سوال های مرتبط

مامان هیرادوآنیا♥ مامان هیرادوآنیا♥ ۳ ماهگی
((پارت دو))
روزیعدش رفتم پیش دکتر بهم نامه نداد گفت بروفردابیا شدم39و4روزهمش نگران بودم که یه موقع خفه نشه بچه دوباره رفتم پیشش نامه روگرفتم رفتم بیمارستان دوباره جوابم کردن فرداصبح بیابرای بستری شبش بیرون رفیتیم نی نی هیچ حرکتی نمیکرد دلشوره بدی گرفته بودم با نگرانی شب وصبح کردم رفتم بیمارستان که خداروشکربعدکلی دردسربستریم کردن فرستادنم اتاق زایمان وخواهرم که همراهم بودوفرستادن وسیله بخره دمپایی ولباس اینامنم روتخت درازکشیده بودم که پرستاراومدسرم فشاروآماده کردولی گفت فعلا وصل نمیکنم انقباض داری شایددردت شروع بشه معاینم کردیک سانت بوددهانه رحمم نوارقلب ووصل کردبه شکمم ورفت دوباره اومدنگاه کرددستگاه علامت میزد رفت دکتروخبرکرد دکتراومد چشمش افتادبه دستگاه بهم گفت یکم پچرخ چرخیدم امافایده نداشت دستگاه همچنان علام میزدونارنجی بودبه پرستاراگفت اتاق عمل وحاضرکنین منم ضربان قلبم رفت بالا نفس کم میاوردم هرچقدرپرسیدم چیشده بهم نمیگفتم به گریه افتادم زنگ به خواهرم زدم که برس منو میخان ببرن اتاق عمل همش گریه میکردم اومدن سند ووصل کردن خواهرم اومد گفت ازیکی ازپرستاراپرسیدم گفت ضربان قلب بچه اومده پایین😭😭
مامان فاطمه 🩷 مامان فاطمه 🩷 ۲ ماهگی