دوست دارم فقط خدا رو شکر کنم
خدا آنیل رو که بهم داد حس میکنم بهم گفت وایسا ببین چی برات فرستادم
نمیدونم چطور گاهی باید شکرگزار باشم بابت وجودش تو زندگیم و کنارم
من همسرم اغلب ماموریته
یعنی الان میگم اگه آنیل نبود من شاید دیوانه شده بودم
با همه سختی ها و ....فقط میتونم بگم خدایا نوکرتم تا ابد که این فرشته رو به من دادی
خیلی خیلی دلسوز منه
شاید کسی باورش نشه اینجا چون نمیبینش
اما هنه اطرافیان میدونن با من چطوره
بچم دردش تو قلبم بدون من چیزی نمیخوره
کسی حق نداره با صدای بلند با من حرف بزنه
کسی حق نداره اذیتم کنه حتی به شوخی
قشنگ جرش میده و میاد چنان منو بغل میکنه که من میمیرم
از وقتی فهمید نی نی تو شکممه میاد بوسش میکنه
من میگم نی نی خوابه میگه نه ببینش بیداره و واقعا هم بیداره حسش میکنم
نمیدونم این بچه از کجا میفهمه بیداره نازش میکنه بوسش میکنه بهش پستونک میده از،رو شکم
فقط میگم خدایاااا شکرت
خدایا عمر منو کم کن به عمر آنیل من اضافه کن
میشه برای سلامتی همه بچه ها خصوصا آنیل من تو این روز عزیزم یک صلوات هدیه کنید به امام رضا🙏😍
منم میفرستم برای تک تک بچه هاتون

۱۳ پاسخ

فرستادم عزیز

دختر نعمتهه حتمااا خدا خیلی دوست داشته بهت دوتا دختر داده خوشبه حالت کاشکی منم دو سه تا دختر داشته باشم

فرستادم عزیزم
خدا آنیل قشنگتو برات حفظ کنه اسم دخترمنم آنیله
انشاالله نی نی توراهیتو بسلامتی بغلت بگیری

میگموآزمایش قند سخت بود ک دادی؟؟ خیلی هولشو دارم

عزیزم الهی خدا آنیل قشنگتو برات حفظ کنه
فرستادم برای سلامتی آنیل جون
انشالله ک خیر زندگی و بچه ها تو ببینی و زانوی خیر زمین بزنی
من همیشه میگم آدم دختر نداشته باشه فقیره
الان ک شرایط کار کردن ندارم جوری دخترم از همه لحاظ هوامو داره ک خودم واقعا میمونم

عزیزدلم..خدا برای هم‌نگهتون داره.فرستادم گلم.خوش باشین همیشه

خدا برات حفظش کنه عزیزم. خودش نگهدار همه بچه ها باشه

منم فرستادم
دقیقا دختر من یه جایی از زندگیم اومد شد نور زندگیم شد همه ی دنیام شد دلیل ادامه دادنم

دخترا دلسوز و غمخوار مادر هستن،دردش ب جونم منم تانیا اینطوره خیلی محبت میکنه،شکر برای وجودشون🤲

الهی چقدنازوعزیز.
فرستادم عزیزم

خدا حفظش کن برات عزیزم🌹

بچه بعدیت چیه گلم. فرستادم صلوات

خدا برات نگه داره
بله صلوات فرستادم عزیزم

سوال های مرتبط

مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۱ سالگی
خدایا این استرس روزانه خودمون کمه
این ویروسا و اخبار و حال بدیا رو کجای دلمون بزاریم
بخدا یعنی استرس روزانه پیرمون کرده
دخترم رو ۱۸ ماهگی از شیر گرفتم شیر مادر میخورد
خیلی راحت گرفته شد ولیییی
عادت داشت سینع رو بغل کنه بخوابه منم گفتم این که چیزی نیست تا الان با سینه میخوابید فقط میذاشت رو صورتش و میخوابید درجا
فقطم موقع خواب
بارداریم که هفته بالا شدم سینه هام حساس شدن یعنی دست میخورد بهشون مرگمو میدیدم حالم بد میشد
هر روشی رفتم بچم ول کن نبود فقط باید با سینه میخوابید
حالا اومدم دو روزه دیگه واقعا گرفتمش انقدر بهانه گیر شده و حساس
دردش تو جونم گریه میکنه میگه میمی
یعنی این بچه برای شیر اینکارا رو نکرد که برای سینه میکنه
بعد من همش حس میکنم نکنه مریضه نکنه خطرناکه
نمیدونم باید چکار کنم
واقعا مادررر شدن بزرگترین انتخاب و فداکاری یک زنه
چون تا قبل بچه هیچ چیزی معنا نداشت به این صورت
الان اسم ویروس میاد میلرزم
یا حتی خودم مریض میشم فکر خودم نیستم میگم بچم نگیره
خدایا آرامشی بهم بده
و اینکه به نظرتون بچم خیلی زجر میکشه الان که از سینه گرفتمش؟؟ و ممکنه بی قراریش از این باشه؟؟
مامان هانا مامان هانا ۱ سالگی
این لجبازیه بچه ها تا کی ادامه داره من دلم نمیخاد کوچکترین حرفی ب هانا بزنم تازه فرش رو شوهرم شسته موقعی ک میشورمش نمیزاره پوشکش کنم. گاهی انقد لجبازی میکنه دلم میخاد بشینم جیغ بزنم و گریه کنم. سرم داره میترکه انقد خودخوری کردم عاشقانه دخترمو دوست دارم ولی هرچی میگم حرف گوش نمیده😭😭😭😭😭نمیزاره ب خونه داریم برسم😭همش دوست داره بغلش کنم خدایا صبرمو زیاد کن دربرابر رفتارای هانا. همش میگه میمی بده دلم میخاد از شیر بگیرمش خانواده ام نمیزارن همش بهم عذاب وجدان میگن این برای آینده اش خوبه طبق شرع باید دوسال و دوماهگی شیرش بدی. ولی خیلی بهم چسبیده. ای خدا من چیکار کنم انقد اذیتم میکنه ک حد نداره حتی شبا ک باباش میاد تو بغل باباشم باشه من بخام آشپزی کنم انقد جیغ میزنه و گریه میکنه ک بغلش کنم😭شبها همش ده ب بعد شام میخوریم خواب هم نداره ک تو روز بخابه من نفس بکشم یا کارامو بکنم. حتی کسی بهم زنگ بزنه نمیزاره صحبت کنم همش گریه ک گوشیو بده ب من. من گوشی اصصصصلا بهش نمیدم اونم گوشی نمیزارع من دست بگیرم با بدبختی گاهی میام سراغ موبایل. واقعا دلم میخاست گاهی خانواده ام کمک حالم باشن اونا هم انقد مشکل دارن نمیتونم ازشون توقع داشته باشم😭یچی بگین آروم بشم