دیروز یه خانومی بچشو تو پارک سوپرایز کرد
بعد دخترم همش گریه میکرد چرا پس من سوپرایز نشدم
امشب باباش سوپرایزش کرد ،😍

تصویر
۴ پاسخ

این چیه گلم

منم قول دادم به دخترم دستم پول بیادبراش ازاین ماهی ها بخرم

مبارک باشه چند خریدین

الهی
مبارکش باشه

مقالات مرتبط

از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس ۴ سالگی
بچها من دخترم خیلی تو خواب خرو پف میکرد و نفس هاش صدا دار بود بعد بردم دکتر عمل لوزه کرد خوب شد الان بعد گذشت ۷ ماه دوباره خرو پف میکنه چرا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندق 🧒 مامان فندق 🧒 ۴ سالگی
سلام مامانا خوبین پسرم نزدیک ۴سالشه خیلی اعصابم خورده پسرم یاد گرفته بهمون میگ پدرسگ و تف میکنه بدتر لج میکنه امشب همش بمن میگفت عصبانی شدم دستاشو محکم گرفتم گفتم دیگ تکرار نکنی باز تف کرد تو صورتم دیگه بیخیال شدم رفتم آشپزخونه هی تکرار کرد فوش و شوهرم بلندشد درازش کرد یه چنگول محکم از باسنش گرفت اونم غش کرد از گریه بعدشم هی بوسش کرد پشیمون شد خیلی ناراحتم بنظر شما باید جلوشو میگرفتم همش دارم گریه میکنم ک چرا شوهرم اینکارو کرد
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
امروز پسرم و باباش رفته بودن سر خاک پدربزرگش من نرفتم
بعد با عمه ش همون سمنان قدم زدن و یه خانومی خیرات میکرد بهش تعارف کرده
اینم گفته من اجازه ندارم از غریبه ها چیزی بگیرم
چند روز پیش هم تو پارک خودش گفت تاب میخوام خودم هول بدم یعنی سوار نبود که من هولش بدم. منم رفتم رو صندلی نشستم و نگاش میکرد یه خانومی بچه شو آورد سوار تاب کناری کرد و به این گفت میخوای بشینی هولت بدم؟
باز پسرم گفته کسی نباید منو تاب بده فقط مامان و بابا و عمو و عمه
همه رو خودم یادش دادما بیشتر با کتاب هم توضیح اما الان میگم نکنه زیاده روی کردم؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نوهان🩵 نیل🩷 مامان نوهان🩵 نیل🩷 ۴ سالگی
سلام مامانا
دیشب بچه هام ساعت۳ خوابیدن منم دیگه نخوابیدم تا بعد سحر
ساعت ۶ونیم پسرم شروع کرد به گریه بزور خوابوندمش
الانم دخترم گریه کرد
(دخترم قبلا اصلا گریه نمی‌کرد یه هفته اس از شیر گرفتمش حالا صبح اینموقع گریه میکنه)
دارم از بی‌خوابی میمیرم باید برم سرکار
خدایا چکار کنم
تو رو خدا یه راهکاری بدین بچه‌های شمام اینجورین؟؟ نیلا نکنه دیگه همش هرروز گریه کنه صبح ها
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آرسام مامان آرسام ۴ سالگی
سلام مامانا‌. دیشب مهمون داشتیم رفتیم پارک. پسرم اینقدر تو پارک گریه کرد بهونه گرفت آبرمو برد . از دست این بچه دیوانه شدم نمیتونم جایی برم بخدا
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۳ سالگی
پسرم دیروز صبح با دل درد بیدار شد هی گریه میکرد میگفت دلم درد میکنه ظهرش تب کرد شبش استفراغ کرد دوباره تب کرد نصف شب
امروزم باز هی میگه دل دردم ظهر بردمش دکتر گف ویروسه دارو داد ولی بازم یه ساعت یبار میگه دلم درد میکنه بعد دوباره خوب میشه 🫠
حالت تهوع هم داشت ظهر
چی بدم بهش بخوره 😪
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان معجزه زندگیم مامان معجزه زندگیم ۴ سالگی
سلام خانوما دیروز پسرمو بردم پارک اونجا بچه ها بازی میکردن بعد یهو تو سرسره ها صدای جیغ پسرم بلند شد دوییدم رفتم سمتش دیدم گردنشو خنج زدن خون اومده بود یه دختر کوچیک فکر کنم از پسرم هم کوچیکتر بود اینکارو کرده بود رفتم نشون دادشش دادم معذرت خواهی کرد بعد مامانش اومد معذرت خواهی کرد منم دیگه چیزی نگفتمولی از دیروز تو دلمه چرا بیشتر واکنش نشون ندادم آخه بچم خیلی درد داشت و خیلی تو ذوقش خورد کلن اون روز هر چی بازی کارده بود به جونش زهر شد شما بودید چیکار میکردید
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان مهرسام مامان مهرسام ۳ سالگی
سلام خانوما پسرم سه سال و نیمه،هر روز شکمش کار میکرد دو روزه گریه می‌کنه اصلا مدفوع نمیکنه همش میگ میسوزه دکتر شیاف داد زدم یه بار مدفوع کرد ولی الان دوباره نمیتونه چکار کنم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان زهرا مامان زهرا ۴ سالگی
دخترم امروز دست یه بچه از نونوایی نیومدم شیرینی دید اینقدر گریه کرد اصلا دختر شکمویی نیستش پل نمی‌کرد هر چی بهش گفتم موهاش رو میکشید اصلا یه خالی شدم یکم شام دادم خورد الان خوابه همش تو خواب گریه می‌کنه شیرینی میگه کاش بمیرم بخدا کاش 😭😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دردونه مامان دردونه ۳ سالگی
امروز دخترم بردم پارک یه قسمت شن بازی بود به دختر همسن دخترم داشت بازی میکرد یدفه دخترم با پاش زد تو شن ها نزدیکش .مامان دختره مثل یک وحشی دوید سمت بچم گرفت بازوش . شوهرم اون طرف بود گفت مگه بی صاحبه چ‌خبره؟ میگه بچمو زده . اومد نشست پیش من نمیدونست مامانی هستم گفتم مطمنی بچتو‌زد میگه آره با پا زد . گفتم تو غلط می‌کنی بچتو‌بیاری پارک انقد می‌ترسی . فرض هم زده تو چرا میری میگیری دست بچم .‌زنیکه وحشی . خدایی آنقدر هار نباید بوش ببره پارک. خیلی خودداری کردم از وسط نصفش نکردم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان خوش قدم مامان خوش قدم ۳ سالگی
خانما دل گرفته بدجور عین امشب که ماه گرفته نمیدونم کسایی تاپیک قبلیم خوندن که تو دنیا کسی ندارم اونم واقعی .....شوهرمم باهام دشمنه ...روز جمعه عصرش دخترم برد پارک دخترم هیچ وقت بدون من نمی‌رفت گریه میکرد وابسته ام بود شوهرم عصر جمعه گفت هانا مامان نمیاد هردومون بریم الان امشب رفتن من بزور اومدم باشون هانا جیغ وداد گریه مامان تو نیا فقط من وبابا ....دلم شکست ولی چون شهر غریبم وشب وروز خونه جاری هام خوب نیستن دوست ندارن بری خونشون .....امشب رفتم دخترم نذاشت پیشش جلو بشینم رفتم پشت نشستم وقلبم شکست از خدا مرگ خواستم گفتم خدا خودم بی مادر بزرگ شدم دخترم بی مادر بزرگ شه
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۳ سالگی
سلام مامانا خوبین
چند روزیه دخترم همش دستش رو میزاره رو سرش گریه میکنه بعد اروم میشه بعد یه دفعه بازم دستشو میزاره رو سرش بازم گریه میکنه
قبلا هم هم ابتطوری شده بود هی دستشو میزاشت رو سرش ناله میکرد ولی من اهمیت نمیدادم تا چند روز پیش
یعنی میتونه از چی باشه؟ 🥲💔
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان اعلی مامان اعلی ۴ سالگی
سلام دوستان
بچه های شمام تو سن پسر من همش گریه میکنن و توهرکار و چیزی دخالت میکنن و میخوان هرکاری که شما یا باباش انجام میدین مشارکت کنه؟؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۳ سالگی
سلام مامانای گل بچه های شماهم هنوز گریه می کنن سرهرچیزی دخترم ۱ساعت انقدرگریه کرد وغر زد که خسته افتاد من ازخستگی مغزم نشستم گریه کردم میگم آخه مگه میشه ۴سال نفهمی زندگی یعنی چی ،۴سال همش آرزوی مرگ کنی ازدست بچت آخه پس کی آروم میشه کی گریه هاش بهترمیشه به خداتیک پیداکردم به صداش تانق میزنه معده دردمیگیرم ،عقلم میگه سنت میره بالا بچه دیگه بیار بعد دخترمو میبینم به دورازجونتون گوه خوردن میوفتم واقعا فکرنمی کردم اگه یه روزمادرشم زندگیم جهنم میشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نیکان مامان نیکان ۳ سالگی
پارسال تابستون ماشین شارژی نیکانو بردیم پارک یه پسربچه دیگه دید و شروع کرد به گریه کردن میخواست سوار بشه نیکانم سریع پیاده شد وماشینشو بهش داد ولی بازم موقع پیاده شدن گریه کرد ونیکان خیلی حالش بد شد این گوشه ذهنش موند
از اون موقع دیگه ماشینشو بیرون نمیبره حتی تو حیاط مجتمع میگه نه بچه ها شاید دلشون بخواد ناراحت بشن
از این همه دل رحم بودنش یه وقتایی میترسم دلم نمیخواد همش بفکر دیگران باشه بچه های این سنی اکثرا خودخواهن همه چیو واسه خودشون میخوان پسر من اصلا اینجوری نیست حتی خوراکی مورد علاقشو به همه میده
مشاهده ۷ پاسخ دیگر