انتخاب کنید اما همه چی روبسپارید به خدا تا بهترین انتخاب براتون انجام بده
آماده همه چی تو زایمان طبیعی باشید حتی یهو سزارین شدن (با اینکه خیلی سخته واقعا) واکر همسرتون روحیه داره حتما کنارتون باشه .من با حضورم همسرم ارامش داشتم و این بهترین چیزی بود که تجربه کردم.
بعد زایمان هم یکروز دنبالچه درد شدید داشتم،علاوه بر سوزش محل بخیه و خستگی شدید که هنوز باهامه ولییی میارزه به یه نگاه پسرم
بچه ها من انقدر درد یادم نیست که کم مونده خر بشم همین الان حامله بشم دوباره 🥰🤣اینووو جدی میگم واقعا هیییچیییی یادم نیست از دردا اصلا نمیدونم چقدر بود😬
راستی من بیمارستان قائم زایمان کردم به کمک دکتر مهربون خانم مریم غلامپور ♥️
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۲ ماهگی