مامان دلوین💖👣 مامان دلوین💖👣 روزهای ابتدایی تولد
مامان ماه خدا مامان ماه خدا ۱۵ ماهگی
مامان دلنیا مامان دلنیا ۴ ماهگی
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
منی ک کلا بی تفاوت شدم نسبت بهش تصمیم گرفتم این بار دیگه واقعا برم سرکار و از حق کارم استفاده کنم بدون اینکه بهش بگم رفتم مصاحبه بعدشم مامانمو راضیش کردم دخترمو نگه داره بهش زنگ زدم گفتم از صبح میرم سرکار از فلان ساعت تا فلان ساعت نمیتونم گوشیتو جواب بدم همون لحظه
عکس العملش شروع شد ک ن نمی‌خواد بری دخترمون کوچیکه من دورم تو هم نباشی نمیشه اما گفتم دخترم الان دوسال و نیمه بقیه کوچکترن گذاشتن و رفتن فقط دختر تو کوچیکه دید قبول نکردم گفت چقدر میده حقوق گفتم اینقدر برگشت گفت بمون پهلو بچه من بهت میدم اما گفتم می‌خوام کار کنم چون من نمیخوام دیگه دستم جلو شوهر دراز کنم می‌خوام خودم پول در بیارم مطمانم ک عین دفعه قبل نمی‌داد 3سال قبل منو از کار با همین وعده کشید اما یه هزاری نداد گفتم تو پول بده نیستی میرم اونم تهدید کرد و قطع کرد یعنی موافقت نکرد
من همون اول حق کار ازش داشتم اما استفاده نکرده بودم
نمی‌دونم درسته یا لجبازی میکنم ولی می‌دونم دیگه خسته شدم از اینکه تو خونه بشینم و التماسش کنم اینقدر پول میخوام