وای خیلی مضطربم حالم بده فردا صبح میخوام برم خونه خودم بالاخره ۱۷ ساعت راه هم اضطراب مسیر هم جدایی از خونوادم هم اینکه تنها برمیام آیا از پس بچه داری
واقعا حالم خرابه

توکل ب خدا عزیزم نگران نباش بچه توی ماشین میخوابه حالا فوقش بخواد بیدار بشه ی نیم ساعت و دوباره میخوابه ولی همش نزار رو ی طرف بخوابه هر نیم ساعت بچرخونش گناه داره بدنش سِر میشه

برمیای عزیزم منم راه دوربودم چندروز اول سخت گذشت تا دستت بیاد و بتونی هندل کنی کاراتو ولی الان رو روالم

هیچ کس اندازه یک مادر دلش برای بچه اش نمیسوزه ولی واقعیت اینه که دست تنها خیلی سخته بی خوابی و خستگی و دلتنگی ولی به این فکر کن که میگذره این روزها منم مادر ندارم خداروشکر خواهرام هستن ولی خوب هرکسی دغدغه زندگی خودش رو داره و هیچکس نمیتونه حامی خوبی مثل مادر باشه همه ما عزیزم مثل همیم بعضی ها بیشتر و بعضی ها کمتر

عزیزم منم دو شنبه هفته پیش از دلیجان رفتم تبریز با ماشین و بچه ۲ ماهه راه ۷ ساعته رو ۹ ساعته رفتیم تا نصف مسیر خوب میخوابید شیر میخورد میخوابید ولی دیگه بعدش کلافه شد ار خواب خسته شد بی تابی کرد ولی برگشتنی خیلی خوب بود بیشتر خواب بود بیدار هم میشد بازی میکرد

طبق تجربه من وقتی تنهایی استارت بچه داری و میزنی با وجود سختیاش اما لذتش صدبرابره.

سخته اما از پسش بر میای شک نکن واسه راهم نگران نباش همون کارایی که خونه میکنی تو ماشین انجام بده میخوابه سریع بچه‌ها عاشق ماشینن ایشالله به سلامتی برگردین اضطراب نگیر فقط شب اولش سخته بعدش قلق بچه میاد دستت من شب اولی که مامانم از پیشم رفت خونشون خیلی گریه کردم تا صبح نخوابیدم خیلی سخت بهم گذشت اما گذشت تا یکسال اوضاع همینه چه کنیم دیگه

سخت نیست نگران نباش منم دورم تنهایی از پسش بر اومدم

وای من نزدیک ۳ ماهشه ولی هرروز از خستگی گریه میکنم

توبغلت نگیر صندلی عقب براش جا درست کن

تو یه مادری شک نکن میتونی خدا این توانایی رو به مادرا میده نگران نباش ❤
منم از خانوادم دورم خداروشکر تونستم از پسش بربیام

من بچم ۴۵روزه بود تنها باقطار رفتم ارومیه رفتنه خوب بود دخترم خوابید ..برگشتنه تو قطار انقدررر بی تابی کرد ک داشتم کلافع میشدم بالاخره خوابوندمش

ای خواهر هر کسی یه جور وبه خاطر یه چیز مظطربه سخت نگیر به خودت

اخی حق داری ولی خونسرد باش بالاخره که باید بری و بچتو خودت بزرگ کنی پس خاطره بد نذار براخودت

کجا میخوای بری خواهر؟