مامان بابای من به گفته خودشون خیلی بچمو دوس دارم ولی فک نمیکردم بیشتر از بچه شون
کارایی که من میگم به بچم نکن اونا میگن بکن عیب نداره
چیزایی که من میگم‌نخور میگن بخور
وقت غذا کافیه یه کلمه عصبی بشم به بچم فوری قهر میکنن که تو لج مارو از بچه درمیاری
با کارتون غذا میدم مسخره میکنن با من گریه که میکنه میگن میش ما اصلا اینجوری نمیکردا
ظهری دخترم هی غذا رو تف میکرد منم از سر کار اومدم گرمازده بودم بهو بلند صداش کردم مامانم قهر کرد که تو داری مارو اذیت میکنی با من لج کردی که بچه رو صدا میکنی اونجوری
من وقتی مثلا به بچم میخوام یه چیز یاد بدم مثلا بخوام یاد بدم با گریه به خواسته ش نرسه بدتر همونجیزو میدن بهش و میگنتو نمیفهمی
واقعا دیگه ظهری کلافه شدم گفتم من ندیدم بخاطر نوه به دختر تیکه بار کنن یا اشک دخترو دربیارن
خواستم برم پیاده قدم بزنم ترسیدم از اوضاع
خونه خودمونم نزدیکه پدافنده
بهم میگه تو میبینی من اینو دوس دارم دعواش میکنی که بسوزم
دلم شکست با این حرفش واقعا🥺🥺🥺🥺
واقعا حس بیچاره هارو دارم حس میکنم تربیت بچم از دستم خارج شده و اونارو به من و باباش ترجیح میده😔😔😔😔

تصویر
۲۴ پاسخ

گلم وقتی شما بچتو میزاری پیش مادر پدرت باید قبول کنی ک روی اخلاق و تربیت اون بچه اونا هم تاثیر خواهند گذاشت
من به بچم قند نمیدم ولی وقتی بریم خونه پدرم یا پدرشوهرم اونا بزور به بچه میدن میگن بزار گریه نکنه
پس بچه رو سعی میکنم زیاد اونجا ها نبرم اگ ببرم هم باید دعوا بشه
حالا شما ک نصف روز بچت پیش اوناست جای خود دارد

منم مامانم بشدت بچمو دوس داره ببین خودم میدونم که واقعا دوسش داره ولی من به نویان شکلات و شیرینی اینا نمیدم بعد نویان میره پیش مامانم میگه میخوام بهش میده من به مامانم میگه شیرینی نده خیلی بده میگه دلم نمیاد بنظرم بچرو تا ۵ سالگی فقط پیش خودمون بمونه البته شرایطتو درک میکنم الان مجبوری ولی در کل زیاد نرو اونجا بزار بچت که بزرگ شد تربیتی که خودت بهش یاد دادی و یاد گرفت دیگه مشکلی نیس🥲
منم شوهرم خارج از ایرانه و اکثرا مجبورم برم خونه مامانم اونا بشدت خوشحال میشن ولی خب بعضی چیزایی که بهش یاد میدن و اصلا دوس ندارم

چقدحس توشبیه حس منه🥲🥹

کاااااااااااش بجای تو بودم 😭
کاش ینفر بود بچه‌های منم انقدر دوست داشت 😭
خدا برات حفظشون کنه

و سعی کن وقتی از سرکار میای دیگه با بچت بری خونه خودت
اونجا نمون
وقتی زیاد ببینه که اونا کاملا طرفشن و شما فقط مخالفی میره سمتشون
من نمیکم دوست داشتن پدربزرگ ومادربزرگا بده اما اینطوری ک بچه برای حرف مامانو باباش تره هم خورد نکنه واقعا اسیب زنندس

الان ایرمان همینطوریه که اگر یه کاریو من مخالفت کنم و باباش مثلا بگه عب نداره
منو هل میدع که برو کنار و میچسبه به باباش
و این کارو با بقیه هم میکنه
برعکسشم هس
اگر من بهش اکی بدم میاد سمت من و مخالفاشو میزنه کنار
پس بچه کلا دنبال بازیه
بنظر من وقتایی ک میری اونجا زیاد باهاش مخالفت نکن چون هیچ تاثیری نداره
دل به دلش بده پایه ش بشو
بزار از تو هم تایید بگیره
قانونا رو بیشتر بزار برای خونه خودتون
اونا زیاد سخت نگیر بهش

عزیزدلم اکثرا بهت میگن ناشکر نباش و از خداتم باشه و...
اما من کاملا درکت میکنم
اره نوه رو خیلی بیشتر از بچه دوس دارن و بنظر من این اشتباهه
قطعا ما هم همچنان از مادر و پدرمون توجه و محبت میخوایم و من خیلی مخالف این چیزام ولی خب نمیشه کاریش کرد
بچه هم چون تایم بیشتری با اوناست الان بهشون عادت کرده طبیعتا
حالا من پیشنهاد بهت میدم هرچی بلدم
ببین منم وقتی میرم خونه مامانم اینا یا پدرشوهرم اینا هررررچی ایرمان بخواد بهش میدن
هرچی ها
خب این افراطه
به ابنم اهمبت نمبدن که من مخالفم یا نه
بچه هم اولویت اولش الان بازی و ازادی عمله
میره طرف کسیکه اینا رو بهش بده

همه پدر مادرا همینن و نوه رو ارجح می‌دونن ب بچشون

این همه دارن برای بچه زحمت میکشن واقعا ناراحت شدن ازشون بی انصافیه. معلومه بچه پیششون مونده حسی بیشتر از شمای مادر بهش دارن الان تمام دین و دنیای پدر و مادرت بچه ی شماست. نصف روز تربیت دست اوناست. با کارتون هم به بچه غذا نده

ای کاش دغدغه الان من این بود🥲🌺

عزیزم طبیعیه منم پدرومادرم بچمو بیشتر دوست دارن. از قدیم گفتن بچه بادومه نوه مغز بادوم. ولی خوب وقتی پیششون هست طبیعیه تحت تاثیر تربیتشون باشه

ای بابا

من با مامانم توی یه ساختمان هستیم، دخترم خیلی میره خونه مامانم، البته با خودم، وقتی من بگم این کار نکن، یا فلان چیز نخور، بقیه هم میدونن نباید حرف من مادر دوتا کنن، پس نه مامانم نه بقیه حرفی نمیزنن، نه در مورد بچه من، بلکه این قانون برای همه نوه ها هست. فقط پدر و مادر میتونن به بچه بگن چی بخور، یا چیکار کن.

مامان منم همینه البته من خیلی رفتارم با بچه خوبه اصلا سرش داد نمیزنم یا بکن نکن نمیکنم اما مثلا بچه یکدفعه داره راه میره بیفته مامانم میگه تو مقصری مثلا وسایل رو از جلوی پای بچه بر نداشتی خب خود بچه میاد وسایل رو میریزه جمع کنم دوباره میریزه یا کارهای خطرناک میکنه حواسم هست اما باز مامانم میگه حواست نیست سیزده بدر بچم تو پارک رفته بود جلوی شیر آب خ اش و خیس کرده بود براش لباس اورده بود هوا هم خوب بود مامانم گفت تو مواظب نبودی بچه خودشو خیس کرد گفتم مواظب بودم خودم گذاشتم اب بازی کنه

باز خوبه بچتو نگه میداره خداتم شکر کن من نمیتونم یه استخر دوساعته برم کسی نیست بچمو نگه داره
یکبار از هشت صبح تا دو ی ظهر بچم خونه مامانم بود زنگ زد بیا دیگه وـــــ
خلاصه قدر پدر و مادرتو بدون اونا دوستت دارن که بچتو نگه میدارن و دلسوز بچه ان
دوست ندارن بچه رو جلو اونا دعوا کنی هنوزم بچت سنی نیست بهش بفهمونی با گریه چیزی نمیدم بهت بچه لجباز میشه از دوسالگی به بعده این تربیت ها

عزیزدلم فک کنم اکثرمون این مشکل داریم، با سخت گیری اوضاع بدتر میشه کافیه ی لحظه خودتو بذاری جای اونا و البته ایمان داشته باشی بد شما و بچتو نمیخوان،این کارا از روی محبته، شما هم باید با محبت حرفتو بهشون برسونی، پدر مادر من محدودیتی برا قند و شکلات ندارن چندین بار توضیح دادم بهشون و رد شدم الان میبینن حق با منه بچه میوه و غذاشو نمیخوره و...
سخت بگیری بین همه رنجش پیش میاد مخصوصا بین خودت و بچه!
برای تربیت درست باید ارامشت روحفظ کنی با محبت و ارامش حرفت رو بزنی با تندی و دلخوری همه دچار سو تفاهم میشین

مامان منم یه مدت خونمون بود اینجوری بود ولی چرا من ناراحت نمیشم پس😂 باید خوشحالم باشی ک انقد دوسش دارن

سلام عزیزم پدرومادر منم حالا نه به این شدت ولی ایتجورین بخاطر دوست داشتن زیاده مامانم همیشه میگه نوه از بچه خود ادم هم شیرین تره اینارو میگم که بدونی پدرومادرت از روی غرض نه از روی دوست داشتنه که اینکارارو میکنن من شاغل نیستم و وقتی دیدم دیگه تربیت بچم دست خودم نیست و مامانم اینا دارن لوس بارش میارن کمتر میرم و میام بعدشم باهاشون بشین منطقی صحبت کن دلایلت رو بگو مطمئنم قانع میشن

یعنی مامان منم همینه من امروز از سرکار اومدم پسرم بهانه گرفت ک گوشی بده من گفتم ن الان وقت ناهار باید ناهار بخوریم 🙁 مامانم از اونور داد میزد وای به حالت ببینم اشک بچه رو در بیاری تا من میام مثلا دعواش کنم با تذکر بدم مامان و بابام پشتش میگیرن پسرمم تو خونه راه میره هی میگه عباس عباس (بابام اسمش عباسه) یعنی من دیگه جلو مامانم جرات ندارم بچمو دعوا کنم 😂 بخدا خیلی زحمتمو میکشن نمیتونم چیزی بگم اینقدرم بچمو دوست دارن تازه مثلا ب من میگن گوشی دست بچه نده بعد پیش خودشون ک میره تا چیزی بخواد فراهم میکنن واسش😂 من موندم چیکار کنم هم من هم شوهرم همه خوبه هم بد خلاصه منم مثل توام ولی دیگه فعلا هیچی نمیگم بهش

چقدر همه حرفاتتتتتو درک کردم
انگار خودم نوشتمشون

خونواده منم بخاطر بچم منو له میکنن
فکر میکنن من نامادری بچمم
بهم میگن گندم تو مادر نداری نامادری داری!

قلبم هزار تیکه میشه😔

وای دقیقا منم شرایط تورو دارم ولی من از سمت پدرشوهرم اذیتم اینقد بچه رو کشونده سمت خودش فقط ب اون میچسبه عملا من هیچ کارم و این اعصابم خورد میکنه 😞

درکت میکنم منم تقریبا یه ریزه اینطور بودم
با وجود بچه دوم مجبور شدم شاغل نباشم، الان اوضا خیلی خوبه، منو ترجیح میدن
و بهترشم همینه بچه پدر مادر میخاد

حق داری
ولی معمولا مامانجون باباجونا اینطوری هستن
دو طرف
منم وقتی پیش مامان جون باباجونشونن بی تفاوتم ک بچه ها از من زده نشن
چون زیاد میام خونه مامانم

اوف بمن هرررچی بگن بهم برنمیخوره چون پدر مادرمن هیچ وقت بد منو نمیخان

سوال های مرتبط

مامان نیلا👼🏻🥰 مامان نیلا👼🏻🥰 ۲ سالگی
سلام مامانا میخواستم یکم دردو دل کنم باهاتون
من دخترم ۲ سالشه و دخترم یه دخترعموی ۳ ساله داره ما همیشه هروقت یجا باهم باشیم مهمونی خونه مادرشوهر خونه جاریمون یا خواهرشوهر یا هرجای دیگه مسافرت و اینا دختر جاریم اصلا نمیتونه با دخترمن بازی کنه همیشه موهاشو میکشه یا هلش میده میوفته من واقعا سر این موضوع عذاب میکشم درسته بچس متوجه نیس ولی متاسفانه مامانشم هیچی بهش نمیگه خیلی خونسرد و ریلکسه رابطه ام با جاریم خوبه خداروشکر باهم صمیمی و راحتیم ولی این موضوع خیلی اذیت میکنه مارو من واقعا نمیدونم چه برخوردی کنم که دیگه اینکارو با بچم نکنه واقعا اعصابم خورد میشه دوس ندارم بچم موهاش کشیده شه دردش بگیره گریه کنه ولی خب به جاریمم میگم میگه چیکارکنم خب بعدش تازگیا با مشاور صحبت کرده میگه مشاور گفته نباید چیزی بگی روند رشدشه ولی خب تا کی وقتی بچه من اذیت میشه گریه میکنه بلاخره که مادر باید یه اخمی ناراحتی یا عصبانیتی از خودش نشون بده که بچه حساب ببره یکم بفهمه کارش اشتباهه واقعا من دیگه نمیدونم چیکارکنم 😔
مامان نیلا👼🏻🥰 مامان نیلا👼🏻🥰 ۲ سالگی
سلام مامانا میخواستم یکم دردو دل کنم باهاتون
من دخترم ۲ سالشه و دخترم یه دخترعموی ۳ ساله داره ما همیشه هروقت یجا باهم باشیم مهمونی خونه مادرشوهر خونه جاریمون یا خواهرشوهر یا هرجای دیگه مسافرت و اینا دخترi جاریم اصلا نمیتونه با دخترمن بازی کنه همیشه موهاشو میکشه یا هلش میده میوفته من واقعا سر این موضوع عذاب میکشم درسته بچس متوجه نیس ولی متاسفانه مامانشم هیچی بهش نمیگه خیلی خونسرد و ریلکسه رابطه ام با جاریم خوبه خداروشکر باهم صمیمی و راحتیم ولی این موضوع خیلی اذیت میکنه مارو من واقعا نمیدونم چه برخوردی کنم که دیگه اینکارو با بچم نکنه واقعا اعصابم خورد میشه دوس ندارم بچم موهاش کشیده شه دردش بگیره گریه کنه ولی خب به جاریمم میگم میگه چیکارکنم خب بعدش تازگیا با مشاور صحبت کرده میگه مشاور گفته نباید چیزی بگی روند رشدشه ولی خب تا کی وقتی بچه من اذیت میشه گریه میکنه بلاخره که مادر باید یه اخمی ناراحتی یا عصبانیتی از خودش نشون بده که بچه حساب ببره یکم بفهمه کارش اشتباهه واقعا من دیگه نمیدونم چیکارکنم 😔
مامان رایان مامان رایان ۱ سالگی
سلام شب همگی بخیر
خب بازم سکوت شب و دم نوش برای مادران خسته 🍵🍵🍵
این دمنوش های آخری شبی خیلی خوبه قشنگ میخورم لذت میبرم 💆💆
امروز رایان با باباش رفته بودن خانه بازی منم تو بازار چرخ میزدم یکم خرید کردم رفتم پیششون ، یه چیزی توجهمو جلب کرد پسر بچه ای که تپل تپل بود ولی مامان باباش لاغر بودن گفتم اگه به ژنتیکه ماشاالله ببین چقدر بچه شون خوب وزن گرفته ، بعد دیدم مامانه شیر درست کرد پسر بچه خوردش (بازم تو ذهنم گفتم پسر من تو این یک ساعت حتی آب نمیخوره چه برسه چیزی بخوره 🤣😅)
به مامانه گفتم خدا حفظش کنه چند ماهشه؟؟( از رفتار بچه احساس میکردم ۱۵ماهه باشه )
گفت ۲نیم سالشه ،😶 گفتم چه جالب شیر میخوره ؟؟
گفت آره ، اصلا غذا نمیخوره منم شیر میدم کلا بهش ،☺️
گفتم وزنش خوبه ، خب حتما با شیر سیر میشه که غذا نمیخوره من با اینکه پسرم بد غذای بازم روزی ی وعده شیر میدم
گفت نه پسر من غذا نخورد منم شیرشو زیاد کردم وزن گرفت 😊
دیگه مکالمه نکردیم و من فک کردم ، درسته حالا بچه با شیر وزن گرفته من به پسر کم شیر میدم که غذا بخوره ولی به نظرم عادت غذایی چیزیه ک از بچگی باید به بچه ها یاد داد ، حالا بچه غذا نمیخوره قرار نیست بی خیال بشیم و ساده ترین چیز که شیر هست رو بدیم بهش ، الان این بچه تا کی باید شیر بخوره ؟
قرار نیست غذا خوردن یاد بگیره؟؟ باید از بچگی عادت سالم رو بهشون یاد بدین ، درسته پسر من لاغره کم وزن میگیره ولی خب بخاطر اینکه فعالیتش زیاده هر چیزی رو ک میخوره سوخت می‌کنه هیچی جذب نمیشه 😅😅
ولی مهم اینه یاد گرفته خودش غذاشو میخوره حتی کم باشه خودش با دست یا قاشق مستقل میخوره ☺️☺️