مامان جوجوخان🐣 مامان جوجوخان🐣 هفته سی‌وسوم بارداری
مامان بانمک مامان بانمک هفته سی‌ودوم بارداری
مامان سیدامیرحسین مامان سیدامیرحسین ۲ سالگی
بچه ها پسرم تب کرده بعد به شوهرم میگم‌ببرش دکتر رفته به مامانش میگه انگار دکتره بعدمامانش اومد بالا ویه تخم مرغ شکست منم براش چایی اوردم واصلا بی ادبی نکردم بعد یخورده نشست بعدپسرم بهش گفت اصلاباهات قهرم ناراحت شد وشروع کردبه بچه حرف زدن بعدمنم بچه روگرفتم‌بغلم وبوسش کردم بعدبرگشته میگه فقط به مابی احترامی میکنه منم گفتم به خانواده منم فحش میده پسرت یادمیده فحش بده بعدبرگشته به دروغ میگه توام به بچه یادمیدی به دخترمن بگه جن ....خلاصه جروبحثمون شد گفت بردی خونه بابات یادش دادید پایین نیاد واینا منم گفتم براچی بایدیادش بدیم شیرخشک نخورد گفتید شمامقصرید الان اینطوری شد میگید شما همش‌مامقصریم وشوهرمم فقط نشسته بود نگاه میکرد وطرف مامانشو میگرفت بعدبحثمون ک شد گفت گوه خوردم اومدم‌بالا فقط خانوادت بیان حالاخداروشکر خانواده من نمیان یکیم بچه ک بغل من بود به شوهرم گفت زنت نمیزاره بچه بیادپیش من منم پسرموفرستادم گفتم برو انگار بچه نباید پیش‌مامانش باشه خلاصه دعوای بدی شد بیشعور فقط دنبال فتنه اس برگشته میگه بچه براتو وخانواده ات وتاقبل اینکه بری خونه بابات خوب بود
مامان عمووری مامان عمووری ۶ ماهگی
مامان سیدمحمد مامان سیدمحمد ۲ سالگی