سلام خانما من 4ماهه باردارم پسرمم 4سالشه یهو یه حس ترس اومده سراغم نفسم بالا نمیاد اینکه نتونم ب دوتا بچه برسم با کارا خونه یا همسرم چیکار کنم این حسم واقعی یا ن راحت شهر غریبمم

بنظرم بستگی ب همسرداره اخلاقش چجوره اگ خوبه میتونی سخت نگیری خونه بهم ریخته غذانتونی درست کنی پیش میاد نبایدناراحت باشی میخوابن خودتم استراحت میکنی اسون بگیری بچه۴سالت از تنهایی درمیادمیبینی براش ذوق میکنه کمکت میکنه باینکه پسرادرکل اروم نیستن سخت نگیرحساس نباش رو نی نی تاحسادت پیش نیادانشالله خداتوانشو بده

وای منم دارم میمبرم از ترس

بعد تقریبا یه سال هم که دیگه هم قلق هندل کردن کارها و بچه ها باهم دستت میاد هم تقریبا چالش های نوزادی تموم میشه و راحت تر میتونی به روال سابق برگردی که خونه بیشتر وقتا مرتب باشه و حموم رفتنت راحت تر بشه و غذات بیشتر وقتابه موقع حاضر باشه و اینا ، چون تا یه سالگی کوچولو چالش زیاده ، خدانکنه کولیک و رفلاکس داشته باشه چندماه اینا بیشتر وقت آدمو میگیره ، بعدش چالش دندون دراوردنش و راافتادنش و اضطراب جدایی و اینا ولی هیچکدوم سخت نیست اگه خودت سختش نکنی تو یک سال اول برای خودت و همسرت جا بنداز که همه چی باهم نمیشه همزمان خونه ی جمع و مرتب و غذای حاضر و بچه ی آروم و خانم ترگل نمیشه ، اما بهت قول میدم بعد حدود یه سال اینا تقریبا همه باهم میشه

عزیزم اصلا به این چیزا فکر نکن منم پسر بزرگم دوسال و ۹ ماهش بود که داداشش به دنیا اومد ، اصلا نمیفهمی چطوری به همه ی کارهات و بچه هات میرسی بعضی روزا هم بیخیال خونه و کارای روزمره شو از بچه هات و بچگی شون لذت ببر ، خسته میشی ، اما میگذره و اون قدری که فکرشو میکنیم سخت نیست

منم ب همین چیزا فکر میکنم ک هنوز جرات نکردم باردار شم.....تنهامم دیگ بدتر ررر

منم همينطور بودم اصلا نگران نباش خدا بهت توانايي ميده اينقدر زرنگ ميشي توكل بده به خدا از هيچيم نترس منم همين مراحل و طي كردم از هيچي نترسيا