کیا تو باردای فک فامیل ناراحتتون کرده وهیچ وقت یادتون نمیره
من تو بارداریم نزدیک ۲۰روز افسردگی گرفتم ۴کیلو اضافه کردم
خواهرم با مادر شوهرش دعوا کرده بود تو یه خونه بودن جدا شده بودن مادر شور خواهرم عمه مادر شوهر من میشد که بهش زور داشت زنگ میزنه به عمم تا میتو بد بیراه نفرین میکنه میگه حتما بهش بگی خواهرم زنگ زد بم گفت این مادر شوهرت انقدر بدوبیراه گفته منم گفتم من کار ندارم خواهرم زنگ زد به ماد شوهرم منم طبقه سوم خونه مادر شوهرم زندگی میکنم یعنی پنجره که باز کنی تو خونم همه صدا ها رو می‌شنوم چون جای آسانسور گذاشتن ولی آسانسور نداره خواهرم زنگ زد نذاشت خواهرم حرف بزنه انقدر به خواهرم حرف خواهرم تا تونست حرف زد بهش ،بعد تلفن قطع کرد انقدر به خانواده من حرف زد من یهو حالم بد شد کل بدنم میلرزید به شوهرم زنگ زدم گفتم به مامانت بگو دیگه بسه کم حرف بزن تو چرا دخالت میکنی شوهرم زنگ زده بود به مادرش اونم به دورغ میکه خواهر زنت دست رو عمم بلند کرده خواهرم گفت به جون اون سه تا بچش دست بلند نکرده ،بعد شوهرم دم غروب اومد خونه کرد داد بیدا سه تا سیلی بهم زد چونکه مادرش این حرف زده بود الان که میگم گریه میکنم یادش میوفتم چون من بی‌تقصیر بودم کتکشو من خوردم ،من شوهرم رو بخشیدم ازم معذرت خواهی کرد ولی هیچ وقت مادر شوهرم نمی بخشم چون دروغ گفت چون به خانوادم حرف زد چون با این که میدونست من ناراحت میشم ولی باز صدا شو برد بالا تا تونست حرف زد تا من ناراحت بشم نگفت بارداره شای خدایی نکرده بلای سره بچش بیاد😭😭

خواهر شوهر و مادر شوهر

تا دلت بخواد تو بارداری چیه از اول محرمیتمون و ازدواجمون دل سوزوندن و اذیت و آبروریزی کردن😔سپردمشون به خدا اون میبینه و جای حق نشسته

کاش جوابشون میدادم حواب ندادم عقده شده رو دلم

مادرشوهرم .

من هر کی ناراحتم کنه در جا می. ری نم بهش هر کی میخاد باشه