مامان کارن و تودلی مامان کارن و تودلی ۲ سالگی
مامان سیده فاطمه یاس مامان سیده فاطمه یاس هفته سی‌وششم بارداری
خودمم نمیدونم دارم چیکار میکنم.مغزم قفل کرده. نمیدونم چی خوبه چی بده....
مامانم زودتر از وقت از سرکار برگشت مشخص بود خسته و ناراحته... داداشم کوکو درست کرده بود مامانم سفره رو اورد پهن کرد کوجه، خیارشور تیکه کرد، ماست و سبزی هم گذاشت صدام زد که برم بخورم تا سفره رو دیدم بیشتر بهم ریختم فقد یدونه ظرف برا من گذاشته بود به بهانه قرص از جام بلند شدم تا نشستم سر سفره مامانم بلندشد رفت تو اشپزخونه گلوم که درد میکرد بزور چن لقمه ای فرستادم رفت پایین

دوباره رفتم دراز کشیدم یکم که گذشت مامانم گفت لباس بپوش بریم مصلی گفتم نمیام گفت پس چی میگی حوصلم سر رفته پاشو بریم گفتم حال ندارم مشخص بود که داره حرص میخوره ولی خب دلم میخواست بیشتر ناز بیارم... گفتم میخام برم خونمون.. ناراحتش کرده بودم ولی اونقدر داغون بودم که دلم نمیخواست کوچکترین عذرخواهی ای بکنم
همش میگفت چته تا صب خوب بودی الان بری خونه شوهرت نمیگه بیرونت کردم!براچی میخای میخای بری و... نمیخاستم بغضم بشکنه همش سکوت میکردم و جوابی نمیدادم همبشه همینجور رفتار میکردم اصلا تقصیر خودمه همش خودخوری میکنم...
با هر زوری که بود برگشتم خونمون.. مامانم حتی جواب خدافظیمم نداد داشت درسا دانشگاهشو مرور میکرد تا در حال رو بستم بغضم ترکید بزور خودمو جمع کردم اشکامو پاک کردم و پله هارو تندی رفتم پایین تو راه داغون ترین بودم چندباری میخواستم گریه کنم ولی فورا خودمو جمع میکردم

تا در ورودی رو بستم گریم شروع شد تو راه پله فقد گریه میکردم تا رسیدم در حال رو بازکردم. کاش زودتر همسرم بیاد و تو بغلش آرامش بگیرم. بیشتر از هر وقت دیگه بهش نیاز دارم. نمیدونم بهش چی بگم. بگم دردم چیه اصلا چرا اومدم خونه. چرا الکی گریه میکنم
مامان یکی یه دونه🍭🍼 مامان یکی یه دونه🍭🍼 ۲ سالگی
توروخدا اگه چیزی میدونید کمک کنید
ماه پیش یه موش تو خونه دیدیم که چسب گذاستیم گیر افتاد و تموم. بعد برای محکم کاری زیر کابینتا و یخوال چسب موش گذاشتیم
بعد دو روز پیش من از تو کابینت بالا یه صدایی خش خش و تق تق خخخ یه همچین صدایی بود شنیدم شوهرم اومد دید هیچی نبود سوزاخم تو خونه اصلا نیست فقط دوتا سوراخن یکی مال لوله اب یکی مال سوباخ هود که چون وصل نیست دوتاشونم شوهرم با پلاستیم پر کرد روشم با کاغذ چسب زد اونا رو دیدیم سالم بودن خلاصه نفهمیدیم اون صدای چی بوده
دیگه تو گهواره گفتن گردو و پنیر بزار جاهایی که شک داری اگه دیدی نیستن پس موش خورده اگه دست نخورده بود که چیزی نیست حالا من یه روز پنیر و یه روزم گردو گذاشتم زیر یخچال و کابینت. ولی همونجوری سالمن چسبا هم مه چیزی نیفتاده یعنی موش نبست????????
البته شتیدم موش تو سکوت میاد بیرون دیشب دو ساعت الانم دو ساعت تو سموت نشستم ولی چیزی نمیبینم
به نظرتون موش هست یا نه???? ارامش ندارم از وقتی شک کردم
مامان nini مامان nini هفته سی‌ونهم بارداری