منم بچه دوست دارم ولی با این شرایط نه از وقتی بچه دار شدیم همسرم زیاد کار میکنه شباهم میاد زود خوبش میگیره نه من واسش وخت میذارم نه اون برای من خیلی دور شدیم حالا اگه دومی بیاد ببین چی میشه ولی ما قبل باردارشدنم تصمیم گرفته بودیم یکی بیاریم دومی هم از پرورشگاه بیاریم ولی متاسفانه بااین شرایط هنوز نشده چون من اعتقادم اینه به جایی این که یکی رو بیاریم بدبخت کنیم اونیکه این دنیاست به ما نیاز داره اونو خوشبخت کنیم
عزیزم هرکی صلاح خودشو بهتر میدونه،کاری که خودت دوست داری رو بکن به بقیه هیچ ربطی نداره
من پسرم آرومه ،با شوهرم مشورت کردیم تصمیم گرفتیم بچم سه سالش شده یکی دیگه بیاریم اگه خدا بخاد ،منم هیچی کمکی ندارم اما خودم بلدم چجوری آروم کنم بچه رو همه چیزو مدیریت میکنم ،،نیاز به کسی هم ندارم حتی شوهرم ،،،
خوب کاری میکنی بخدا بچهای من شیری هستن دیگ روانیم کردن انقد ک یکیو ساکت کردم اون یکی گریه میکنه دیگه موندم چیکارکنم روزا خیلی سخت برام میگذره خیلیییی
مقطومه نه مختومه😂😂😂
طبیعی یاسزارین
دقیقا انگار حرف دل منو زدی منم ترجیح میدم به جای اینکه یه هم بازی و اینکه میگن در آینده تنهاس و این چرت و پرتا سعی کنم چه از نظر مالی چه روحی برای بچم بهترینشو فراهم کنم
من ۲۰سالمه
بچه دوم ۲۰ روزشه
از این موردایی که شما گفتی فقط پولش هست و پدر خانواده نیس
و تمام فشار زندگی رو منه
با وجود اینکه شوهرم بهم گفت من که با تو میخوابم و بیدار میشم تو چرا آنقدر خسته ای😑
لطف کن برا منم ی پرونده تشکلیل بده و با تمام حرفای قشنگت ک زدی ک همش با پوست استخون درک کردم ضمیمه کن برام منم بسته بشه و از خدا میخام هیچ وقت هیچ وقت ناخواسته باردار نشم
منم به همین نتیجه رسیده بودم که نمیدونم چی شد یادم رفت باز دوباره....
۲سالگی چجوری میگن بزرگ شده؟ تازه لجبازی شروع شده
بچه های من کوچیکترین استقلالی ندارن هنوز
من که داغونم بردیم دیگه نه عصاب مونده نه بدن مونده نه کمر نه پا همش راه بری یا بزرگه هست یا کوچیکه یا دوتاش باهم خیلی خسته شدم ناشکری نمیکنم تقصیر خودم بودم هواسم نبود قرص نخوردم چون تنبلی تخمدان داشتم گفتم بچه دار نمیشم ولی شد الان هم همه فشار ها رو من هست سرسام گرفتم به هیچ کاری نمیرسم پیش مادر شوهرم داخل یک خونه زندگی میکنیم کاش زندگی نمیکردم اونم از اون ور صبح میره بیرون عصر میاد وقتی میاد باید خونه تمیز باشه غذا آماده باشه اگه نباشه فوش میده داد میزنه از زندگی خسته شدم
دقیقااااا تو این شرایط و تو این کشور به بچه دوم فکر کردن اشتباه محضه
من درسته سرکار نمیرم ولی کل کارای خونه با منه و شوهرم یک درصد تو بچه داری کمک حالم نیس بعد میگه چرا بچه تورو بیشتر دوسدارع 😐😐تازه میگه چرا سرکار نمیری
به شدت موافقم منم شهر غریبم بوده مریض شدم هیچکس نبوده ی لیوان آب بده دستم یا ببرم دکتر واقعا سخته
بهترین تصمیموگرفتی منم همین تصمیمودارم واقعاااااااا خستم نمیتونم دوسدارم دااااااد بزنم ازخستگی جسمی و روحی و فشاری که رومه درونم یه طوفان شده ولی رونمیکنم
ایشاالله که باردا نباشم 😭😭منم بچه نمیخام کمکی که ندارم ،جسم و روحم داغونه،از نظر مالیم بتونیم همین یه دونه رو ساپورت کنیم هنر کردیم منکه خودم و یادم رفته دیگه 💔💔
نظرت خوبه ولی من شوهرم و مادرشوهرم دیوونم میکنن
خدا شاهده مطمئنم شوهرم اصلا بچمو دوس نداره شبی دو دیقه هم براش وقت نمیذاره مگه چقدر خستس
وقتی همسرت خسته میاد خونه با دخترت بازی میکنه بتو توجه میکنه؟
شدیدا موافقم
ب منم میگن تو ک ارومی با بچه راه میای یکی دیگه بیار باهم بزرگ میشن
ولی نمیدونن از بیرون ارومم ولی درونم غوغاست😂
یعنی ۲ سالگی بزرگ شدنه😐
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.