دارم از استرس میمیرم از دیشب نخوابیدم نتوانستم درست غذا بخورم دارم میرم برای بستری عمل قرار بود بچه هارو مامانم نگه داره حالش بد شد سپرده ام به زندادشم ولی بچه هامون با هم نمی‌سازند برادر زاده ام کلاس دوم ولی خیلی عصبی خیلی رو مخ بچه هاست .به خواهرم زنگ زدم بیاد ببر رفته مراسم شوهر عمه ام اون یکی هم سرکار بهونه کرد نیومد چون خودش کلاس دفاع شخصی می‌ره نیومد بهونه کرد
کاش خونه خودم بودم مثل الان تنها میرفتم نهایت مادرم دور روز میمود بیمارستان بچه ها شوهرم مرخص می‌گرفت چه غلطی کردم ۴ تا خواهر دارم ولی هرکس بهونه کرد نیومد هرکس یه چیزی گفته کاش خونه خودم بودم حداقل منتی نبود...
استرس عمل یه ور استرس بچه هارو و همراه بیمارستان یه طرف اگه عمل نبود از هیچکس کمک نمیگرفتم
انگار بچه ها هم حس کردن این آریا از صبح تند تند بغلم میاد چسبیده بود بهم بردیا هم با کلی گریه در رفتم براشون خوراکی اسباب بازی گرفتم ولی بازم گریه کرد دلم داره آتیش میگیره

۷ پاسخ

عزیزم ان شاالله بسلامتی برگردی خونه پیش بچه هات

خب الان عمل نکن .بذار مامانت حالش روبه راه بشه.مادرتو بردار و برو تهران پیش همسرت .بچه ها پیش همسرت باشن و مامانت همراه تو توی بیمارستان.

سلام استرس عمل نداشته باش عمل راحتی. من وقتی بچه ام 6 ماهش بود رفتم عمل کیسه صفرا

همیشه وقتی که به کسی نیاز مبرم داری کسی نیست به دادت برسه نگران نباش انشاالله به خیری میگذره صدقه رد کن قبل رفتن

چه عملی خواهر؟
کاش کموی از دستم برمیامد
شوهرت کجاست پس نمیتونه نگه داره؟

طرف شوهرت کسی نمیتونه نگه داره مادرش خواهرش؟

بسپر به شوهرت خب یا مادرشوهرت

سوال های مرتبط

مامان علیسام و آرسام مامان علیسام و آرسام ۲ سالگی