الهیی
کاملا درکت میکنمممممم سبد غذایی محدود ولی بازم شکر ان شاالله امید بر اینع ک ۳سالگی کامل خوب بشع خدایا پناه میبرم ب علم و قدرت خودت
من تا ۴سالگی دختر اولم با همین شیوه ای ک میگی رفتم جلو ، دیگ رسما روانی بودم و یه ادم افسرده که فقط تنها باشه. اگمیدیدم یکی داره به باش ۱لقمه نون و پنیر میده وسط خیابون میزدم زیر گریه...
ولی تمام مسیرم اشتباه بود...
الان ک دخترم بهتره و هنوز تو لبنیات مشکل داره ولی خیلی بهتره( ۱یکم پنیر از دهنش میرفت پایین جهشی میپاشید بیرون و دفع خوووون) همه به چشم یه مریضی بد بهش نگاه میکنن. تقصیر خودمم بود و حالت های روانی من و گریه زاری هام وسط مردم
الان سر دومی که آلرژی اش شدید تر از دختر اولیم هست ، از ب بسم الله رعایت کردم. اروم اروم سازگار کردم . همه میگن خدا رو شکر این بچه ات سالمه. درصورتی که این بچه ام تا ۱۱ماهگی فقط غذای کمکیش هویج بوده و کدو حلوایی با همه چی دفع خون داشت حتی برنج...
آلرژی تموم میشه. خود بچه هم سازگار میشه و اصلا یادش نمیاد که ماها براشون چقدر سوختیم.
تنها کار و مهم ترین کار اینه ک مواد غذایی کارخونه ای رو نچشن که بعدا بخوان. مثلا دختر دومی من تابحال ۱نقطه بستنی نخورده . دست کشی ام ببینه انگار ن انگار... و همین کمک کرد التهاب ها و زخم های دختر بزرگمو نگیره
فقط ما که بچمون عین همه هم رو درک میکنیم،من یکسالو نیم از خونه بیرون نرفتم چون اگه جایی میرفتم میخواستن به بچم یه دونه شکلات بدن من میگفتم حساسیت داره میگفتن بده بخوره چیزی نمیشه افسردگی گرفتم ،در یخچالو جلو بچم باز نمیکردیم که چیزی نبینه بخواد خیییلی سخت گذشت الان خداروشکر بهتره ولی نتونستم از نوزادیش لذت ببرم الانم با ترس و لرز خیلی غذاهارو بهش میدم میگم اگه دوباره رودش عفونت کنه کلا استرس
منم همینطور عزیزم منم همینطور .....
حرفای دل منو زدی
منم همش به این موضوع فکر میکنم که جای زخم های روحم خوب نمیشه هیچوقت 💔😭
مادری به خودی خود سخته چه برسه با شرایط شما…..من میدونم شما از پسش برمیای به عشق کوچولوت فقط زمان بده…..زمان خیلی چیزارو از ذهن پاک میکنه مخصوصا سختیارو
منم همین حس رو دارم
زخم هایی که به روحمون خورده این مدت شاید ظاهرا خوب بشه ولی جاش تا ابد باقی می مونه
من بارها امیدوار شدم که رایان بهتر شده و هربار که دوباره ناامید شدم مثل این بود که اون زخم قبلی که تازه داشت خوب می شد دوباره یه زخم عمیق تر برمی داره
با درد و عمق بیشتر
دیدن بچه هایی که نشستن تو رستوران دارن کنار پدر و مادرشون ناهار یا شام می خورن برای من یه حسرت بزرگه
چیزی که برای بقیه ساده و بدیهی هست برای ما یه آرزوی دوره که نمی دونیم کی بهش می رسیم.
من توی این راه اعصاب و سلامتی خودمم از بین رفت ولی کاش حداقل پایانش خوش و نزدیک باشه
حرفاتون قشنگ میتونم از عمق وجودم درک کنم
کاش دختر منم چن تا ماده غذایی بهش بسازه این روزا بگذرونیم زودتر
الهی ک کوچولو شما هم زودی خوب بشع
حق داری عزیزم واقعا سخته
😭😔
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.