عزیزم اینا غصه نداره
روتین زندگی اکثر خانماس
منم یک ماه دیگه همین شرایط خواهم داشت
میگذره زود
فقط باید زمان بگذره تا شرایطت بهتر بشه کم کم دستت میاد که چجوری برنامه ریزی کنی تا به کارات و بچه هات برسی
ببر به دکتر نشون بده برای دل دردش
من تجربه ی لحظه لحظه اینایی که میگی را دارم
با خوندن پیامت و یاداوریش اشکام سرازیر شد
خیلی سخته
خیلییی قوی هستی که داری از پسش بر میای
از ۳
۴ ماهگی کوچولوت خیلی بهترمیشه
شرایطت خیلی خوب میشه
فقط به خودت عذاب وجدان نده
همین
سلام گلم من گهگاهی تاپیک هات میخونم ولی چون توموقعیتت نیستم نمیتونم درک کنم البته کمی میفهممت وقتی خودموجات میزارم میدونم شرایط سختی داری ولی سعی کن کارخونه رو اینقدسختش نکنی هفته ای یک بارتمیزکاری کن روزاییی ک شوهرت هست ارشارو بهش بسپار ببـره بیرون وکوچولو روبخابون وتمیزکاری کن اگ مدام همه چیزو سرجاش بزاری اینقدخسته نمیشی براجمع کردن اول باید مغزتواروم کنی بعدبرنامه ریزی کن مثلا صبح ب ارشاصبونه میدی ایهان رو میخابونی باارشا بازی میکنی بعدمیری سراغ تمیزکاری یااصن اگ تونستی ارشارو مهدببر یابزار توکالسکه ایهانوارشارو ببربیرون حال وهوات عوض بشه اینقدخونه نمون برو بیرون چون تازه زایمان کردی براهمین اینقد هورمونات بهم ریخته من باوجود یدونه بچه تاچهارپنج ماه افسرده شدم اوایل زایمان،اینقدب خودت فشارنیار ازشادیگه بزرگه بزار مستقل باشه تنهایی بازی کنه من پسرم ازصبح تاشب باوجواینکه همش بیکارم تنهابازی میکنه تنهاحموم میکنه تنهامیره دستشویی بزار مستقل باشه اینقد ب خودت فشارنیار وقت بزاری نزاری بزرگ میشن کم کم خودتونابودنکن بااین افکار ک من مادرخوبی نیسم مطمعنم مادرخوبی هستی چون خیلی ب فکرشونی ودوس داری برای هردووقت بزاری ... جاریم شرایط تورو داره ولی پسرش ارومه اون یکی بزرگه بیشترباپدرشه وتوکوچه ایناکوچولوه هم همش خاب خودشم هم ب کاراش میرسه هم گردش همش میگم من جای اون بودم اصن نمیشد 😬😂ولی میشه توهم ب خودت فشارنیار ی مدت دیگه همه چی خوب میشه طوری ک ب این روزا بخندی 😅
عزیزم منم شرایط شمارو گذروندم ان شاءالله ایهانو ک غذا بدی شرایط بهتر میشه اوایلش سخته الان دخترم دوسالشه خیلی باهم اوکین لذت میبرم
کاملا درکت میکنم خیلی سخته، اما برا همه همینه و تنها نیستی
فقط اولین چیزی که یادت باشه حتما مولتی ویتامین خوب بخور و حسابی غذا و میوه و سبزیجات بخور چون تو این شرایط بدنت ضعیفه اگر خوب نخوری و ضعیف شی هم عصبی تر میشی هم کم تحمل ک بی خوابی هم از پا میندازتش! بعدش سعی کن برا پسر بزرگت ی سری شرایط و اسباب بازی و کارتون و.... فراهم کنی ک بیشتر خودش مشغول شه و کاراتو بکنی خیلی رو تمیزکاری حساس نشو همین که غذا و خواب خودت و بچه ها حل شه عالیه! مادر و شوهرتم بعد عید میان کمکت اوضاع بهتر میشه
عزیزم واقعا شرایطت سخته کاملا میفهممت
من خودم دوقلو بزرگ کردم خیلی ام عذاب کشیدم اما همیشه میگم کسی که یه بچه ۳ ۴ ساله و نوزاد داره کارش سخت تره
چون نیاز هاشون باهم فرق داره نوزاد نمیفهمه بزرگه نیاز داره به محبت به بازی
فقط امیدوارم خدا بهت توان بده
اینم بدون که هیچی براشون کم نمیزاری که هیچ بیش از حد توانت داری مادری میکنی پس به خودت افتخار کن
عزیزم پیج این روانشناسی ببین راجب پی پی نکردن کوچولوت شاید کمک کرد
میگذره مثل پارسال عید تا امسال که چه زود گذشت امسالم میگذره سال دیگه این موقع تمومه و راحتی
من دخترم اینطوری بود بهش ی شربت میدادم سریع آروم میشد میخوابید
من وقتی پسر اولم هنوز ۲ سالش نبود با یه نوزاد همین شرایط رو داشتم تا مرز تیمارستان هم رفتم قشنگ درکت میکنم خیلی خیلی سخته، من ۲ ماه دیگه سومی هم بدنیا میاد و میدونم چقدررررر شرایط سخت طاقت فرسایی رو قراره تجربه کنم.
فقط میخوام خدا به همه مامانا مخصوصا ماهایی که پشت هم بچه دارشدیم صبر و طاقت زیاد بده.
الان که دارم روز به روز به زایمان نزدیک میشم ترس و نگرانی همه ی وجودمو گرفته ...
کوچیکه رو رو پات بزار تکونش بده یا شیر بده به بزرگه با دست دیگت غذا بده من کارم همینجور بود تا چهارماه خیلی سخت بود الان خیلی خیلی راحت شدم خداروشکر
وای یه هفته دیگه منم اینو تجربه میکنم🤧منم کمکی ندارم خدا کمکم کنه فقط
عزیزم اینا همه طبیعیه مخصوصا چند ماهه اول اوضاع دیوونه کننده میشه ،حتما حتما از کسی بخوا هرچند روزیه بار کمکت کنه ،با شوهرتم حرف بزن بهش بگو بیشتر نیاز داری کمکت کنه ولی به هرحال باید بگذره چندماه دیگه بهتر میشه عزیزم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.