من نمی دونم خانواده ی شوهرم چه فکری می کنند واسه خودشون ایننوری برنامه ریزی کردن که هر دو هفته یکبار دوتا از بچه ها از پنجشنبه عصر تا جمعه آخر شب برن خونه ی باباشون بخوابن که ازش مراقلت کنند در طول هفته هم ۳ بار در هفته شوهرم عصر میره تا آخر شب من واقعا از این وضعیت خسته شدم جرات اعتراض هم ندارم درآخر من میشم آدم بده ی داستان خوب تکلیف من با دوتا بچه چی میشه بعد همه انتظار دارن با این همه مشکلات بهترین مادر و زن دنیا باشم نمونه و بی عیب و نقص الان شوهرم اومده میگه پاشو عصر بچه هارو بردار برید خونه بابات تا فردا شب من نیستم گفتم نی خوای بری برو ولی واسه خواب خونه باش آخه اینجوری که نمیشه میگه نه برو که من دلواپستون نباشم یعنی قشنگ می خواد مارو از سر خودش باز کنه که بره دره کون خانواده اش به خدا یه وقتا که میرم اونجا کاره خاصی هم نمی کنند هیچ کدوم در نهایت دوبار باباشو جابه جا کنه و تمام از یه طرف میگم پاشم منم با دوتا بچه هام برم اونجا تا فردا شب که اینا هم حسابی شیطونی کنند ماهلینم حسابی پی پی کنه رو زندگیشون تا حالشون جا بیاد از یه طرف اونجا رفتنی راحت نیستم اصلا چون بی نهایت وسواس داره مادرشوهرم در عین خوب بودنش و دلسوز بودنش خیلی رک گو هم هست با این اوصاف واقعا نمی دونم چی کار کنم من واقعا با این شرایط خسته شدم خیلی 😥باباش حتی باعث شد شرایط شغلی جدید شوهرمم از دست بره هیچی دود شد رفت هوا همه ی اینها به کار تازه چقدرم باید خرج باباش کنیم مردم شانس دارن ما هم شانس داریم 😑😑شما باشید جای من واقعا چی کار می کنید؟؟؟من چطور با این شرایط می تونم خیلی آروم و ریلکس باشم😥

۱۲ پاسخ

عزیزم خدارا خوش نمیاد خودمونم این روزا را داریم همیشه ک جوون نیسیم این روزا را باید ذخیره کنیم بلکه نوبت خودمون ک شد یکی یه لیوان آب بده دستمون پدر و مادرهم یه عمر بچه بزرگ میکنن حالا چیزمیشه وقتی احتیاج دارن ادم یکم بیشتر وقت بزاره براشون؟

عزیزم با اینکه خیلی خانومو همه چیز تمامی ولی این اخلاقتو دوس ندارم خب ببین باباش مریضه اینجور مواقع وظیفه بچه هاس نگهداریشون کنن تا حالش بهتر شه شمام باید شرایطو درک کنی پشت شوهرت باشی موقعی که نوبت شوهرته بره پیشش شمام تو خونه بمون ماشالا بچع هات بزرگن که ایشالا بتونی شوهرتو درک کنی تا از این چالش بخوبی بیرون بیاد

من جای شما باشم پا به پای شوهرم میرم خونه پدرش بچه هامم میبرم تا همه خسته بشن خودشون بگن شما نیایید
ولی به روی همشون میگم بچه ها بهونه باباشونو میگیرن بدون باباشون نمیمونن انقدر بچه هارو وابسته شوهرم میکنم نتونه بدون بچه ها جایی بره
الان بچه هام دقیقا همینطوری بار اومدن
شوهر منم واسه فامیلاش آچار فرانسه بود شکرخدا از وقتی بچه دارشدیم انقدر شوهرمو بچه ها‌مو بهم وابسته کردم که دیگه همه فامیلاشو گذاشته کنار وقتی از کار میاد مستقیم میاد خونه بدون مام جایی نمیتونه جایی بره یعنی بچه هانمیذارن تکون بخوره

عزیزم خب طبیعیه وظیفه همه بچه هاشونه و خیلی خوبه که تقسیم کردن و رو یکی نیفتاده.ولی خب خودتم بعضی وقتا برو.این ماه های اول معمولا خودشون میرن ولی اگه طول بکشه باید همه پول بزارن یه پرستار بگیرن

بنظرم شما هم پاشو با بچه هات برو اونجا بمون

نمیدونموالا شوهر من به خانواده منم رسیدگی میکنه شغلش ازاده مسافر میبره ولی خانواده من کلا مفتی میرن حتی زن داداشم هم میره کرایه نمیگیره ولی خواهرای خودش میرن کرایه میدن .

شرایط ها فرق میکنه واقعا

درک کن همسرتو همه پیر دارن من مادرشوهرم دکتر میره شوهرم میبره بیمه اش کرده رو خودمون خرید داره کار داره زنگ میزنه به شوهر من
اون پسرش هم همسایشه اصلا کاری بهشون نداره من نمیگم نرو پدر نداره ولی مادرشه وظیفشه درکش کن اوناب چه سختی بزرگشون کزدن خودمون تواسایش وهزار تا ناز و عشوه ...‌‌بنظرم درکش کن بی حرمت نشی بهم

چرا نمیمونی خونه خودت
منم همش تنهام عادت میکنی بنظرم ادم راحت تره
بعد عزیزم پدرشونه خب وظیفشونه دیگه بهش برسن

فعلا یکم کنار بیا اینم باید بره کمک کنه منم پدر شوهرم دوماه بیمارستان بود شوهرم هرشب پیشش بود که فوت کرد ولی کن اصلا حرف تفریح و مسافرت وسط نیاز الان شرایط پدرش خوب نیست حوصله نداره

من بودم خیلی هم خوشحال میشدم بچه هارو برمی‌داشتم میرفتم خونه بابام و کلی اونجا کیف میکردم ولی متاسفانه شوهر منم من جایی بمونم ناراحت میشه حتی خونه بابام همش چسبیده در کووون من😬

از این مردا کم گیر میاد ک به پدرو مادرش خدمت کنه قدرشو بدون ...من جای تو بودم خیلی ازش تشکر میکردم چون این مرد نمونه است....پدربزرگ شوهرم فوت کرد من خودم شوهرم گفتم برو بخواب خونشون چن شب تنها بودم دیگه اونا خودشون گفتن ک شوهرم برگرده خونه

چند تا بچه داره؟؟؟ همه یکسال رفت و آمد دارن؟؟

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام خانوپا توروخدا منو ببخشید اگه دائم غر می زنم آدم غر غرویی نیستم شرایط های خیلی سخت تری رو تا الان تحمل کردم و سفت بودم به این قضیه ولی مساله ی دخترم دیگه از تحملم خارجه امروز ۳ و ۴ بار تو خودش پی می کرد قبل اینکه بیارمش پیش دکتر روانشناسش تو خونه پی پی کرد دمه اومدنمون بلد ویگه خیالم راحت شد از بابتش بعد تا اومدیم تو مطب نشستیم دیدم چقدر بو میاد شصتم خبر دار شد باز پی پی کرده قبلا تا ازش می پرسیدم می گفت ولی الان جوری شده دیگه از ترسش نمیگه گاهی وقتا ازم قایم می کنه یا اینکه من می فهمم میگه مامان منو نزن 😥😥دلمم براش میسوزه به قرآن هر راهی هم که دکتر و روانشناس و مشاوره گفتن ربتم ولی فایده نداشته امروز که به دکترش گفتم گفت ماله آی کیو پایینه گفتم آخه پس چرا جیش رو میگه ولی پی پی نه گفت اون براش راحت تره ولی به احتمال خیلی زیاد این بچه بی اختیاری مدفوع داره خودمم همین حسو دارم چون بالاخره بعد این هپه تکرار و تنبیه تا الان باید یاد گرفته باشه یه بارم بهم گفت بعد اینکه پی پی کرد گفت مامان منو نزنی کسی بوده مشکل بچه ی منو داشته باشه مشکلش رفع شده با دارو ؟؟خانوم دکترش میگه با این وضع نمی تونه پیش دبستاتی بره ها اخراجش می کنند😥
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانا تو گوگل علائم بی اختیاری مدفوع رو سرچ کردم یکیش یبوست هستش که دختر من ماهلین از ۶ ماهگی درگیرش بوده تا الان شاید یع دو سه هفته ایه که بهتر شده دلی دفع مزاجش دیر به دیر مثلا یهو تا ۳ روز مدفوع نمی کنه اینجوری همیشه ی خدا درگیر یبوستش بودم الانم که درگیر پی پی نگفتنش بعد الان سرچ کردم تو گوگل میگه یوی از علائم بی اختیاری مدفوع یبوسته ولی نمی دونم چرا تو کتم نمیره آخه وقتی یبوست باشن و سفت باشه یا چند روز می پی نکرده باشن چه جوری میشه بی اختیاری مدفوع 🤔واقعا برام سواله الان تو نی نی سایت رو باز کردم تجربه ی اونایی که بجه هاشون بی اختیاری مدفوع داشتن رو بخونم که نت ضعیفه برام باز نمیشه ولی همون سطح اولشو دیدم تو سوالات یکی نوشته بود بچم یبوست داشت بی اختیاری مدفوع داشت دکتر دارو داد خوب شد انشالله منم بعد از جابه جایی حتما دخترمو دکتر می برم واقعا خیلی نگران مدرسه رفتنشم واقعا خیلی جایی هم پیش کسی نمی تونم بزارمش بعد اینکه اگه واقعا مشکل داشته باشه و دارو بخوره دیگه بعدش می تونه بهم اعلام‌کنه ؟🤔کسی تجربه ای در این زمینه ها تو بچش یا اطرافیان داشته منو راهنمایی کنه ؟؟با توجه به اینکه حتی یه بارم بهم نگفته پی پی دارم
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
میشه روتین رسیدگی به بچه هاتون رو کامل برام‌بگید؟؟مثلا از صبح تا شب چه کارهایی واسه سرگرمیشون انجام‌میدید چند وعده غذا و چند وعده میان وعده میدید؟؟چقدر تایم‌بازی میزارید؟؟چقدر باهاشون تپرینات هوشی انجام‌میدید؟؟
من قبلا تا مهد میرفتن که خوب تا ظهر تو مهد بودن بعدش غذا و بعدشم خواب بعدازظهر یه دوسه ساعتی می خوابیدن چون خیلی خسته میشدن بعدش که بیدار میشدن یه عصرانه بهشون میدادم و بعدش بکی دوساعت باهاشون تمرین می کردم و بعدش خودشون دوتایی بازی می کردن و بعدشم شام‌میدادموساعت ۹ و نیم‌۱۰ می فرستادم بخوابن الان از وقتی تعطیل شدن ریتم زندگی اینا هم‌به هم خورده الانم که خودم‌دستم بنده خیلی نمی تونم‌رسیدگی کنم‌ اپا الان ناهارشون دادم یه نیم ساعت دیگه بفرستم بخوابن و بعدش واسه عصرشون کیک درست کنم ولی این مدت اصلا تمرینات هوشی نداشتم چون نمیرسم واقعا دکترشونم‌گفت اشکال نداره الان گرفتاری بزار واسه بلد جاگیر شدی هم‌تمرینات هوشی زیاد داشته باش هم قصه گویی و شعر خوانی البته کلی برنامه براشون دارم که هم‌سرشون گرم بشه هم کمتر اذبت کنند گفتم بپرسم ببینم ریتم رسیدگی شما چه جوریه ؟؟ ما مادرا هیچوقت اززخودمون راضی نیستیم انگاری😥عذاب وجدانم که دبگه هیچی ولمون نمی کنه
مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
خانما ، من یه مشکلی دارم با پسرم ، شاید باورتون نشه ولی پسرم به من حسادت می‌کنه ، خیلی شدید باباییه ، با این که وقتی کار اشتباهی می‌کنه باباش باهاش برخورد می‌کنه ولی من بیشتر وقتا در برابرش کوتاه میام اما یه وقتایی یه جوری باهام برخورد می‌کنه انگار نه انگار که من مامانشم انگار دشمنشم ، مثلا بیرون بودیم ، چند تا عکس ازش گرفتیم یهو به شوهرم گفتم اینجا وایمیسم یه عکس تکی ازم بگیر اینقدر عصبانی شده میگه نمی‌خوام مامان عکس بگیره باید فقط از من عکس بگیری ، دیروز رفتیم بازار برای خودم یه کفش بگیرم ، اولش که میگه تو که کفش داری چرا میخوای کفش بگیری ؟کلی تو مغازه بد خلقی کرده اونم باباش بهش گفت چرا اینجوری می‌کنی وایسا تا مامان خریدشو بکنه بعد میریم دیگه تحمل کرد وقتیم خریدم بهم میگه خیلی زشته ، باور کنید قبلش برای پسرم یه لباس دیدم با این که نیاز نداشت گرفتم بعدش یه اسباب بازی خودم دیدم گفتم نگاه از اینایی که دوست داری وایسادیم براش گرفتیم نمی‌دونم چرا نسبت به من این‌قدر بده ،بعضی وقتا دلم میخواد گریه کنم ،نمیدونم چی کار کنم درست بشه 😔