۳ پاسخ

تمرین داره

چقد خوب که اطلاعاتتو در اختیارمون میزاری مرسی خدا خیرت بده الهی من خیلی نیاز دارم دو قلو دارم ولقعا سخته

اره عزیزم درسته .. اما من از خودم بیشتر ناراحتم همش حس میکنم برای بچه اولم مادر خوبی نبودم 😭

سوال های مرتبط

مامان پسر وروجک مامان پسر وروجک ۱ سالگی
#ادامه طرحواره ها قسمت چهارم
پیرو تاپیک قبلی داشتیم در مورد اولین نیاز کودک نیاز به عشق و دلبستگی ایمن که پر رنگترینه صحبت میکردیم اگر این نیاز تامین و ارضا نشه 5 طرحواره ایجاد می شه
💔 طرحواره ی محرومیت عاطفی
👣 طرحواره ی رها شدگی
🎈طرحواره نقص و شرم
🎈طرحواره ی بی اعتمادی
طرحواره انزوای اجتماعی
💔اولین طرحواره محرومیت عاطفی:والدینی که سرشون خیلی شلوغه با کودک بازی نمی کنن نمی بوسند در آغوش نمی گیرن کودک به این باور می رسه که دوست داشتنی نیستم پس صفاتی رو در خودش شکل میده که دوست داشتنی بشه:
🔴 خیلی با معرفت می شه
🔴 خیلی خاکی میشه
🔴 اصطلاحا خیلی مردم دار میشه
چیه الان فکر می کنی اینکه عالیه ویژگی های خوبیه؟؟؟ ولی باید خدمتت عرض کنم نه کسی که از همه چیزش میگذره که فقط مردم بگن اوووه چقدر خفن اوووه چقدر عالی تا بتونه دوست داشتنی داشتنی نیستم رو تعدیل کنه ببین چقدر زندگی سخت میشه برای آدمی که بخواد همه رو راضی نگه داره
تا سن 2/5 سال این طرحواره خیلی پررنگتره سعی کنین بیشترین زمان و درگیری عاطفی و بیشترین تماس پوستی رو در سال‌های طلایی کودت یعنی از بدو تولد تا 2/5 سال داشته باشید
مامان پسر وروجک مامان پسر وروجک ۱ سالگی
# ادامه طرحواره ها تکمیل تاپیک قبلی(قسمت ششم)
• زیاد ازش ایراد گرفتن یا مسخره‌اش کردن • با بقیه مقایسه‌اش کردن («ببین خواهرت چقدر بهتره!») • هیچ‌وقت احساس نکرده همون‌جوری که هست، پذیرفته شده • یا حتی بدتر، وقتی تحقیر، بی‌توجهی یا سوء‌رفتار دیده اون موقع کودک یاد می‌گیره که: «پس حتماً یه چیزی تو من مشکل داره.» **🧠 توی ذهنش چی می‌گذره؟** چنین آدمی معمولاً با خودش فکر می‌کنه: • من کافی نیستم • بقیه از من بهترن • باید خودمو قایم کنم که کسی نفهمه چه‌قدر خرابم • اگه کسی بفهمه واقعاً کی‌ام، منو ول می‌کنه **😬 رفتارهاش چطوریه؟** سه مدل معمول وجود داره: **• تسلیم:** همون‌طوری زندگی می‌کنه که طرحواره می‌گه؛ یعنی با کسایی می‌مونه که تحقیرش می‌کنن، چون عادت کرده فکر کنه لیاقت بهتر از اینو نداره. **• اجتناب:** از رابطه‌ی نزدیک یا موقعیت‌هایی که ممکنه قضاوت بشه فرار می‌کنه. **• جبران افراطی:** می‌خواد با موفق بودن، کامل بودن یا ظاهر قوی داشتن، ضعف‌هاش رو پنهون کنه. **❤️ نتیجه‌اش چیه؟** احساس حقارت، خجالت، نداشتن اعتماد‌به‌نفس و ترس از صمیمیت. چنین آدمی معمولاً نمی‌تونه باور کنه که دیگران واقعاً دوستش دارن — فکر می‌کنه اگه بیشتر بشناسنش، ازش فاصله می‌گیرن. همونطور که گفتم هیچ ارزشی برای خودشون قائل نمی شن هر نوع رابطه جنسی حتی از نوع چندش و حال به هم زن و شنیع ترین مدل رابطه رو ازش بخوان انجام میده یک کلام بگم بچه هایی که این طرحواره رو دارن از نظر تربیت جنسی آسیب می بینن یه پاشون تو این مساله میلنگه
مامان 🍒حلما🍒 مامان 🍒حلما🍒 ۲ سالگی
✅️چه چیزی باعث وابستگی زیاد کودک به مادر میشه؟

1️⃣نیاز به امنیت:
تا حدود 3 سالگی،کودک هنوز مفهوم «بازگشت» رو درک نمیکنه.وقتی مامان میره، ممکنه فکر کنه دیگه برنمیگرده؛ برای همین حضور فیزیکی مادر مهمه
2️⃣دلبستگی ناایمن:کودک مدام دنبال اطمینان گرفتن از حضور مامانشه که باعث چسبندگی زیاد میشه
3️⃣شکل‌گیری عادت رفتاری:
اگر با کوچک‌ترین اشاره کودک، سریع و مداوم واکنش نشون بدیم مخصوصا وقتی نیاز واقعی نداره، به‌مرور یاد میگیره همیشه مامان باید بیاد و کارو انجام بده. این عادت باعث کاهش تحمل و صبر هم میشه
4️⃣اضطراب جدایی:
بیشتر بین 9 ماهگی تا 3 سالگی دیده میشه، ولی اگر درست مدیریت نشه ممکنه تا سن مدرسه ادامه پیدا کنه
5️⃣نرسیدن به مرحله استقلال:
از حدود 5 سالگی به بعد، کودک باید کم‌کم طعم استقلال رو تجربه کنه. اگر محیط اجازه نده اشتباه کنه، انتخاب کنه یا مسئولیتی داشته باشه، در همون حالت وابسته قبلی باقی می‌مونه
6️⃣محروم شدن از تجربه مسئولیت‌های کوچک:
وقتی کودک اجازه نداره کارهایی که از پَسِش برمیاد رو خودش انجام بده، کم‌کم احساس بی‌کفایتی میکنه و به کنترل بیرونی وابسته می‌مونه این یعنی وابستگی
مامان لیمو مامان لیمو ۲ سالگی
چقدر مادر بودن سخته تا میای زایمان و عمل و افسردگی و حس مادر کافی نبودن رو هضم کنی یه چیز جدید پیش میاد که باعث میشه فکر کنی مرحله های قبل اونقدرا هم در قبال این یکی سخت نبوده ها چه الکی ناراحتی کردم
حالا نوبت از شیر گرفتن رسیده
تا حالا نشنیده بودم از شیر گرفتن هم افسردگی میاره شبیه افسرده ها شدم
بازم حس مادر خوب نبودن
چرا از اول اینهمه جون کندم که شیر مادر بدم ـچرا چرا ......
امروز اولین روز ترک شیر دخترم بود
خیلی روز سختی برای جفتمون بود. با گریه هاش جونم میخواد از هم بپاشه
از صبح که بیدار شذ نخوابیده بود متاسفانه با شیر مادر میخوابید
و اما بالاخره ۵دقیقه ای میشه تو بغلم خوابید
و فردا امیدوارم آسون تر از امروز باشه و من آروم تر
باورتون میشه از بغض دارم خفه میشم.میدونم کار بدی نمیکنم میدونم دیگ این شیر بدردش نمیخوره ولی دلم نمیفهمه😐
مامانایی که از شیر مادر بچه هاتونو گرفتید چجوری شیرمو خشک کنم
با دردش چه کنم ؟خالیش کنم؟با دست یا شیر دوش دستی؟یا شیر دوش برقی؟
ببخشید دیگ این وقت شب اینقدر متن ناراحت گذاشتم