دیروز پسرم موقعی باباش رفت دوساعت شایدم بیشتر ازوم نمیشد حالا چرا چون عموش از خارج اومده بود و مریضم بود شوهرم بچه رواماده کرده تاروپله ها برده بعدیادش اومده مریضه برادرش هیچی بچه.رو داد بمن اینم هوایی شد شروع‌کرد گریه کردن شماهرکاربگید کردم اخری خودمو زدم بچم دید تاهمین صبحی عصابم خورد بود رفتم پیش دکترش نشستم یک ساعت بین مریض رفتم داخل بازی داد براش انجام بدم

الان یکی از بازی ها این بود که ارد بریزم تو ظرف فرش اشپزخونه روجمع کنم بذارم بریزه پسرم هی میریخت ذوق میکرد میومد بغلم میکرد گفتم شاید به کارشماهم بیاد براتون میذارم❤️

تصویر
۳ پاسخ

من دیروز دیدم این بچه همش داره اذیت میکنه صافی دادم دستش ماکارونی هم دادم گفتم بکن تو سوراخا نیم ساعتی راحت بودم🤭😂

ایده قشنگی بود مرسی مامان میکائیل

مرسی عزیزم به ما هم یاد بده

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
علت تشنج نوزادان تا یک ماهگی
از کجا بفهمیم نوزاد تشنج کرده؟ علائم تشنج در نوزادان+درمان
میزان بازی مورد نیاز کودکان
میزان بازی مورد نیاز کودکان در سنین مختلف
بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟

سوال های مرتبط

مامان نخودی مامان نخودی ۱ سالگی
کاش یکی بود ک ی روزایی میومد خونمون با پسرم بازی میکرد من استراحت میکردم ، اینجوری خیالمم راحت بود ک یکی داره باهاش بازی میکنه 🚶🏻‍♀️
مشاهده ۴ پاسخ
مامان فاطمه مامان فاطمه ۲ سالگی
سلام مامانا
ديشب ما باغ بوديم بابام گوسفند قربوني كرده بود دخترم چندتا گوشت و جگر خورد بعدم سيبزميني سرخ كرده موقع خواب هم شير خورد ساعت ٣ بيدار شد چنان گريه ميكرد من ترسيده بودم نه ميومد بغلم نه شيشه ميگرفت نه آب ميخورد غلت ميزد گريه ميكرد جيغ ميزد آخرش ديگه چراغارو روشن كرديم به اسباب بازي اينا هم قانع نميشد كارتون گذاشتيم براش عرق نعنا دادم پنج خوابيد من اون صحنه اصلا از يادم نميره كه اونجوري ميكرد همش جلو چشممه گريم ميگيره خيلي شب سختي بود گفتم با شماها درددل كنم شايد آروم بشم اميدوارم هيچوقت ديگه تكرار نشه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان آلوچه🍒 مامان آلوچه🍒 ۱ سالگی
مامانا
میگم به نظرتون اسباب بازی دخترونه واسه پسرم بگیرم خیلی ضایعست؟
برادرزادم دختره
یه بار که رفتیم خونشون عروسکاشو کنار هم چیده بود داشت خاله بازی میکرد واسه عروسکاش چایی میریخت😍پسرمم دید خوشش اومد همش با لوازم آشپزخونه و این چیزا بازی میکرد😁
مشاهده ۷ پاسخ
مامان پرهام مامان پرهام ۲ سالگی
موقعی که بچه بود خودمو میکشم ک شیشه بگیره تا کمکی بهش بدم نخورد الان ک بزرگ شده گریه میکرد ک تو شیشه عروسکش آب بریزم بخوره ازدست این وروجک
مشاهده ۲ پاسخ
مامان ziba مامان ziba ۱ سالگی
وای چرا این بچه ها هی مریض میشن دختر من ماه پیش مریض شد تازه خوب شده بود دوباره از دیشب یهو تو خواب شروع کرد به گریه هی بهونه گرفت دماغش گرفته بود قطره چکوندم بازم هی تا صبح ناله‌کرد از عصری دیگه هم آبریزش چشم داره هم دماغ وای دیگه نمی‌کشم مدام میوه بهش میدم تقویتش میکنم نمی‌دونم چرا کاش شیر خودمو خورده بود اینقدر مریض نمیشد 😞
مشاهده ۲ پاسخ
مامان فندوق مامان فندوق ۲ سالگی
موهای پسرمو زدیم بعد مدت ها انقدرررر جذاب شده🤤😍 انقدر دفعه های پیش موهای بچمو خراب کردن تندتند زدن بچم جیغ و داد می‌کرد جرئت نمیکردم ببرم خلاصه اتفاقی بردیم یه آرایشگاه انقدرررر حوصله داشت اولش از محیط ترسید سوار اون ماشین نمیشد گفت ولش کنید بچرخه با محسط آشنا شه کلی بین مشتری ها باهاش بازی کرد بهش آب پاش داد خلاصه پسرم خودش گفت دید دید سوار ماشین شد من و باباشم سرگرمش کردیم کلیو و اینا گذاشتیم به خوبی و خوشی پیش رفت 😍
مشاهده ۵ پاسخ
مامان ماکان مامان ماکان ۱ سالگی
مامانا ساعت۹و نیم شب پسرم از رو تخت افتاد سرش خورد به لبه در تراس ی کمی گریه کرد ولی دیدم خیلی محکم خورد با ضرب افتاد ولی بعدش تا۱۲بیدار بود و بازی میکرد بنطرتون چیزی نشده شوهرم گیر داد ببریم دکتر گفتم اخه حالش بد نیست ساعت ده و ۱۱شامشم خورد بنظرتون ببرم دکتر؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
سلام مامان های عزیز صبحتون بخیر
دختر از دیروز حالش خیلی هم خوب بود بازی میکرد برای ناهارش کمی آش خورد بعد خوابید . بیدار شد و بازم حالش خوب بود میخندید و بازی میکرد از شب ساعت ۱۲ به بعد ۶ بار استفراغ کرده شیر و آب میدم برمی‌گردونه الانم بازم استفراغ کرد . چیکار کنم لطفا کمکم کنید
مشاهده ۲ پاسخ
مامان ملیکا مامان ملیکا ۲ سالگی
امشب نصف شب ساعت ۴ ۳اینا بود رفتم سرویس چون دخترم واسه شیر بلند شدگفتم اول شیرش بدم بعد برم شیر خورد رفت تو جاش خواب ها من رفتم سرویس دیدم دخترم با گریه باز بلند منو گم کرده بود شوهرم بلند نشد دیر بلند شد بچه زهر ترک شد از دسشویی گفتم من اینجام مامان نترس اومد لیز بود با پشت سر خورد زمین تا الان بیداره خواب داره ولی نمیخوابه همون موقع یکم گریه کرد میخواس بالا بیاره نیاورد خطرناکه ایا
مشاهده ۳ پاسخ
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۲ سالگی
امیرحسین از صبح بی قراری میکرد هیچی نمیخورد بردمش تو حیاط مجتمع یکم بازی کنه یه بچه حولش داد خورد زمین لب بینی خونی شد سرشم اندازه یه تخم مرغ ورم کرده انقد زدم تو سر خودم ی ساعته گریه میکنه خدا منو بکشه چرا نمیتونم از این بچه مراقبت کنم چرا هر روز ی اتفاق براش میافته الان باباش برمیگرده چی بهش بگم خدا منو لعنت کنه عرضه مراقبت از یه بچه رو ندارم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان محمد صالح مامان محمد صالح ۲ سالگی
جمعه و خانه بازی 🛝🎠🎡
یه دختر مهربون با پسرم دوست شده بود همه جا مواظبش بود 😊😊
فضاش خیلی خوب بود ولی بیشتر بازی ها برای بچه ها سه سال به بالا مناسب بود 🧍
مشاهده ۴ پاسخ
مامان علی اصغر مامان علی اصغر ۲ سالگی
سلام خانما طبق تاپیک قبلیم پسرم امروز دونه هاش بهتر شد و ناهار ماکارونی درست کردم براش یکم خورد باباش بهش ماست داد چنتا قاشق هم ماست خورد بعد نیم ساعت اب خواست بهش دادم بعد موقع خواب هی گفت می می من گفتم هاپو خوردش نداریم بابا برات میخره خیلی گریه کرد چون غذا خورده بود نمیخواستم بهش بدم باباش براش درست کرد دیگه خورد و خوابید یک ساعتی بعد اب خواست بهش دادم یهو یه عاروق زد و ببخشیدا اورد بالا و خیلی بچم ترسید و منم هی گفتم اشکال نداره بیار بیرون معذرت میخام اینو گفتم حالا از عصری سرش خیلی داغه بدنش یخ البته دیروزم سرش خیلی داغ بود و دمای پیشونیش ۳۷ بود به نظرتون تب داره؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان رز🌹 مامان رز🌹 ۱ سالگی
تو این سن دیگه کم کم به بچه ها نوبتی انجام دادن بازی ها رو آموزش میدیم‌
اینطوری تو بازی با بچه های دیگه، صبرشون میره بالاتر.
من خودم همیشه نقش هم بازی دیگه ش بودم‌
توپ بازی که میکردیم میگفتم‌الان نوبت مامانه.
ولی تو این سن که خیلی با وسیله های بازیشون ارتباط بیشتری میگیرن و دنبال نقش دادن بهشون هستن،
از اسباب بازی هاش کمک میگیرم.
مثلا وقتی داریم خاله بازی میکنیم، خرسی هم میشینه یه گوشه تا نوبتش بشه،
اول رز برای عروسکاش غذا و چای درست میکنه، بهشون میده.
بعد یه تایمی بهش میگم الان نوبت خرسیه.
وخرسی میاد جلو قابلمه رو از رز میگیره و شروع میکنه به آشپزی میکنه.
اولین بار که اینکاررو کردیم رز گفت نه.
بهش گفتم مامان تو بازی کرد و نوبت خرسیه.
با اکراه داد وسیله هاشو.
بعد بازی ازش تشکر کردم که منتظر بود بازی خرسی تموم بشه.
امروز اما وقتی بهش گفتم نوبت خرسیه با ذوق داد وسیله هاشو و کمک هم میکرد، انگور میداد بهش که به عروسکاش بده.
یادتون باشه که بچه ها از بازی کردن همه چیز رو یاد میگیرن❤️
تایم کیفیمون بود و عکس نداریم ازش
عوضش عکس خودم🤣
مشاهده ۵ پاسخ
مامان پناه مامان پناه ۱ سالگی
سلام مامان ها
من امشب با پناه بیرون بودم از جلوی اسباب بازی فروشی که رد شدیم ازاین کالسکه ها برای عروسک هست دید و اینم بگم چند وقت پیش خونه داییم باهاش بازی کرده بود و خوشش آمد دیگ اونجا شروع کرد به گریه کردن ک بخر من می‌خوام هیچ جوره نتونستم کنترل کنم و قانع کنم که آخر سر خاله اش براش نرید برای شما هم پیش آمده ؟؟؟؟ چجوری رفتار کنم بخدا هرچی بلد بودم پیاده کردم اما بی فایده بود
مشاهده ۴ پاسخ
مامان سهیل(الی) مامان سهیل(الی) ۱ سالگی
سهیل رو از شیشه اب گرفتم امشب شب دوم بود داده زجه میزنه یک ساعته میخواد بخوابه هی نق هی گریه هر کاری بگی کردم حتی مجبور شدم استا بدم کله اش داغ شد
دیگ الان ی داد زدم باباش گرخید
باز هم گریه گریه گریه
مشاهده ۷ پاسخ