۲۷ پاسخ

خدا لعنت کنه اونهایی که باعث از هم پاشیده شدن خانواده ها میشن چه زن و چه مردش،

این مسیر تو رفتی من رفتم وحشتناک اصلا قابل هضم نیست
من رک بهت میگم شوهرت عاشق اون دختر نشده فقط کمی هیجان کنجکاوی زنده کردن دوران ۲۰ سالگیش بوده این کسی میگه که تجربه خیانت داشته
از بس سرگرم بچه زندگی شدی حق داری بچه داری احساس دوران نامزدی دوستی بینتون از بین رفته بخاطر همین مردها همیشه عقلشون در ۲۰ سالگی شیطنتاش میمونه هیچ اتفاقی نمی‌افته تا دو سه ماه عصبی ناراحت هستی درد دست گردن کمر میگرن نصیبت میشع به شوهرت هیچ گاه نمیتونی اعتماد کنی و زندگی باهاش ادامه میدی و ۵ سال دیگه ۱۰ سال همین خیانت یکبار دیگه تجربه میکنی چون مزه یکبار چشیده بدش نمیاد و تو باز ادامه بدی سکوت کنی

شرایط سختی داری ولی بدترین راهُ انتخاب کردی. باغصه خوردن و غذانخوردن چیزی عوض نمیشه .‌هم غذاتوبخور هم خودتو اذیت نکن. اگه شوهرت فقط زنه رو مقصرمیدونه بهش فرصت بده تاخودشو بهت ثابت کنه. میدونی گلم مردها از راه چشم تحریک میشن وقتی داره میگه اون عکس فرستاده خب کنترل کردنش کارسختیه. مردها زود تسلیم میشن ولی خب خدا لعنت کنه تمام زنایی ک با عفت و پاکدامنی بقیه خانما بازی میکنن. اینجور زنها دید همه رونسبت به زن عوض میکنن. عجولانه و احساسی تصمیم نگیر. هرچقدرم سختت باشه بازم مادر۳تابچه ای بخاطربچه هات تحمل میکنی. انقدر قوی و دل گنده هستی که خطا و حقارت شوهرت ندیده بگیری. بخاطر یه زن خیابونی زندگیتو خراب نکن

کاری از دستمون برنمیاد فقط دعا میکنم مشکلت حل شه
و خدا زنایی ک باعث فروپاشی خانواده میشن نابود کنه

منم به شوهرم شک دارم چون چند باری مچشو گرفتم واقعا سخته

تقصیر شوهرته سریع وا داده اون زنکه ک تعهدی نداشته به کسی ولی شوهرشما تعهد داشته نسبت به شما

عزیزم 🥲
خدا لعنت کنه اول شوهرتو که لغزید
بعدم اون دختره رو ک میدونست شوهرت متاهله

والا منم میتونم هر گوهی خواستم بخورم بعد بگم اون گفت اون این کارو کرد
اگه تو سه تا بچه داری و زندگیتو دوست داری گوه نخور جواب نده
من جااات بودم شوهر خودمو جررر میدادم
اون زنه که به من و بچه هام متعهد نبوده مقصر همسر خودته
واقع بین باش و کوتاه نیا

اصلا ساده نگذر هم شوهرتو هم اون زنو تنبیه کن وگرنه تکرار میشه شوهرت میگه فوقش چن روز گریه میکنه و بعدش فراموش میکنه به نظرم حساب او زنه رو هم بزار کف دستش

سلام دوستان از کجا شک کردین که خیانت کرده بجز تعبیر رمز گوشی چ تعییر دیگه دیدی ؟ممنون میشم بگيد تا ماهای که دلمون قرص نیست بیشتر بدونیم چکار کنیم

ای پای چ زمانه بدی

بدترین حس دنیاس اون لحظه
میفهممت😓

عزیزم به جای اینکه این چیزارو اینجا بگی و ملت هم یه سری تفکرات خودشونو تحویل بدن از یه مشاور کمک بگیر

سلام گلم
خوبی الان رابطه تون چطوره؟

حالم از همچین مردایی به هم میخوره بگو اون پیله کرد تو که زن و بچه داری چرا وا دادی😡😡نمی‌خوام نمک رو زخمت بپاشم.ولی اگه همسر من این کارو بکنه وای خدا اون روزو نیاره هیچ وقت ازش نمی‌گذرم کاری میکنم که از زنده بودنش پشیمون شه

وای تروخدا همدردیم

وای خیلی سخته
بنظرم زودجا نزن حیف این رابطس
حتما از مساور کمک بگیر رو اونو متوجه کارش کن
حساب کار دستش بیاد

بمیرم غصه نخوریا خودت داغون نکن اخرش هیچی ب هیچی این وسط توضربع میخوری کسیم دلش ب حالتو نمیسوزه

من به عنوان یه خانوم‌میگم خانومای الان خیلی بد شدن شاید واقعا راست میگه خیلی ناراحت شدم برات❤️واقعا این شرایط بد و سخته خودت زنگ بزن دختره رو بی آبرو کن شوهرتم یه مدت تحت فشاربزار اگ واقعا راست بگه کنارمیادباهمه چی

وای عزیزم چه‌حس بدی درک میکنم چقد سخته حتما با یه تراپی برو

کثفت نجس آدرسشو پیدا کن به خدمتش برس

خدا لعنتش کنه کثافتو
لجن چجوری تونست تو اون شرایط شماره مرد متاهل و بچه دارو بگیره
شوهرتم اونجا به فکر پسرش نبودخ به فکر شومقولش بوده

دوتا بچه داری به اونا فکر کن بهت نیاز دارند فردا مریض میشی اذیت میشی داغون میشی بره به جهنم خدا لعنتش کنه هیچ وقت نبخشش ولی خودتم آزار نده اکر میمونی کنارش بهش بگو و وانمود کن مه دختره مشکل داشته این نداشته خلاقه دختر همه سون همینند همشون قصه نخور خودتو بغل کن بوس کن این روزا هم میگذره

حرومزاده کثیف دختر پیله کنه این چه گوهی خورده عیب نداره خواهر همه مردا دور از جون بعضیاشون دیوثند به خودت بیشتر برس پولم جمع نکن واسه این مرتیکه

ای وای...عزیزم اصلا فعلا کوتاه نیا قشنگ فکر کن ببین چیکار باید کنی

وای💔 عزیزم خیلی ناراحت کننده است باهاش صحبت کن از مشاور کمک بگیر

بعد از سال ها شوهرم رمز گوشیش عوض شد بهش شک کردم هرطور شده رمزشو پیداکردم پیام هاشو دیدم دختره لخت عکسشو فرستاده

سوال های مرتبط

مامان هیرسا مامان هیرسا ۲ سالگی
سلام مامانا الان تو اینستا یکی از بلاگرا بچه ش فوت کرده مدرسه میرفت یه هفته بود بچه تب داشت برد دکتر چندبار خدا لعنتشون کنه برگشتن فقط گفتن سرماخوردگی ساده بهش آنتی بیوتیک ندادن تا بچه تب بی‌حال شد براش بیمارستان گفتن چقدر دیر آوردمش دکتر ریه هاش عفونت کرده آب برداشته خیلی گریه می‌گیرد گفت چندتا دکتر بردم همشون گفتم سرماخوردگی ساده هیچکدوم آنتی بیوتیک نداد بهش گفت احتیاج نیست آب ریه بچه حالی کردن بچه طاقت نداشت فوت شد الان اینقدر گریه کردم بچه من دوهفته مریضه بردمش دکتر گفت سرماخورده دارو آنتی بیوتیک داده الان سرفه میکنه کم اونم خلط دار شبیه آدمای سیگاری که پیرن اونجوری سرفه میکنه الان 7روز بهش آنتی بیوتیک دادم شربت نمیدونم چیکار کنم میگم برم خودم عکس از ریه بچه بگیرم ترسیدم شوهرم منو مسخره میکنه میگه هیچی نیست سینه بچه دیگه بسته آخه مشکل من اینه بچه من دوهفته یک روز درمیان تب داره همینجوری امروزم تبش 37.5بود پیشونیش چرا قبلا نبود همیشه 36.6 بود میخوام خودم صبح ببرمش عکس بگیرم خیالم راحت شه شوهرم میگه نمیخواد وقتی تبش 37.3به بلا یعنی بچه مریضه بخدا دیشب تا صبح ناله میکرد الانم همینجوری اشک دارم میریزم واسه دل اون مادر واسه خودم نمیدونم استرس دارم میمیرم حالم اصلا خوب نیست چرا اینقدر دکتر بیسواد داریم
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم
مامان شاه پسر مامان شاه پسر ۲ سالگی
من با خواهرشوهرام و برادرشوهرام و مادرشدهرم هممون تو یک خیابونیم. دوتا بچه اوردم یکیشون نه اومدن ن زنگ زدن. باوحود ک قهر و.. نبودیم. موقع زایمانم مرگشون میزد. حتی شوهرم ماموریت بود منم تک فرزند خاهر برادر ندارم مادرمم اون برهه مریض بود بستری بود. شوهرم زنگ زد برین ک حالش بده و.... یکیشون نه اومدن ن زنگ زدن. باوجود ک با شکم حامله سه روز و سه شب تو بیمارستان پای مادرشوهرم خابیدم. جاریام زاییده بودن بیمارستان میزفتم کادو می‌بردم
این کافرا برا من نیومدن. تنها رفتم سزازین شدم. یک بچم گذاشتم خونه تنها تا 24 ساعت بعدش ک همسرم رسید شیراز. یع بچه تنها تد خونه. از همون موقع شوهرم و من باهاشون قهریم. حتی بعدا نیومدن نوه شون ببینن. گفتن کار داشتیم. حتی همسرم گفته بود نامسلمونا نمیرین بیمارستان. برین بچه از خونه ببرین پیش خودتون ک خونه تنهاس. باز نرفتن. الان جاریم بچه پنجم زاییده مادرشوهرم مهمونی داده. ما ک دعوت نیستیم ولی چی میشه ک بعضیا اینطوری فرق میزارن. چقد در حقشون خوبی کردم.... اینا میبینم برا اونا اینجور میکنن دلم میگیره