تجربه زایمان من پارت آخر😁 ؛چندنکته طلایی؛اینکه بدن بابدن فرق داره وبخاطر حرف بقیه به خودتون استرس ندین اصلا خیلی از دوستان گفتن سوند بده وفلان ولی برامن اسون گذشت مرحله سوند.امپول بی حسی خیلیامیگن درد داره موقع زدن ولی من اصلا حسش نکردم.فقط یه بار درد خیلی شدید داشتم ک دارو زدن وب نسبت اروم شد.نسکافه حتماحتما بخورید.راه رفتن هرچندسخت باشه ولی خیلی راه برید.دفعه اول ک میگن خیلی سخته راه رفتن درسته سخت هس ولی وحشتناک نیس ک نتونی انجامش بدی.واینکه من تحمل دردم زیاده وسع کردم از شیاف فقط 2باراستفاده کنم یه بار وقتی ازاتاق عمل اوردن بیرون 3تابرداشتم یه بارم 4ساعت بعدش دیگه سع کردم تحمل کنم بخاطر همین یوبویت نگرفتم البته دفع نداشتم ولی فرداش ک مرخص شدم با یه قاشق خاکشیرخوردن اوکی شدم.وکلام اخر ابنکه انتخاب دکتر خیلی مهمه من واقعا از دکترم راااضی بودم بشدت..انشاالله ک همه شمامامانای باردار زایمان راحتی داشته باشین وهمه چشم انتظارا دامنشون سبز شه انشاالله♥💙ممنونم ک وقتتون رو میزارید وحرفای منومیخونین♥💙

۴ پاسخ

مبارک باشه عزیزم توی ۳۷ هفته و ۲ روز وزن اقا سامیار چقد بود؟
و میگن تا چقدر نباید سرت و تکون بدی بعد سزارین ، حالا سوالم اینه چطور بچه رو شیر بدیم وقتی نباید حرکت کنیم؟

سلام گلم مبارک باشه انشالله ممنون از اینکه تجربیاتتو گفتی منم واقعا از قسمت سوند و ماساژ رحمی ترس دارم انشالله برامنم راحت باشه

عزیزم چند‌هفته زایمان کردین دستگاه نرف بچتون؟
من طبق پریودی شنبه ۳۷هفته و ۵روزم ولی طبق ان تی ۳۸هفته و ۴روز دکتر نامه بستری داده میترسم زود باشه بچه بره دستگاه

سلام عزیزم
مبارک باشه، تجربه ات در کنار سختی هاش خیلی شیرین و قشنگ بود.
یه سوال دارم، جسارتا شما هیکلتون چطوره؟ مثلا خیلی لاغر هستید یا متوسطه
از این بابت میپرسم که گفتید تحمل دردتون خوب بوده، اخه معمولا تپل ها توی سزارین دیر تر سرپا میشن

سوال های مرتبط

مامان فسقلی مامان فسقلی ۲ ماهگی
خب منم اومدم تجربه زایمانمو بگم بهتون😍
من دقیقا ۳۸هفته بودم ک تصمیم داشتم طبیعی زایمان کنم و رفتم معاینه لگن شدم ک خیلی واسم دردناک بود حالا معاینه تحریکی نبود و بعد اون لکه بینی داشتم و بخاطر درد معاینه از لحاظ روحی خیلیییی بهم ریخته شدم تا ۳ روز حالم بد بود بعد با خودم گفتم من قراره زایمان کنم ک خیلی از عوارض و نداشته باشم پس وقتی با معاینه انقد حالم بده حتما بعد زایمان بدتر میشم جوری بودم ک میگفتم من بعد زایمان خودمو میکشم ک دیگ خانوادم گفتن برو سزارین منم منتظر ی جرقه بودم سریع رفتم پیش دکتر خودم و واس فرداش وقت زایمان گرفتم و درسته عمل بود ولی خیلی استرس نداشتم و سریع وسیله هارو اماده کردیم و رفتیم بیمارستان سوند اصلا درد نداشت و یه حس بد داشت تو اتاق عمل هم هیچییی نفهمیدم فقط تهوعی ک داشتم اذیتم میکرد ولی چون ناشتا بودم فقط عوق میزدم بعدشم ک اوردنم بیرون ماساژ رحمی چندتای اولو اصلا نفهمیدم ولی دوبار ک ماساژ دادن درد داشت ولی ن اونجور ک میگفتن با ی دست اروووم ماساژ میدن بعدم ک گفتن راه برو من سعی میکردم خیلی نترسم دردناک بود ولی ب خودم میگفتم اینم میگذره پمپ دردم نداشتم فقط بدیش این بود ک بیمارستان مسکن نمیدادن دیگ خودم قایمکی رفتم ی مفنامیک خوردم و شبو خوابیدم ولی بدون مسکن یکم سخته
مامان پسریم مامان پسریم ۱ ماهگی
تجربه سزارین #پارت اخر
نی نی داشت گریه میکرد همه گفتن گشنشه منم تازه در اومده بودم پامو نمیتونستم تکون بدم که بچرو گذاشتن بغلم سینمو دادن به بچه با سختی اونقدر گشنش بود ول نمی‌کرد، از یطرف بی حسی داشت کم میشد درد داشتم یخورده که پرستار اومد بازم ماساژ رحمی داد این دفعه یکم دردش بیشتر بود ولی قابل تحمل بود، 8 ساعت گذشت من اصلا سر درد نگرفتم هی میگفتن حرف نزن سر درد میگیری که پرستار گفت دیگه تا الان سردرد نگرفتی بعدشم نمیگیری و نگرفتم گفتن یچیزی بخور باید راه بری خرما کمپوت بهم دادن بهیار اومد بلندم کنه خیلی هولم کرد بلند شدن وحشتناک بود جیغ کشیدم گفتن بخیت میپره هر قدم که برمی‌داشتم از شدت درد از چشام اشک می‌ریخت سخت‌ترین قسمتش که خیلیم سخت بود همین راه رفتنه بود من کلا یروز هربار که راه میرفتم چشمام از درد سیاهی میرفت پمپ درد اصلا تاثیری رو من نداشت فرداش میرفتم دستشویی از درد غش کردم آوردن مسکن بهم زدن بعدش خیلی بهتر شدم دیگه راه رفتن راحت‌تر از قبل شد ولی هنوزم یکم سخته راه رفتن
مامان پسرک🩵 مامان پسرک🩵 ۲ ماهگی
پارت ۶‌
زایمان سزارین :
بردنم تو بخش و از اونجایی ک من ب دکتر از قبل گفته بودم چه قد از درد بعد بی حسی میترسم تو بخش فهمیدم بهم پمپ درد داده .
بقیه اومدن پیشم و من سر بودم . بعد از این ک سری پاهام رفت یه درد مثه پریودی خیلی کم داشتم با پمپ درد .پرستار اومد گفت میخام برات شکم بند ببندم شرت تنت کنم و پد بزارم باید شکمتو بلند کنی . این حرکتم زدم و درد انچنانی نداشت . بعدش دیگ استراحت کردم تا غروب ک گفتن پاشو راه برو 😐🤨
کم کم با پرستار بلند شدم و وایسادم . اولش درد دارید دو سع قدم ک راه برید متوجه میشید ک بهتر میشید . تند تند راه برید ک زودتر خوب شید .
من پمپ دردمم ک تموم شد هر ۶ ساعت پرستار میومد و برام شیاف میزاشت ک مثه پریودی خیلی کم درد داشتم . راستی ماساژ شکمی و برام تو بی حسی انجام دادن ک من نفهمیدم
روز بعدم خیلی راحت راه رفتم و حموم رفتم .
اینم از تجربه فوق العاده من از سزارین ک برگردم عقب باز انتخاب میکنم تو همین بیمارستان و این دکتر .
امیدوارم همتون بع سلامتی و خیلی عالی و پر از حس خوب زایمان کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️