مامانا من بعضی وقتا مثل الان حالم از خودم بهم میخوره و متنفر میصم از خودم😔 اینکه پسرم هیچوقت درست نمیخوابه اذیتم میکنه .اینکه همش شیر میخوره و اویزون سینه مه اذیتم میکنه .ارزو به دل موندم یه بار بشینم باهاش بازی کنم .کافیه بشینم پیشش فوری میاد لباسمو میزنه بابا که شیر بخوره .رفلاکس داره و روزی ۷وعده دارو داره .به خونه زندگیم نگاه میکنم هیچوقت تمیز نیست .هی جمع میکنم هی بهم ریخته ست .قیافه م شبیه معتادا شدم .واقعا کم اوردم حس میکنم اصلا مامان خوبی نیستم که بچم بلد نیست خوب بخوابه .همش میخواد با شیر بخوابه و رو پا میندازم جیغ میزنه حس میکنم من دارم اذیتش میکنم .واقعا حس بدی به خودم دارم😔

پسر منم جدیدا اینطوری شده اگ ب اون باشه ۲۴ ساعته اویزون من باشع. مخصوصا وقتایی ک گرسنس ک دیگ اصلاااا ول نمیکنه منو.
راجب شلوغی خونه هم همه وضعمون همینه من یروز جمع میکنم دو سه روز شلوغه خونه حالا خونه من پر رفت و آمده
خودتو سرزنش نکن سعی کن غذا بدی بهش ک انقد آویزونت نباشه دفعات غذاشو زیاد کن

عزیزم همه این شرایط را داریم.
بنظرم هرچی روی این موضوع زوم کنید سختر میگذره
باید سرش را گرم کنی و ارتباط جسمی را باهاش بیشتر کنی

تو تنها نیسی عزیزم

فصل پاییز فصل افسردگی هست مواظب باش درگیر نشی زیاد تو خونه نشین با بچه ات عصرها که نمی‌خوای غذا بپزید برو بیرون هم شیر خوردن بچه ات کم میشه هم اینکه روزها کمتر می‌خوابه شب راحت می‌خوابه سعی کن ۳ساعت در روز بخوابونیش

سلام عزیزم به قول مادرا همه همین طور هستن من روز های اول تولد پسرم از سه تا نه ماهگی همین حسو تو را داشتم اما الان که میبینم بچم بزرگ میشه دیگه سختی های قبل و الان رو پذیرفتم و باهاش کنار اومدم وقتی بچم یه حرکتی از خودش نشون میده همین برام لذت بخش هست وسعی میکنم سختی ها رو تحمل کنم

بنظر من شیرت رو قطع کن
بهش شیرخشک بده

منم دقیقا این وضع هستم بیشتر از همه خونه نامرتب خودم داغون و شلخته واز یه طرفم نمیتونم غذا هم درست کنم بیشتر از بیرون میخریم توی گهواره عکس صبحونه ناهار و شام بچه میزارن واقعا دلم میگیره که اصلا دهن باز نمیکنه و اصلا وقت نمیکنم به غذا برسم فکر کنم رفلاکس اذیتشون میکنه ما اکثرا شب میبریم توی ماشین میخوابونیم هیچی فعلا زندگی تعطیل شده

عزیزم یکسالگی که گذشت خیلی سختیای بیشتری داشت ولی میبینی چقدر زود گذشت؟ پس بدون این روز ها همینه و میگذره و بچه ها بزرگ میشن باید از لحظه به لحظش لذت ببریم

ریخت و پاش هم عادیه منم همینطور بچم بازیگوشن دیگه درست میشه نگران نباش

اکثریت همینطورن
اما باید نوع نگاهت رو به این موضوع تغییر بدی
به اینده فک کنی که ان شاالله بچت بزرگ میشه وعصای دستت میشه
اگه بخوای توی حال زندگی کنی خیلی اذیت میشی
به خودت انگیزه بده
این روزها هم میگذره
ان شاالله اون روزی میرسه که جشن کلاس اولی براش میگیری

من گهگهای ک حوصلم کم میشه ویتامین د میخورم خوب میشم چون واقعا شیردهی دوره سختیه

هر مادری یه جوری اذیته ولی چشم بهم بزنی میگذره
د‌وباره ب خودمون میرسیم ایشالله

هورمانت بهم ریخته برو دکتر زنان

عزیزم افسردگی بعضی از زایمان گرفتی