۴ پاسخ

چندهفته بودی

سلام عزیزم میشه بگین تو شناسنامه نی نی صادره از تهران خورده یا شمیرانات؟؟؟
چون میگن نیکان اقدسیه صادره از شمیران میشه

ب سلامتی عزیزم 😍میشه بگی دکترت کی بود و ازش چقدر راضی بودی برای جای بخیه و کلا همه چیز؟بعد اینکه بیمارستان آنلاین حساب کرد ؟

عزیزم میشه بگی اگ سزارین اختیاری بودی چقد شد هزینه بیمارستان ؟

سوال های مرتبط

مامان آرن👶 مامان آرن👶 روزهای ابتدایی تولد
سلام دوستای قشنگم
من اومدم از تجربه عمل سزارینم و تجربه بیمارستان بگم بهتون امیدوارم به دردتون بخوره ❤
اول اینکه ۳۸هفته و صفر روز بچم به دنیا اومد با وزن ۲۹۰۰
الکی خودتونو خسته وزن گیری نکنید همش ژنتیک هست من بهترین تغذیه رو داشتم باز با این حال وزنش بیشتر نشد .
😅مامانای عزیز من اصلا شب قبل عمل نخوابیدم تو راه بیمارستان به همسرم میگفتم من تو اتاق عمل میخوابم انقد که بیخواب بودم خانوادمم به مسخره کردن من میگفتن حتما با استرس اتاق عمل میخوابی به همین خیال باش😑رفتیم پذیرش شدیم تو لابی منتظر موندیم و اومدن دنبالمون با همسرم تا جلو در بلوک زایمان بودیم بعدش من رفتم داخل و همسرم پشت در بود کل لباس در اوردن لباس اتاق عمل دادن و یه سری سوالات پرسیدن و سرویس رفتم و رفتم رو یه تخت دراز کشیدن فشارم و گرفتن و از بچه ان اس تی گرفتن و همه چی خوب بود قرار بود من اولین نفر اتاق عمل دکترم باشم و ده دقیقه دیقه برم اتاق عمل اما به دکترم بیمار اورژانسی افتاد و یه ساعت بعد بردنم اتاق عمل،قبل اتاق تو اون یه ساعت😅من خوابیدم تو بخش یه عالم مریض دیگه ام بود که وقتی پاشدم فقط یه نفر بود و پرستار گفت تو توابتو اوردی و چه ریلکس خوابیدی😑😑بعد از خوابی که کردم یواش یواش باید اماده رفتن میشدم و قبل عمل یه قسمت خیلی بدی بود به اسم سوند ،فک نمیکردم انقد درد داشته باشه یه درد خیلی بد و با سوزش شدید کاش میشد این سوندو تو بی حسی زد 😓😓
بعد سوند سوار ویلچر کردن و بردن تو بخش اتاق عملا روی تخت و منتظر اماده شدن اتاق عملم بودم که برم برا عمل و دکترمو دیدم و و یه سری پرستار سوال میپرسیدن
مامان فندق مامان فندق ۲ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
پارت ۱
سلام قشنگا از اولش براتون بگم دکتر بهم نوبت عمل داد برای ۳ خرداد شنبه بود گفت ۶ صبح بیمارستان باش دوستم چون قبلا همونجا زایمان کرده بود گفت زودتر بری زودترم نوبتت میشه واسه همین من گفتم زودتر میرم بیمارستان ک روز قبلش باز زنگ زدن ک ۴ ونیم صبح بیمارستان باش و فیلم بردار اتاق عمل هم زنگ زد هماهنگ کردم ک حتما فیلمبرداری اتاق عملو میخوام دیگه تصمیم بر این شد ساعت ۳ونیم صبح حرکت کردیم سمت بیمارستان ساعت ۴ نشده بود رسیدیم و رفتیم برای تشکیل پرونده کارا انجام شد دیدم نفر بعدی واسه سزارین هم اومد برای تشکیل پرونده دیگه رفتم بلوک زایمان برای آماده شدن زیاد استرس نداشتم وقتی استرسم بیشتر شد ک قبول نکردن سوند رو تو اتاق عمل موقع بی حسی بزنن و تو بلوک زایمان برام زدن دردش قابل تحمل بود ولی ی حس بدی داره من اونو ک بهم زدن فشارم از ۹ رفت رو ۱۳ برای اولین بار و چندتا حس بد باهم داشتم احساس میکردم تکرر ادرار گرفتم😅و چندبار با همون سوند رفتم دستشویی ولی خب یکم بگذره بهش عادت میکنی و بعد عملم ک سری چیزی متوجه نمیشی خلاصه لباسامو پوشوندن سوند زدن فشارم و گرفتن دکتر بیهوشی اومد حالمو چک کرد و چندتا سرم زدن و نوار قلب گرفتن ازم و ساعت تقریبا ۶ بود ک رفتیم به سمت اتاق عمل
بقیه اش پارت بعد😀🥰
مامان نون خامه ای🧁 مامان نون خامه ای🧁 ۴ ماهگی
#تجربه_زایمان
دیروز وقت سزارین داشتم بیمارستان نیکان اقدسیه پیش دکتر لیلا سعیدی
ساعت ۷و نیم صبح رفتیم پذیرش کارا رو انجام دادیم ساعت ۸ و ربع فرستادنم بلوک زایمان
واسم سوند وصل‌کردن تجربه سوند برای من وحشتناک بود
بشدت درد داشت و چندش بود، بعد فرستادنم اتاق عمل آمپول بی حسی اصلا درد نداشت بلافاصله پاهام داغ کرد و‌ سر شدم، عمل رو شروع کردن خیلی استرس داشتم از ترس میلرزیدم اما هیچیو متوجه نشدم شنیده بودم بعضیا موقع عمل حس تیغ کشیدن رو میفهمن اما من حتی اونم متوجه نشدم فقط موقعی ک‌بچه رو‌کشیدن بیرون انگار از دندم کشیدن بیرون ی حس بدی داشتم گفتم آی🥲 سریع نی نیو آوردن چسبوندن ب صورتم و آرامش بهم تزریق شد🥺😍
بعدش بردنم بخش و‌ چون آرامبخش داشتم و سر بودم دردی نداشتم
از سری ک‌در اومدم درد وحشتناکی‌اومد سراغم با پمپ درد و شیاف و‌مسکن هم کنترل نشد
من خیلی درد داشتم و هنوزم دارم. هیچکس مث من نبود
ماساژ شکمی رو ۵ ۶ دفعه انجام دادن حین سری و اصلا درد نداشتم و‌متوجه نشدم و برام خیلی خوب بود اصلا خونریزی ندارم الان از پریودی کمتره خونریزیم
در اخر دکتر سعیدی انقد قشنگ بخیه زده ک انگار ن انگار شکمم باز شده