nafas nafas قصد بارداری
‌همه ی زندگیم تویی آرتین پسرم مامان
تویی که قشنگترین لبخندای دنیا رو داری
تویی که مهربون ترین صورت دنیاروداری
تویی ک امن ترین شونه های دنیا روداری
تویی ک سر تا سر وجودت پر از آرامشه
تویی ک صدر تموم آرزوهای منی آره خود توعزیزمادیدی بعضی وقتا یه چیزیو به دست میاری بعد مدام میخای بزاری جلوت که نگاش کن کیفشو کنی من نسبت ب تو این حسو دارم پسرم چون خیلی سختی کشیدم برات اصلا گاهی وقتا ک با تموم وجودم بغلت میکنم از خودم فاصله میدمت چون که نگات کنم به اون قد و بالای ماهت به اون صورت همه چی تمومت به اون همه جذابیت تو لبخندات یا وقتایی که با چشای قشنگت نکاهم میکنی زندگی برام قشنگترمیشه به اون همه قشنگیت من قدرتو میدونم چون ب سختی ب دستت اوردم شاه پسرم بمونی برام الاهی قربونت برم پستونک میخوره تو خواب باحرکتای سر دست بدنت پاهات اخه ادم چطوری طاقت بیاره تورونخوره خوب توجوجومامی هست اخه ببینید تورو خداچقدرناناس شوده پسرم🧿🥲🤭🤤🤤🤤😋😋😋😬😬😬🥶🥶🥶🥶😘😘❤️❤️🌹🌹🙏🙏🤲🤲🤲پستونکش از خودش بزرگتره چون بچم ریزه میزه هست لباس های صفر مثل مانتودامن هست براش🤣😂🤭🤭🥴🥴
مامان امیرعلی مامان امیرعلی هفته بیست‌وچهارم بارداری
مامان مهرسام مامان مهرسام ۱ سالگی
چند شبه اصلا خابم نمیبره
نمیدونم چه مرگمه
یاد بارداری اولم افتادم امشب
شبی ک فهمیدم باردارم تا صبح خواب نکردم از شدت خوشحالی به حدی شوهرم خوشحال بود هرچی پول نقد تو جیبش داد همرو کادو داد بهم اول صبح رفت اش برام خرید
هرروز و هرشب دستم رو شکمم بود ثانیه شماری میکردم شکمم بزرگ شه
۴ هفته خورده ای بودم متوجه بارداریم شدم تا ۱۰ هفته صبر کردم ولی رشدش متوقف شده بود شاید بگید اصن بچه ای هنوز رشد نکرده بوده که بخوای خاطره ای داشته باشی یا حسی داشته باشی
ولی بعد از یه سال من باردار شدم اونم با هزارتا نذر و نیاز
هرروز و هرشب باهاش خاطره می‌ساختم همش دستم روی شکمم بود الان ۳ ساله گذشته ولی نمیدونم چرا نمیتونم فراموشش کنم اینکه چقدر ذوقشو داشتم ولی بدتر از همه رفتار بد دکترم باهامو کورتاژ شدن و مشکلات بعدشو هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم
دلم عجیب گرفته حتی تاریخی ک کورتاژم کردنو ۳ ساله هنوز ک هنوزه فراموش. نکردم ۱۵ برج ۸ 😭
داشتم تو گهواره میگشتم چشم به یه تایپیکی خورد یاد بارداری اول خودم افتادم ناخودآگاه اشکام یه ساعت سرازیر شد همش به یاد اون روزا دستمو روز شکمم میکشم 😪
هیچ وقت اون سونوگرافی رفتنارو یادم نمیره هر سری ک میرفتم ب امیداینکه بگه خانوم قلبش میزنه و چند هفته اید بال میزدم ولی هر سری ناامید تر از قبل میگفت رشدش متوقف شده برو سقط کن مگه اینکه معجزه ای بشه برات
چی میشد قلب کوچیکش میزد چی میشد تو دلم نگهش می‌داشتم چی میشد از دست نمی‌دادمش اونم الان کنارم خوابیده بود 🫠😪🖤
مامان حسنا و نی نی مامان حسنا و نی نی ۱ سالگی
مهارت‌هایی که باید به کودکتان بیاموزید

محافظت از بدن خود
کودک باید بداند که صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او و والدینش، بدن وی را لمس کند.

کمک خواستن
کمک گرفتن از دیگران در برابر باج‌گیرها
افرادی که از بچه‌ها باج‌گیری می‌کنند معمولا در برابر جمع هراسان می‌شوند و پا به فرار می‌گذارند. باید به کودک خود آموزش دهید که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد و حتما مسئله را با مسئولان مدرسه یا با پدر و مادر در میان بگذارد. البته حتما به کودک بگویید در مواردی که باج‌گیرها برای او تهدید جانی داشتند مقاومت نکند. گاهی بچه‌ها از ترس اینکه به خاطر از دست دادن وسایل‌شان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نمی‌شوند و این بسیار خطرناک است.

گفتن حقیقت
اگر با فرزند خود مرتب صحبت کنید و همیشه به او یادآور شوید که پشتیبان همیشگی او در زندگی هستید، کودک هم یاد می‌گیرد مشکلات و رازهای خود را با شما در میان بگذارد و از شما کمک بگیرد.