مامانایی که زایمان کردید❤️❤️❤️❤️
از تجربه تغییری که تو زندگی و روابطتون پیش اومده و از حس و حالتون بگید 🥺🥺

واسه مامان تولی ها توصیه ام اینه که سعی کنید توجهتون نسبت به شوهرتون کم نشه که بعدش دیگه درست نمیشه'' درسته روز های اول خیلی سخت میگذره اما واقعا باید توجه‌ خودتون رو درکنار نوزاد و خستگی هاش به شوهرتون نشون بدین چون خیلی سریع ازتون دورمیشن و پرخاشگر و عصبی میشن زندگیتون به چالش میوفته''' برای عده ی کمی از آقایون صدق نمیکنه

منکه فعلا خونه بابامم اما همه چی عالیه همه توجه ها سمت ماست همه دورمون میچرخن چه ازخانواده شوهری چه خانواده خودم فرقی نمیکنه شوهرم روزی یکبار بهم سرمیزنه محبتش همونجوری کم ک نشده هیچ بیشترم شده خلاصه بخوام بگم همه چی خوبه فقط دلم برای بغل شوهرم تنگ شده شبا کمی سخت میتونم دراین بابت بخوابم

انقدر خستم🦦

من که کل انرژیم بخاطر نی نی جووونم گرفته شده
روزها بیشتر خوابه و شبها بیدار.
منم سردرد و بی طاقت و بی جووون شدم.
همسرم طفلک از من بی جووون تره.
کل روز رو سرکار هست شبها میاد که همه ش باز سرگرم نی نی هستیم و اونم گوشی به دست.
رابطه کم تر میشه قطعا.ولی خب یه مدت هست و بعدا انشاالله بچه که بزرگ تر میشه خوابش هم تنظیم تره.

دیگه ب خودمون هم توجه نمی‌کنیم فقط بچه من خیلی الویتامو گذاشتم کنار فقط بچم

جفتمون کل انرژیمون برای بچس ولی حتما آخرشبا وقتی بچه خوابید میشینیم کلی باهم حرف می‌زنیم که از هم دور نشیم در طول روزم تلفنی خیلی باهم حرف میزنیم,ولی زندگی خودمو بگم کلا باهمه کات کردم و زندگیم خلاصه شده تو بچه داری یه بیرون ساده هم نمیتونم برم

آره دورتر میشیم تمام فکرمون بچه هست

طبیعتا دورتر شدیم از هم و فقط انرژیمون رو بچه اس و همش اونو تر و خشک می کنیم