نوزاد هنوز حرف زدن بلد نیست. تنها راهی که می‌تونه نشون بده چی می‌خواد یا چه‌حسی داره، همون گریه‌هاشه، حالت صورتش، یا تکون‌های بدنش. یعنی با یه زبان غیرکلامی با مادر ارتباط می‌گیره.

اگه مادر بتونه این نشونه‌ها رو با دقت و حساسیت بخونه و درست جواب بده، نوزاد کم‌کم درک شدن رو تجربه می‌کنه می‌کنه و یه حس امنیت درونی پیدا می‌کنه.
ولی اگه مادر جوابای بی‌ثبات بده یا درست متوجه نشه، بچه یاد می‌گیره که حتی اگه نشونه هم بده، کسی نمی‌فهمه. پس بهتره اصلاً چیزی نگه.

همین تجربه می‌مونه توی ناخودآگاه و بعدها توی رابطه‌های عاطفی بزرگسالی خودش رو نشون می‌ده.

بعضی از ما به‌جای اینکه بگیم چی می‌خوایم، ساکت می‌مونیم و انتظار داریم طرف مقابلمون خودش بفهمه. وقتی نمی‌فهمه، ناراحت می‌شیم یا احساس می‌کنیم دوستمون نداره.

در واقع، هنوز توی همون دنیای کودکانه گیر کردیم که فکر می‌کردیم اگه کسی واقعاً دوسمون داشته باشه، باید بدون اینکه چیزی بگیم، بفهمه چی تو دلمه.

ولی رابطه‌ی سالم یعنی بتونیم راحت و صادقانه بگیم چی می‌خوایم.

تصویر
۷ پاسخ

وااااقعاااا گل گفتی

دقیقا من‌همیمطوریم
خیلی از آرزوهای بچگی رو با خودم‌آوردم تابززگسالی،الانم خیلی چیزا رو نمیتونم بگم ک میخام.

چرا لبت ژل نمیزنی

عالی بود عزیزم

دقیقا همین جوری
همه چی ریشه تو بچگی ادم داره🙃
منم میرم پیش تراپیست میگه همه چیو باید به شوهرت بگی نباید بگی خودش اگه میخواست میکرد اگه میخواست میفهمید باید از کوچیکترین تا بزرگترین رو بگی ولی خیلی سخته

والا گریه داریم تا گریه ار صبح تا غروب پسرم یه سره گریه

احسنت♥️

سوال های مرتبط

مامان یونس🌜 و السا⭐ مامان یونس🌜 و السا⭐ ۱ سالگی
من اینقدر اعضای بدن رو گسترده با السا کار کردم
حتی دیگه دستور جدید هم بدم متوجه میشه خداروشکر
و البته با این کار ها اعضای بدن توی همه چی براش تعمیم داده میشه


مرحله1⃣
که خیلی سادست
بهش میگیم و نشون میده

دستت کو؟
پات کو؟
دهانت کو؟


مرحله2⃣
حالا روی شما نشون بده
دست مامان کو؟
چشم مامان کو؟
پای مامان کو؟

❌بعضی بچه ها حفظ می‌کنند اعضای بدنشون رو
با این کار کمک میکنید که توی هر کس یا هر چیزی این مفهوم که همه اعضای بدن دارند رو متوجه بشن





مرحله 3⃣
یکم سخت تر و درکی تر بکنیم
یه عروسک بزارید جلوش
دست نینی رو بوس کن
چشم نینی رو نازی کن
پای نینی رو با دستمال پاک کن



مرحله 4⃣
شما دست بزارید روی اعضای بدنش و بگید این چیه؟
اون اسمش رو بگه
(اگر هم این رونتونست بگه اشکال نداره مهم اینه که ۳ تا کار قبلی که گفتم رو بتونه انجام بده وقتی اون ها رو انجام بده یعنی به درک اعضای بدن رسیده)


⭕️یه نکته خیلی مهم
بزارید بدونه از چشم و گوش و پا و... دوتا داره
چشمت کو؟ نشون میده
اون یکی چشمت کو؟ باید اون یکی رو هم نشون بده

چون السا اصلی ترین عضو ها رو یاد گرفته
من اعضای دیگه رو هم بهش یاد دادم
مثل گلو یا گردن
بازو
ناخن
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
حالت صورت و لحن صدای ما، دنیای بچه‌هامون رو شکل می‌ده. 🤱
قبل از اینکه حرف بزنن...
قبل از اینکه کلمات رو بفهمن...
دارن ما رو نگاه می‌کنن.

این تحقیق معروف در مورد رشد نوزادها نشون داد که:
اگه مامانشون ترسیده باشه → بچه جلو نمی‌ره
اگه لبخند زد یا با صدای آروم و مهربون حرف زد → بچه با خیال راحت رد می‌شه
به این می‌گن ارجاع اجتماعی (Social Referencing)
یکی از اولین نشونه‌های رشد هیجانی بچه‌هاست.
جایی که نوزاد از احساسات ما یاد می‌گیره که یک موقعیت امنه یا خطرناک.

این تحقیق بهمون چی می‌گه؟
• ترس‌های بچه‌ها از خودشون به‌وجود نمیان، از واکنش‌های ما رشد می‌کنن
• حالت صورت و لحن صدامون نقش مهمی تو رشد احساسات بچه داره
• بچه‌ها حس امنیت رو با ارتباط و حس‌گرفتن از ما یاد می‌گیرن، نه با کلمات

✅ یک تمرین.....
این بار که عصبانی شدین صداتون رو ضبط کنین
و یا برید جلو آینه و خودتون رو با اون چشم های از حدقه در اومده و نگاه خشمگین تماشا کنین.....
از خودتون وحشت نمیکنین ؟
وقتی میخندین خوشگل تر نیستین ؟
وقتی با آرامش جواب میدین خوش صدا تر نیستین ؟
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
⚠️وقتی با بچه‌ات شوخی‌ای می‌کنی که بترسه،
داری ناخواسته بهش یاد میدی:
حتی کسی که دوستت داره هم ممکنه یهو بهت آسیب بزنه.
و این، یعنی شروع بی‌اعتمادی و اضطراب پنهانی که گاهی تا سال‌ها همراهشه.

🧠 مغز کودک هنوز فرق بین شوخی و تهدید واقعی رو درست نمیفهمه.
و وقتی این ترس از سمت نزدیک‌ترین آدم زندگیشه،
مغز پیام واضحی میگیره: «اینجا دیگه امن نیست.»

این جور لحظه‌ها، ممکنه فقط چند ثانیه طول بکشن…
اما توی ذهن کودک، یه مسیر عصبی تازه ساخته میشن:
مسیرهایی که بعداً میتونن پایه‌ی اضطراب، بی‌اعتمادی یا حتی فوبیا باشن.

🔁 ترسوندن بچه‌ها به اسم «شوخی»، چیزیه که ما بهش می‌خندیم،
ولی بدن و ذهن اون‌ها واقعاً وارد حالت هشدار میشن.
(افزایش ضربان قلب، ترشح کورتیزول، قفل شدن عملکرد شناختی)

🎯 اگر دنبال هیجان و خنده‌ای، راه‌های امن‌تری هم هست.
✅ شوخی باید متناسب با سن، ظرفیت و احساس کودک باشه.
نه جوری که امنیت روانیش رو زیر سوال ببره.

🧡 کودکی که احساس امنیت کنه، راحت‌تر رشد میکنه، بازی میکنه، یاد میگیره…
و به تو اعتماد میکنه، حتی وقتی بزرگ‌تر شد.
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام یه سری مامانا خیلی شکایت دارن از اینکه بچشون نق میزنه اول بگم طبق تجربه خودم میگم این یه چیز طبیعیه تو این سن .خودتون رو بزارید جای این بچه ها نمی‌تونید حرف بزنید و نیازتون رو بگید تنها کار همین جیغ و گریه و گاز گرفتن رو بلدید بهتون بی توجهی میشه مادر و پدر عصبانین بچه تنهاست دوست داره یکی باهاش بازی کنه بچه متوجه حال شماها نیست نمیدونه گرونی و دعواهای شماها چیه فکر می‌کنید بچه باید همه چیز رو الان بفهمه چون بشین و پاشو و نکن رو فهمیده پس باید همه چیز رو بفهمه نه بچه داره کشف میکنه داره یاد میگیره .تا همه چیز رو بدونه چجوریه و بتونه حرف بزنه و همه کاری یاد بگیره باید صبور باشید بتونید کمکش کنید .اینکه شما حالتون بده با شوهرتون یه چیز جداست .اینکه بچتون اصلا بلد نیست بازی کنه یاد بگیرید از الان چون باید کم کم شروع کنید مستقل بازی کردن رو .الان خیلی هاتون جای خواب رو عوض کردید ولی الان مهم مستقل بازی کردنه و اینم بگم بچه ها الان ترس جدایی دارن مهراب که قبلا گریه نمی‌کرد برای دوری از من الان یه وقتایی در طول روز اینطور میکنه ولی نباید داد بزنید باید کنارش باشید باشه مامان نمیرم ببین من کنارتم من هیچوقت تنهات نمیزارم با هم بازی می‌کنیم بیا با هم بریم این رو بخوریم خب یکم آروم تر شده حالا میتونی کم کم ازش دور بشید و برید دستشویی یا هرجایی و اینکه ثبات رفتاری داشته باشید اگه الان دستش گوشی دادی یکدفعه نیا بگو فقط تو موقع غذا خوردن یا ساکت کردنت میدم دستت و این میشه باج خواهی
من یه موقع سر غذا دادن مهراب حتما گوشی بدم دستش بعد کم کم ازش دورش کردم با چیزهای دیگه و با رقصیدن و هزار تا جنگولک بازی عادتش دادم یا قاشق میدم دستش یه قاشق اون به من غذا میده یه قاشق من به اون میدم
مامان هاناخانوم🎀 مامان هاناخانوم🎀 ۱ سالگی
فردای اون روزی که به همسرم گفتم باردارم، با یه بسته‌ی کادوپیچ‌شده اومد خونه. تو دلم گفتم: آخ جووون، حتماً یه چیز خوشگل و گرون برام خریده! 😍 کادو رو باز کردم… دیدم چند جلد کتاب درباره‌ی فرزند پروریه 😐📘 باخودم گفتم: «آخه چرا باید تو این شرایط کتاب هدیه بگیرم؟!» انگار ذهنمو خوند… بدون اینکه چیزی بگم، با لبخند آرومش گفت: «تو فقط یه زن نیستی… تو مادر آینده‌ای. قراره یه انسان رو بزرگ کنی… داری قدم‌به‌قدم یه آدم می‌سازی. اگه می‌خوای بچه‌مون آگاه و موفق باشه، باید اول خودمون آگاه باشیم. بچه‌ها از کاری که می‌کنیم یاد می‌گیرن، نه فقط از حرف‌هامون.» 🧠💛 همون‌جا یه چیزی تو دلم تکون خورد. فهمیدم مادر بودن فقط به دنیا آوردن یه بچه نیست… یعنی رشد کردن، ساختن، آگاه شدن… یعنی تو قوی‌تر بشی تا اون، یه قدم جلوتر از نسل خودش باشه. ✋🏻 خیلی وقتا مامانایی رو می‌بینم که فکر می‌کنن «بچه خوب» یعنی بچه‌ای که فقط صداش درنیاد و یه گوشه بشینه... ولی تربیت، فقط ساکت نگه‌داشتن بچه نیست. تربیت یعنی اینکه کمکش کنی خودش رو بشناسه، بلد باشه احساساتش رو مدیریت کنه، فکر کنه، انتخاب کنه… یعنی همراهی، نه فقط کنترل. 🌱 بچه‌های فردا، نتیجه‌ی مامان‌های آگاهِ امروزن. بیایم قبل از اینکه فقط یه مادر باشیم، یه آدمِ یادگیرنده و بامعرفت باشیم.
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
🎥 ویدیو یی به تازگی وایرال شده که توی اون، یه کودک در باز کردن یه صندوق اشتباه می‌کنه،
و اسمارتیزها روی زمین می‌ریزن.
اما چیزی که از همه بیشتر دیده شد، چهره‌ی مضطرب کودک بود.

اون لحظه فقط یه ریختن ساده نبود؛
یه تجربه‌ی شدید اضطراب، شرم و ترس بود.

🧠 پشت این اضطراب چی هست؟
این ترس معمولاً از چند تجربه‌ی عمیق توی کودکی میاد:

1️⃣ ترس از تنبیه یا قضاوت
کودکی که بارها به‌خاطر اشتباه کوچیک توبیخ شده،
حتی تو موقعیت‌های جدید، ذهنش سریع پیام می‌ده:

«اگه خراب کنم، یعنی بد هستم.»

2️⃣ شرم، نه فقط پشیمانی
بچه فرق بین «کار اشتباهی کردم» با «من بد هستم» رو نمی‌دونه.
اون نگاه توی ویدیو، نگاه کسیه که حس می‌کنه دیگه خوب نیست، نه فقط ناراحته.

3️⃣ ترس از طرد شدن
وقتی اشتباه مساوی با از دست دادن محبت باشه،
بچه‌ها یاد می‌گیرن که به‌جای حل اشتباه، از اشتباه بترسن.

✨ کودک فقط اسمارتیز نریخت…
اعتماد به نفس، امنیت و عزت‌نفسش هم ریختن زمین.

وظیفه‌ی ما اینه که بهش نشون بدیم:

“اشتباه کردی؟ باشه. اما هنوزم دوست‌داشتنی و پذیرفته‌ای.”
مامان یونس🌜 و السا⭐ مامان یونس🌜 و السا⭐ ۱ سالگی
چندتا نکته بگم که خیلی برای السا جواب بود
که حیوانات رو بهتر درک کنه


من با این پازل کار میکنم
شما با فیگور یا حتی کتاب داستان هم میتونید کار کنید

۱🔺السا صدای حیوانات رو بلده
مثلا بگم
هاپو میگه؟/هاپو چی میگه؟
جواب میده
( تشخیص اینکه هر حیوانی صدای خاص خودش رو داره)

۲🔺مثلا میگم
السا هاپو بده
ببعی بده
(یعنی هم با چشماش جست و جو می‌کنه و ببعی رو پیدا می‌کنه هم به قسمت دوم جمله‌ام که بده هست توجه می‌کنه)



۳🔺یه کار جدیدی که دوروزه انجام میدیم
برای هر حیوانی یه تعریف کوچولو در قالب نمایش داریم

البته فقط من میگم و السا انجام میده
خودش تکرار نمیکنه

مثلا توی این پازل جلو هر حیوان یه چیزی کشیده
جلو اسب و ببعی علف کشیده
جلو سگ استخوان
جلو جوجه اردک استخر آب

مثلا من میگم السا جوجو بره آب بازی کنه
خودش جوجو رو برمی داره و تکون میده روی استخر آب

میگم هاپو بره استخوان بخوره هام بخوره
هاپو رو هاپ هاپ کنان می‌بریم پیش استخوان تا بخوره

⭕️اینکه درک کنه حیوانات هم مثل ما غذا میخورند ،صدای خاص خودشون رو دارن، و هر کدوم یه کار مخصوص خودشون میکنند
قدم خیلی بزرگیه